فارسی
شنبه 09 تير 1403 - السبت 21 ذي الحجة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حكايت عباس قلى خان

 

 مدرسه اى در مشهد به نام مدرسه عباس قلى خان است . از اسم مدرسه پيداست كه اين شخص ، خان بوده است . ملاّك و اجاره بگير بوده و كشاورزى داشته است ، اما شخصيتى آرام و در حدّ خودش متدين بوده و ظالم و ستم كار نبوده است .

 ما نمى دانيم اين مدرسه چه تعداد طلبه درس خواندند و مرجع تقليد شدند ؟ چند مفسر قرآن و منبرى خوب بيرون آمدند ؟ نزديك به سه قرن است كه اين مدرسه در كار است . علت ساخته شدن مدرسه اين بود :

 عباس قلى خان پسر با ادب و متدينى داشت ، گاهى مى ديد كه پدر سر حال است ، به او مى گفت : با اين ثروتى كه خدا به تو داده و حرام در آن نيست ، بيا براى قيامت خود كارى كن . او مى گفت : من پسر خوبى مانند تو دارم ، وصيت مى كنم كه بعد از من تو با پول من كار خير كنى. مدتى گذشت ، اما پدر نصيحت فرزند را گوش نمى داد .

 دو سه قرن قبل ، حتى در اروپا نيز برق نبود . پول دارها خادمى داشتند كه شغل آنها كشيدن فانوس هايى بود كه اين پولدارها وقتى شب به جايى مى رفتند ، آن خادم فانوس را روشن مى كرد و چند قدم جلوتر از ارباب پولدار خود مى رفت و كوچه و جاده را با اين فانوس روشن مى كرد تا آن ارباب در روشنايى راهش را ادامه دهد .

 اين عباس قلى خان شبى را ميهمان بود . پسرش آمد و به آن خادمى كه فانوس را مى كشيد گفت : تو برو ، فانوس را من مى كشم . عباس قلى خان لباس ميهمانى اش را پوشيد و به راه افتاد . پسر فانوس را آورد ، ولى چند قدم عقب تر از پدر حركت مى كرد . نور كم بود . عباس قلى خان گفت : فانوس را جلوتر بياور ، تاريك است ، نمى توانم راه بروم .

 گفت : تاريك است ؟ باشد ، شما راه خود را برو . گفت : مگر ديوانه شده اى ؟ گفت : نه ، من طبق وصيت شما فانوس را از عقب دارم مى آورم ، چون هر چه به تو مى گويم كه براى بعد از مرگ خود چراغى بفرست ، تو اهميت نمى دهى و مى خواهى كسى از پشت سر بفرستد.

 رسول اللّه صلى الله عليه وآله مى فرمايد:

 

 » رحم الله امرأً قدّم خيراً «

  مگر قرآن نمى گويد ؟

  » وَ مَا تُقَدِّمُواْ لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «

  مگر نمى گويد ؟

  » يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرُ بِمَا تَعْمَلُونَ «

  واجب است بفهميد كه چه چيزى از پيش فرستاده ايد .

 پسر گفت : خدا ، انبيا ، ائمه و قرآن گفته اند كه چراغ روشن كننده راه آخرتى خود را از قبل بفرست ، حضرتعالى به من مى گويى : بعد از مردنم بفرست ؟

 گفت : پسرم ! بيدار شدم . صبح فردا آمد و زمين مدرسه را خريد . معمار آورد و بناى اين مدرسه را ساخت . تا حال كه اين مدرسه برقرار است و تا از اين مدرسه افراد حسابى بيرون مى آيد ، اين چراغ قيامت عباس قلى خان روشن است . اين بنا قسمتى از وصيت او است .

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ترس مُحرِم
پرهيز از ناسپاسى در كنار نعمت‏
همراهى فرشتگان با صابران‏
حكايتى در حقيقت بينى
عنايت خاص خدا به گنهكار تائب
شیطان و اهل تقوا - جلسه پنجم - (متن کامل + عناوین)
در مسير انبيا و اوليا
حق الناس در قيامت‏
حفظ خود و اطرافيان از جهنم
مرورى بر آيات 151 و 152 سوره انعام‏

بیشترین بازدید این مجموعه

عقل کلید گنج سعادت - جلسه ششم - ارزش عقل و نتيجه ...
وسائل هدايت - جلسه پانزدهم - (متن کامل + عناوین)
عشق و اخلاص امير المؤمنين عليه السلام‏
حق الناس در قيامت‏
مرورى بر آيات 151 و 152 سوره انعام‏
ج. صفوان بن يحيى‏
عنايت خاص خدا به گنهكار تائب
حكايتى در حقيقت بينى
پیام رستگاری انبیا به همه جهانیان
ترس مُحرِم

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^