
حال مؤمن و ملك الموت در لحظه مرگ
حالا ملك الموت آمده جان او را بگيرد ، زمانى كه دستش با جان او مماس شده ، چه لذتى برده است ؟ چه لذتى برده وقتى كه در تاريكى سحر آمده ، اما خدا به او گفته است : صبر مىكنى تا رفيق من به قنوت نماز وتر برود ، مانند باران گريه كند ، آن وقت روح او را نزد من بياور .
چون اين ارواح ، ارواح خاصى هستند . اين ارواح به مقام قرب پروردگار مىروند . در روايت دارد : وقتى ملك الموت خيلى از روحها را از بدن در مىآورد و به طرف حضرت حق مىبرد ، خطاب مىرسد : آن را به پستترين جايى كه در اين عالم هست برگردان . او را طرف من نياور .
ملائكه نمىتوانند روح بدبو ، كثيف ، آلوده به ريا ، غرور ، ظلم ، اذيت و مال حرام را به سمت پروردگار دعوت بدهند . آنجا بارگاه قدس است :
» هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَمُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ «
منبع :