بزرگان عالم، فكر و انديشه را مبدأ به دست آوردن سعادت دانسته و در اين زمينه جملاتى بسيار زيبا به شرح زير دارند:
«التَّفَكُّرُ عَلى خَمْسَةِ أوْجُهٍ:
فِكْرَةٌ في آياتِ اللّهِ يَتَوَلَّدُ مِنْها التَّوْحيدُ وَالْيَقينُ وَفِكْرَةٌ في نِعْمَةِ اللّهِ يَتَوَلَّدُ مِنْها الشُّكْرُ وَالَمحَبَّةُ؛ وَفِكْرَةٌ في وَعيدِ اللّهِ يَتَوَلَّدُ مِنْها الرَّهْبَةُ؛ وَفِكْرَةٌ في وَعْدِ اللّهِ يَتَوَلَّدُ مِنْها الرَّغْبَةُ؛ وَفِكْرَةٌ في تَقْصيرِ النَّفْسِ عَنِ الطّاعَةِ مَعَ إحْسانِ اللّهِ يَتَوَلَّدُ مِنْها الْحَياءُ» .
انديشه بر پنج جهت است:
1- انديشه در آيات و نشانه هاى آفاقى و انفسى حق كه نتيجه آن رسيدن به توحيد و يقين است.
2- انديشه در نعمت هاى ظاهرى و باطنى الهى كه ثمره آن شكر و عشق به حضرت مولاست.
3- انديشه در آيات عذاب كه ميوه آن ترس از گناه و خوف از مقام حق است.
4- انديشه در وعده هاى الهى نسبت به نيكوكاران كه عاقبت آن رغبت و شوق به اعمال صالحه است.
5- انديشه در تقصير خويش از طاعت حق، با آن همه احسان الهى به عبد كه نتيجه آن شرم و حيا از خداست.
منبع : پایگاه عرفان