اين پنج نفر هستند كه خانه شان رفعت پيدا كرده است:
« إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا »
اين ها هستند كه در اين خانه خدا را ياد كردند. جبرئيل در عروسى حضرت فاطمه زهرا و اميرالمؤمنين عليهماالسلام مى آيد، به پيغمبر صلى الله عليه و آله عرض مى كند: خدا گفته است كه از شب عروسى اين عروس و داماد خبر بدهم:
« الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَـمًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِى خَلْقِ السَّمَـوَ تِ وَالْأَرْضِ »
اين عروس و داماد پر از ذكر خدا و انديشه در خلقت پروردگار هستند. از خدا و انديشه در خلقت آسمان ها و زمين پر هستند.
« رِجَالٌ لاَّ تُلْهِيهِمْ تَجَـرَةٌ وَ لاَ بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ »
در كنار ياد خدا و برپاداشتن نماز و پرداخت زكات،
«يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ »
هيچ عنصر ماديى جاذبه ندارد كه اين ها را از اين موارد روى گردان كند. اتصال، مجذوب بودن، ارتباط با حق و معرفت را ببينيد كه همه چيز را در همان ذكر و اقامه صلاة و پرداخت زكات و خوف از قيامت دارند. پر هستند و خلأى ندارند كه در وقت نماز اگر تجارتى، داد و ستدى در مقابلشان رخ نشان بدهد، خدا، قيامت و نماز از ياد آنان برود.
اميرالمؤمنين عليه السلام شترى را بار كرده بودند، كسى به حضرت رسيد و عرض كرد: بار اين شتر چيست؟ فرمود: صد هزار درخت خرما. چرا هسته خرما نگفت؟ چون حضرت عاقبت بين بود. اين هسته ها را كاشت، بعد از چند سال، سال اولى كه به محصول نشست، به قنبر فرمود: قلم و كاغذ بياور. كنار اين نخلستان نشست، كاغذ را روى زانو گذاشت و با قلم نوشت: مجموع اين نخل ها را وقف فقرا و نيازمندان كردم. توليت آن با فرزندانم حسن و حسين عليهماالسلام است. يعنى دانه اى از خرماى آن نخلستان را نخورد.
منبع : پایگاه عرفان