فارسی
يكشنبه 22 مهر 1403 - الاحد 8 ربيع الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
1
نفر 0

حکایت حضرت سلیمان با صاحب پرنده

 

تاجری، پرنده ای زیبا و خوش‌آواز خرید و درقفس گذاشت. او و اهل خانه از ‌آواز خوش پرنده لذت می‌بردند. این تاجر به پرنده انس گرفته بود. روزی پرنده‌ای همجنس بیرون قفس می‌خواند، بعد پرنده قفس ساکت می شود. هرچه خریدار به او محبت کرد و او سکوت کرد. تاجر پرنده به سلیمان گفت: من یک پرنده به هزار دینار خریده ام چند روزی نمی‌خواند. حضرت سلیمان فرمود: برو قفس را بیاور. تاجر قفس را به بارگاه سلیمان برد و روبروی حضرت سلیمان گذاشت. سلیمان به پرنده فرمود:چرا نمی‌خوانی؟ اوگفت: صاحب من نمی‌فهمید آواز من ناله و بی‌تابی بود. سلیمان به پرنده گفت: هر چه بی‌تحملی کنی، سختی برای تو خواهد بود، راه عبور این است که در قفس صبرکنی تا راه گشایش باز شود.

حضرت سلیمان حرف های پرنده را برای صاحب او ترجمه کرد، وقتی شنید حضرت سلیمان فرمود او را آزاد کن. انبیا چقدر اخلاق عالی داشتند. حضرت فرمود پرنده باید آزاد ‌شود.در قفس را باز کرد وبه پرنده فرمود برو. پرنده وقتی از قفس بیرون رفت، بر بالای سر مردم که پیش سلیمان بودند پر زد و با صدا خواند : بی عیب آن خدایی که من را به زیبایی آفرید، خدایی که من را در هوا پرواز یاد داد. و خدایی که من بر رنج قفس صبرکردم تا به دست پیامبر خدا آزاد شدم. راه این است که برای خلاصی ازمشکلات به خدا پناه ببری، چنانچه امام حسین علیه السلام درگودال قتلگاه عرضه داشت: «إلهي رِضَىً بِقَضائِكَ »، تا این که عصر روز عاشورا مشکلات ورنج های ابی عبدالله بدون جزع و فزع تمام شد. راوی به امام صادق علیه السلام گفت: امام حسین علیه السلام بعد از شهادت درچه جایگاهی است؟ حضرت فرمود : نزد پروردگار قرارگرفت. امام می فرما‌ید: کسی که قبر او را زیارت می کند مثل این است که خدا رادرعرش زیارت کند. بلاها تمام می‌شود ولی مؤمن نسبت به بلاها ومشکلات دیدگاه زیبایی را دارد. حضرت سلیمان زنبیل ‌باف بود، با زنبیل ‌بافی زندگی ‌را اداره می‌کرد مثل پدر خود حضرت داود که با آهنگری زندگی‌ می‌گذراند. ما باید تسلیم حق باشیم.

در داستان حضرت موسی وخضر، قبل از اینکه حضرت خضر راز عمل قتل را بازگوکند، کودک هفت ساله را کشت. خضر درپاسخ اعتراض موسی به او گفت خدا به من خبر داده پدر ومادر مؤمن اوقابل قبول هستند، او درآینده پدر و مادر خود را بی‌دین می‌کرد، خدا نمی‌خواست پدر و مادر او جهنم بروند.

 

امام صادق علیه السلام فرمود: به جای آن کودک از نسل پدرو مادر او دختری به دنیا آمد که نسل به نسل مادر هفتاد پیامبراز انبیاء خدا شد. روز قیامت به پدرو مادر می‌گویند ما یک فرزنداز تو گرفتیم به عوض آن هفتاد پیامبر از نسل شما به وجود آوردیم. از هفتاد پیامبر چه نصیب انسان درقیامت می‌شود. چون انبیاء همیشه دعا گوی پدر و مادران گذشته‌ خود بودند.


منبع : پایگاه عرفان
1
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

علت گوساله پرستى سامرى
6 خوش‏زبانى و مدارا
عقل: محرم راز ملكوت - جلسه هفدهم - (متن کامل + ...
معناى تواضع‏
دنباله حكايت امام كاظم عليه‏السلام‏
نمونه‌هايى از عاشقان حقيقى‏
جريان فرعون ، نمونه علاقه خدا به بندگان
توبه آغوش رحمت - بحث ششم - قسمت پنجم (متن کامل ...
تهران مسجد بازار - دهه اول فاطمیه 94 سخنرانی سوم
تاثير اخلاق در پيشرفت انبيا

بیشترین بازدید این مجموعه

ارزش عمر و راه هزینه آن -جلسه هشتم(متن کامل ...
شيعه و دعوت چهل شبانه روز
زن، نعمت خدادادى
هدف خلقت از زبان امام على عليه السلام‏
بهترين راه براى شناخت خدا
سِرِّ نديدن مرده خود در خواب‏
تفكر در عالم وجود
اجتهاد و كوشش، از ويژگى‏هاى شيعه
دانشمندان گنجينۀ معرفت و معارف
مخالفت خدا با بیگاری

 
نظرات کاربر

روح اله اکبری
باسلام و تشکر بی نهایت از مکتوب و در دسترس قراردادن سخنرانی های استاد لطفا علاوه بر خلاصه مطالب در صورت امکان مطالب بصورت کامل نیز بیان شود و منبع حکایات و روایات نیز بیان شود مثلا در این سخنرانی استاد جمله پرنده را به زبان عربی بیان می فرمایند . سبحان من طیرنی سبحان .....
پاسخ
0     0
28 تير 1393 ساعت 10:32 صبح
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^