جلسه نوزدهم : ارزش شب قدر در سرنوشت انسان
(مسجد امیر المومنین علیه السلام)
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا، ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.
اهمیت شب و سوگند پروردگار به آن
شب، مسئله با ارزشی است که پروردگاردر قرآن کریم به مناسبتهای گوناگون ذکر فرموده است. یقینی است که خداوند به موجودات پست سوگند یاد نمیکند، سوگند پروردگار همیشه به موجود با ارزش است.
شب چگونه به وجود میآید؟
کره زمین، هر بیست وچهار ساعت یک بار به دور خود میچرخد. درگردش آن وقتی چهره زمین از خورشید پنهان میشود، شب به وجود میآید، وقتی پنهان نمیشود، روز به وجود میآید. شب درکره زمین برای حفظ حیات جانداران و تعادل هوا و زمین های مستعد کشاورزی وآب اقیانوس ها و دریاچه ها است. شب در هرجا کمتریا بیشتر از حد معین باشد، بساط حیات برچیده میشود.[1]
ارزش های شب وروز
اول : قرآن مجید میفرماید: رفت و آمد شب و روز نشانه این است که عالم دارای کارگردان حکیم، علیم و رحیم است. اگر شب را طولانی کنند و روز نیاید یا اگرهمیشه روز باشد، چه کسی میتواند به عالم نظم بدهد؟پس مناسب است که خداوند به شب سوگند یاد کند.
دوم : ارزش عبادت شب از عبادت روز بیشتر است، چون در شب دل و فکر انسان یک جا متمرکز است، عبادت شب به خلوص وپاداش بیشتر نزدیکتر است. قرآن مجید میفرماید: ارزش فقط به عبادت اختصاص شب دارد ، هرچند عبادت مستحب است. پاداشی برای یازده رکعت از نیمه شب به بعد قراردادند وکسی را در عالم خبر نکردند.« فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ»[2] من فقط به بندگان مومن و پاک برای یازده رکعت نماز عنایتی میکنم که هیچ کسی پاداش آن را نمیداند. یعنی این عنایت و لطف را دراختیار انبیاء گذشته نگذاشته است.
ویژگی های اهل نماز شب
سپس خداوند پنج خصوصیت برای بندگان بیان میکند و می فرماید: من بندگان را خوب میشناسم، یکی ازکارهای بندگان من این است،«وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ »[3] اگر انسان قبل از اذان صبح بیدار شود، یک مرتبه بگوید: پروردگارا آمرزش خود را نصیب من کن. این نشانه بندگان خوب است، یعنی بندگان خوب قبل از اذان چند دقیقه زودتر بیدار میشوند و درخواست آمرزش میکنند. استغفار برای دل شب است.
سوم : قرآن کریم درباره ده شب درسال تعبیر به لیال عشر میکند. درتفاسیر آمده است: این ده شب از شب اول ذی الحجه تا شب عید قربان است که خدا به این ده شب قسم خورده است. یا ده شب درسوره فجر، ده شب عاشوراست که خدا به آن سوگند یاد کرده است.[4]
چهارم : پروردگار درباره شب معراج می فرماید:«سُبْحانَ الَّذي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذي بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْبَصيرُ »[5] من پیامبر را در شب به معراج بردم، یعنی ظرف معراج روز نبوده است.
نکتهای دراینجا بسیار ظریف است این که کمال مقام موسی و زمینه نزول تورات نیز درچهل شب بود. خداوند می فرماید:« وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ »[6]، من با موسی قرار گذاشتم که درکوه طور با من خلوت کند. اما پیامبر اسلام را به معراج نزد خود بردم.
راز نهان در سه شب قدر
اما از مهمترین شب در سال از امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیدند شب قدر چه شبی است؟ فرمود: بیست ویکم و بیست و سوم را احیا کنید. بعضی اصرارکردند، حضرت فرمود: اگریک شب متوسل به پروردگار میشوید کم فیض می برید. به حضرت صادق علیه السلام هم اصرارکردند. حضرت فرمود: آسان تر بودن دریکی ازدو شب است، هردو شب را احیا کنید.[7]
فاطمه زهرا سلام الله علیها شب قدر ظرف آب کنار او بود و تا اذان صبح بچهها را بیدار نگه می داشت وآب به صورت آنان می پاشید و با محبت می فرمود: عزیزانم نخوابید.[8]
باران فیض الهی از جانب خدا درشبی که بهتر از سی هزار شب است، فراوان می باشد. این که اصرار روی شب زنده داری دارند، یعنی با دعا، قرآن، گریه، بیداردل بمانید. برکات شب قدر برای لحظه مرگ و برزخ و قیامت ثبت می شود. وقتی شب قدر بیدار هستید، پروردگار عنایت می فرماید: از نسل ما،انسانهای پاک و خدمتگزار به وجود بیاید. دردرون تشویق شود مال را اصلاح کند، مال مردم را خورده، یا هشتاد سال خمس نداده است، حق خدا را برگرداند، خمس حق الله و حق مالی است.
امام زمان علیه السلام میفرماید:
« در قیامت کسانی که خمس ندادند به عنوان دشمن گریبان آنان را میگیریم و بدهی خود را طلب می کنیم»[9]، این از عوارض بخل است که انسان را دشمن اهل بیت میکند. آن که اهل بیت را دوست ندارد، اقتدا هم نمیکند وحق آنان را هم نمیدهد.
ثبت سرنوشت در شب قدر
خداوند در سوره قدر می فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ *وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ * لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ »[10] یک شب فقط بیدار باش، به پروردگار عالم یک پرونده ارائه بده بگو: خدایا تا آخر عمر نسل پاک میخواهیم، اهل نماز و روزه باشیم، اهل مال حلال، انفاق، خمس و زکات باشیم، اهل زیارت، عمره وحج باشیم، اهل کار خیر واخلاق مدار باشیم.
خداوند هم به فرشتگان امرمی فرماید: بنویسید و بعد امام زمان هم امضا کند. بسیاری فکر میکنند شب قدر سرنوشت اجباری برای ایشان نوشته می شود که راه برگشت ندارند، یعنی واقعا امشب چنین است که: « وَ لا يَرْضى لِعِبادِهِ الْكُفْرَ »[11] اما خداوند چنین برای هیچ کسی تقدیر نمی کند. خدا خیر تقدیر می کند نه شر. این خیررا هم با علاقه وعشق خود باید ارائه بدهیم. یعنی واقعا خدا قلب را ببیند، میخواهیم گدای جدی شویم، او هم بنا ندارد که گدای جدی را رد کند.
درخواست دیگر این است که در دعای شب قدر از خدا میخواهیم نام ما را از دفتر سیه بختان به دفتر سعادتمندان انتقال بدهد.[12]
حکایت ثبت نام حذیفه در کاروان شهیدان کربلا
حذیفه بن اسید غفاری میگوید:
« وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام شهید شد، امام حسن علیه السلام خانه اجارهای را پس داد، اثاثیه را بار شتران کرد. روی بار یکی از شترها دفتری را دیدم. حضرت مجتبی علیه السلام در مسیرکوفه به مدینه متوجه بار آن شتر بود. من به حضرت گفتم: یابن رسول الله داستان دفتر چیست؟ فرمود: این دفتر اختصاص به ما اهل بیت دارد، همین حال هم آن دفتر خدمت امام زمان علیه السلام است که ایشان هم صاحب سرّ و آشکار اهل بیت است. دراین دفتر نام شیعیان ما تا روز قیامت ثبت است. پرسیدم: یابن رسول الله به من اجازه میدهید من اسم خود را دردفتر ببینم؟ حضرت فرمود : درمدینه به خانه من بیا. کاروان به مدینه رسید.
حذیفه روزی به پسر برادر خود گفت: به خانه امام مجتبی علیه السلام برویم و تو دفتر را باز کن ببین نام عمویت را میبینی؟آنان به خانه امام رفتند، حذیفه گفت: یابن رسول الله قراری با ما داشتی امام دستور داد دفتر را آوردند. پسر برادر حذیفة نگاهی کرد و گفت عمو اسم تو اینجاست، چقدر خوشحال شد. بعد به عموی خود گفت: آیا اسم من هم دردفتر است. آقا اجازه است من اسم خود را ببینم. نگاهی کرد و ناگهان فریاد کشید و گفت: عمو اسم من اینجاست ولی از من نورانی است. امام فرمود: چون نام تو در یاران هفتاد و دو تن شهیدان کربلاست.»[13] نام شهیدان هم نور دارد، هرکدام یک منظومه هستند.
دعای مستجاب در شب قدر
ما شب قدر به پروردگار میگوییم اگر نام ما دردفتر اشقیاست محو کن. پس تقدیرات را خود ما باید به پروردگار بدهیم و او ثبت کند، «سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِِ»[14] سپس نزدیک طلوع صبح پرونده ما را به محضر مبارک حجت خدا ارائه کنند،امام هم با رضایت امضا کند. خدایا تو پیام دادی کدام سائلی درخانه من آمده که او را نا امید کرده ام.
امام زین العابدین علیه السلام عرض می کند:
خدایا دشمن تو دعا کرد و رد نکردی و دعای او را در قرآن هم بیان کردی،« قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجيمٌ »[15] ،«إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتي إِلى يَوْمِ الدِّينِ» [16]،« لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعينَ »[17] فرمودی: جهنمی بودن شیطان و پیروان او قطعی است اما دراجابت را به روی او نبستی، شیطان دست خود را بلند کرد وگفت: « قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْني إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ »[18] خدایا به من تا روز قیامت مهلت بده و عمرمن را طولانی کن، ازسوی پروردگار خطاب رسید: « فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرينَ »،[19] دعایت را مستجاب کردم. تو که دعای بدترین دشمن را مستجاب کردی امشب دعای ما را مستجاب نمیکنی؟
امام صادق علیه السلام فرمود: درشب قدر امام حسین علیه السلام را زیارت کنید. اگرکربلا نبودید با زیارت کوتاه زیارت کنید، «صلی الله علیک یا ابا عبدالله، صلی الله علیک و رحمة الله و برکاته»[20]. روز قیامت پرونده ما را باز می کنند و بگویند شب احیا از زائران حسین بودید.
پی نوشت ها:
.[1] بحارالأنوار:3/ 112، باب4، ذيل حديث1؛ «فَكِّرْ يَا مُفَضَّلُ فِي طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ غُرُوبِهَا لِإِقَامَةِ دَوْلَتَيِ النَّهَارِ وَ اللَّيْلِ فَلَوْ لَاطُلُوعُهَا لَبَطَلَ أَمْرُ الْعَالَمِ كُلِّهِ فَلَمْ يَكُنِ النَّاسُ يَسْعَوْنَ فِي مَعَايِشِهِمْ وَ يَتَصَرَّفُونَ فِي أُمُورِهِمْ وَ الدُّنْيَا مُظْلِمَةٌ عَلَيْهِمْ وَ لَمْ يَكُونُوا يَتَهَنَّئُونَ بِالْعَيْشِ مَعَ فَقْدِهِمْ لَذَّةَ النُّورِ وَ رَوْحَهُ وَ الْإِرْبُ فِي طُلُوعِهَا ظَاهِرٌ مُسْتَغْنٍ بِظُهُورِهِ عَنِ الْإِطْنَابِ فِي ذِكْرِهِ وَ الزِّيَادَةِ فِي شَرْحِهِ بَلْ تَأَمَّلِ الْمَنْفَعَةَ فِي غُرُوبِهَا فَلَوْ لَاغَرْبُهَا لَمْ يَكُنْ لِلنَّاسِ هَدْءٌ وَ لَاقَرَارٌ مَعَ عِظَمِ حَاجَتِهِمْ إِلَى الْهَدْءِ وَ الرَّاحَةِ لِسُكُونِ أَبْدَانِهِمْ وَ جُمُومِ حَوَاسِّهِمْ وَ انْبِعَاثِ الْقُوَّةِ الْهَاضِمَةِ لِهَضْمِ الطَّعَامِ وَ تَنْفِيذِ الْغِذَاءِ إِلَى الْأَعْضَاءِ ثُمَّ كَانَ الْحِرْصُ يَسْتَحْمِلُهُمْ مِنْ مُدَاوَمَةِ الْعَمَلِ وَ مُطَاوَلَتِهِ عَلَى مَا يَعْظُمُ نِكَايَتُهُ فِي أَبْدَانِهِمْ فَإِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ لَوْ لَاجُثُومُ هَذَا اللَّيْلِ لِظُلْمَتِهِ عَلَيْهِمْ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ هَدْءٌ وَ لَاقَرَارٌ حِرْصاً عَلَى الْكَسْبِ وَ الْجَمْعِ وَ الِادِّخَارِ ثُمَّ كَانَتِ الْأَرْضُ تَسْتَحْمِي بِدَوَامِ الشَّمْسِ بِضِيَائِهَا وَ تُحْمِي كُلَّ مَا عَلَيْهَا مِنْ حَيَوَانٍ وَ نَبَاتٍ فَقَدَّرَهَا اللَّهُ بِحِكْمَتِهِ وَ تَدْبِيرِهِ تَطْلُعُ وَقْتاً وَ تَغْرُبُ وَقْتاً بِمَنْزِلَةِ سِرَاجٍ يُرْفَعُ لِأَهْلِ الْبَيْتِ تَارَةً لِيَقْضُوا حَوَائِجَهُمْ ثُمَّ يَغِيبُ عَنْهُمْ مِثْلَ ذَلِكَ لِيَهْدَءُوا وَ يَقِرُّوا فَصَارَ النُّورُ وَ الظُّلْمَةُ مَعَ تَضَادِّهِمَا مُنْقَادَيْنِ مُتَظَاهِرَيْنِ عَلَى مَا فِيهِ صَلَاحُ الْعَالَمِ وَ قِوَامُهُ.»
.[2] سجده(32): .17
.[3] ذاريات(51): .18
مجمع البيان: 10/ 736 ؛ جامع البيان في تفسير القرآن : 30 /107-108..[4]
.[5] إسراء(17): 1.
.[6] اعراف:(7): .142
.[7] الكافي:4/ 156،حديث2؛«عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام فَقَالَ لَهُ أَبُو بَصِيرٍ جُعِلْتُ فِدَاكَ اللَّيْلَةُ الَّتِي يُرْجَى فِيهَا مَا يُرْجَى فَقَالَ فِي إِحْدَى وَ عِشْرِينَ أَوْ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ قَالَ فَإِنْ لَمْ أَقْوَ عَلَى كِلْتَيْهِمَا فَقَالَ مَا أَيْسَرَ لَيْلَتَيْنِ فِيمَا تَطْلُبُ ...»
.[8] مفاتيح الجنان (بخش چهارم، مطلب دوّم: اعمال مخصوص شب وروز ماه رمضان ، شب بیست وسوم).
بحارالأنوار:53/ 182،باب31، حديث11 ؛«عَنْ أَبِي الْحُسَيْنِ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الْأَسَدِيِّ قَالَ كَانَ فِيمَا وَرَدَ عَلَيَّ مِنَ الشَّيْخِ.[9]
أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ الْعَمْرِيِّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ فِي جَوَابِ مَسَائِلِي إِلَى صَاحِبِ الزَّمَانِ ع وَ أَمَّا مَا سَأَلْتَ عَنْهُ مِنْ أَمْرِ مَنْ يَسْتَحِلُّ مَا فِي يَدِهِ مِنْ أَمْوَالِنَا أَوْ يَتَصَرَّفُ فِيهِ تَصَرُّفُهُ فِي مَالِهِ مِنْ غَيْرِ أَمْرِنَا فَمَنْ فَعَلَ ذَلِكَ فَهُوَ مَلْعُونٌ وَ نَحْنُ خُصَمَاؤُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ قَدْ قَالَ النَّبِيُّ ص الْمُسْتَحِلُّ مِنْ عِتْرَتِي مَا حَرَّمَ اللَّهُ مَلْعُونٌ عَلَى لِسَانِي وَ لِسَانِ كُلِّ نَبِيٍّ مُجَابٍ فَمَنْ ظَلَمَنَا كَانَ فِي جُمْلَةِ الظَّالِمِينَ لَنَا وَ كَانَتْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ لِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ.»
.[10] قدر(97): 3-1.
.[11] زمر(39): 7.
.[12] إقبال الأعمال:1/101؛بحارالانوار:94/ 373 ،حدیث16؛«اللّهُمَّ انْ كُنْتُ عِنْدَكَ مِنَ الأَشْقِياءِ، فَامْحُنِي مِنَ الأَشْقِياءِ وَ اكْتُبْنِي مِنَ السُّعَداءِ، فَإِنَّكَ تَمْحُو ما تَشاءُ وَ تُثْبِتُ «1» وَ عِنْدَكَ أُمُّ الْكِتابِ.»
.[13] بصائرالدّرجات: 1/172،باب3 ،حدیث6؛ بحارالأنوار:26/124،باب7،حديث19؛«حُذَيْفَةَ بْنِ أَسِيدٍ الْغِفَارِيِّ قَالَ لَمَّا وَادَعَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ عليه السلام مُعَاوِيَةَ وَ انْصَرَفَ إِلَى الْمَدِينَةِ صَحِبْتُهُ فِي مُنْصَرَفِهِ وَ كَانَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ حِمْلُ بَعِيرٍ لَايُفَارِقُهُ حَيْثُ تَوَجَّهَ فَقُلْتُ لَهُ ذَاتَ يَوْمٍ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ هَذَا الْحِمْلُ لَايُفَارِقُكَ حَيْثُ مَا تَوَجَّهْتَ فَقَالَ يَا حُذَيْفَةُ أَ تَدْرِي مَا هُوَ قُلْتُ لَاقَالَ هَذَا الدِّيوَانُ قُلْتُ دِيوَانُ مَا ذَا قَالَ دِيوَانُ شِيعَتِنَا فِيهِ أَسْمَاؤُهُمْ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَأَرِنِي اسْمِي قَالَ اغْدُ بِالْغَدَاةِ قَالَ فَغَدَوْتُ إِلَيْهِ وَ مَعِي ابْنُ أَخٍ لِي وَ كَانَ يَقْرَأُ وَ لَمْ أَكُنْ أَقْرَأُ قَالَ مَا غَدَا بِكَ قُلْتُ الْحَاجَةُ الَّتِي وَعَدْتَنِي قَالَ مَنْ ذَا الْفَتَى مَعَكَ قُلْتُ ابْنُ أَخٍ لِي وَ هُوَ يَقْرَأُ وَ لَسْتُ أَقْرَأُ قَالَ فَقَالَ لِيَ اجْلِسْ فَجَلَسْتُ فَقَالَ عَلَيَّ بِالدِّيوَانِ الْأَوْسَطِ قَالَ فَأُتِيَ بِهِ قَالَ فَنَظَرَ الْفَتَى فَإِذَا الْأَسْمَاءُ تَلُوحُ قَالَ فَبَيْنَمَا هُوَ يَقْرَأُ إِذْ قَالَ هُوَ يَا عَمَّاهْ هُوَ ذَا اسْمِي قُلْتُ ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ انْظُرْ أَيْنَ اسْمِي قَالَ فَصَفَحَ ثُمَّ قَالَ هُوَ ذَا اسْمُكَ فَاسْتَبْشَرْنَا وَ اسْتُشْهِدَ الْفَتَى مَعَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عليه السلام.»
[14] .قدر(97): .5
.[15] حجر(15): 34.
.[16] ص (38):. 78
.[17] ص (38):. 85
.[18] ص(38): .79
.[19] ص(38):80.
.[20] مفاتیح الجنان (بخش چهارم، مطلب دوّم: اعمال مخصوص شب وروز ماه رمضان ، شب نوزدهم).
منبع : پایگاه عرفان