این مسئله بیان شد که مجموعه قوانین و مقرارت ذات مقدس حق که به صورت کتاب آسمانی و نیز به صورت قول معصوم تجلی دارد، رحمت است. این مسئله را خود حضرت حق هم در قرآن کریم به صراحت بیان کرده است: ژ این آیه صراحت دارد که این کتاب، تجلی رحمت است. البته آیاتی دیگری هم هست که قرآن کریم را رحمت نازل شده خداوند بر بندگانش میداند. فرمایشات پیامبر (ص) هم مانند وجود خود پیامبر، رحمت است: «ما ارسلناک إلا رحمة للعالمین».
سخنان ائمه معصومین (ع) نیز برگرفته شده از علم پیامبر است. برای توضیح مطلب باید گفت: از ائمه ما (ع) نقل شده که ریشه قرآن در سینه پیامبر است. خود قرآن میفرماید: «فَلاَ أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ«
این آیات میفرماید که قرآن در کتاب مکنون است، اما اینکه کتاب مکنون چیست و قرآن را چه کسی باید معنا کند و آیا جز معصوم کسی میتواند مقاصد این کتاب را از قول پروردگار برای ما بیان کند، پرسشهایی است که باید به آنها پاسخ داد. برای تبیین این کتاب الهی، نیاز به معصوم است و از همین جهت با اینکه قرآن به زبان عربها نازل شده و خداوند فرموده است که ما آن را به لسان عربی مبین فرستادیم، اما باز هشدار داده که شما متوجه نمیشوید که این قرآن چه میگوید و این کتاب، نیاز به معلم دارد. همان روزهای اول هم درباره پیامبر (ص) فرمود که او معلم قرآن است: «وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ»، یعنی از پیش خودتان قرآن را معنا نکنید و بگذارید معلم قرآن، که قرآن بر او نازل شده، برایتان تفسیر کند، چون او غرض آیات را میداند.
بنابراین، «فی کتاب مکنون» یعنی سینه محمد بن عبدالله (ص). اما در همان آیات قبلی که خوانده شد، پروردگار به مواقع نجوم قسم یاد کرد و فرمود: «فَلاَ أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ»، اکنون سؤال این است که منظور از نجوم چیست؟ هرچند در روایات اصول کافی درباره مواقع نجوم روایت داریم، اما اگر اصول کافی هم دست ما نبود، بیشک از خود آیات قرآن مجید بخصوص سورههای صافات و تبارک میتوانستیم معنای آن را روشن بفهمیم، چون میفرماید: «وَ لَقَدْ زَینَّا السَّمَاءَ الدُّنْیا بِمَصَابِیحَ وَ جَعَلْنَاهَا رُجُوماً لِلشَّیاطِینِ»
در این آیه میفرماید که این مصابیح را وسیله دور کردن شیاطین قرار دادهایم و بدیهی است که منظور از مصابیح، ستارههای مرکب از خاک و سنگ نیستند، چرا که آنها چگونه میتوانند با این شیاطین گمراه کننده مبارزه کنند؟ پس، این نجوم و چراغهای دفع کننده شیطانها همان ائمه طاهرین (ع) هستند و منظور از مواقع نجوم هم که به معنای مکان این نجوم است، سینه پیامبر (ص) است. یعنی تمام علوم ائمه و آنچه از امیرمؤمنان (ع) تا وجود مقدس امام عصر (عج) به عنوان حدیث و روایت نقل میشود از سینه پیامبر که کتاب مکنون است گرفته میشود و از همین رو اگر ما بگوییم «قال علی» یا «قال رسول الله» هیچ تفاوتی نمیکند.
منبع : پایگاه عرفان