آیت الله حسنزاده آملی از شخصیتهای عظیم اسلامی و بسیار فوقالعاده است، تمام کننده شرح نهج البلاغه ناتمام علامه خوئی است که در صد سال پیش نوشته شده است، استاد علم هیئت، ریاضیدان، حکیم، فیلسوف و عارف و آگاه به قرآن کریم است. ایشان شخصیتهای زیادی را نیز دیده است. میفرمودند: من مدتی در تهران در مدرسه مروی حجره داشتم و یکی از استادانی که پیش او درس میخواندم، مرحوم حاج میرزا ابوالحسن شعرانی بود. حاج میرزا ابوالحسن شعرانی را من دیده بودم که حکم ابنسینای زمان ما را داشت. خیلی فوقالعاده بود و من گمان نمیکنم در ایران در آن زمان نظیرش را داشتهایم. همیشه هم با یک جفت گیوه و یک عبای کوتاه و یک عمامه خیلی مختصر میآمد جلوی این کتابفروشیها در خیابان بوذرجمهری، و آنجا کتاب میگرفت و خرجش را از راه تصحیح کتاب درمیآورد.
آیت الله حسن زاده میفرمودند: یک روز در حجره را باز کردم دیدم برف بسیاری آمده است. برفهای تهران گاهی تا نصف درِ خانهها مینشست و گاه تا دو روز مردم نمیتوانستند از خانه بیرون بیایند. من هم باید از مدرسه بیرون میآمدم و برای درس خواندن پیاده تا سر چهارراه سیروس، منزل استادم مرحوم شعرانی میرفتم. گفتم امروز خیلی برف آمده است و خوب است که نروم، ولی بعد پشیمان شدم، لباسهایم را پوشیدم و از مدرسه درآمدم و اولین نفری هم بودم که بیرون آمدم چون صبح زود باید میآمدم و این برفها را میشکافتم تا سر چهارراه.
کنار درِ منزل استاد که رسیدم فکر میکردم در بزنم یا نه. بالاخره در را زدم. استاد در را باز کرد و گفت بفرمایید داخل. رفتم داخل اتاق و گفتم: آقا امروز نمیخواستم بیایم فرمودند: چرا؟ گفتم: چون برف سنگینی بود. فرمود: من که آماده بودم درس بدهم اما سؤالی از تو میکنم، آیا از درب مدرسه که درآمدی تا در خانه ما، گداهایی که هر روز در مسیر بودند امروز نیز آمده بودند؟ عرض کردم: بله آمده بودند و به خاطر سردی هوا بازارشان هم گرمتر بود، چون در سرما و برف پول بیشتری به آنها میدهند. ایشان فرمود: خوب گداها در این برف سنگین آمدند، نشستند و دستشان را دراز کردند که از انسانها گدایی بکنند، آن وقت من و تو نیاییم و در برف از خدا گدایی بکنیم؟ ما عمرمان را امروز بلااستفاده بگذاریم که برف آمده است! نعمت نقد امروز را بگذاریم و با آن کاسبی نکنیم، چراکه برف آمده است؟!
ببینید اینها چطور خدا را شناختند و چطور به نعمتها نگاه کردند و با نعمتها چگونه معامله کردند! ما باید یک مقدار برگذشتهمان غصه و تاسف بخوریم و بر آیندهمان نیز نگران بشویم تا بیدارتر و بیناتر زندگی کنیم.
)إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْـرُ الْبَـرِيَّة(
منبع : پایگاه عرفان