فارسی
دوشنبه 11 تير 1403 - الاثنين 23 ذي الحجة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

علی (ع) مصداق پاكی ها، ص: 18

دغدغه ای را نسبت به انسان دارد؟ آن هم نسبت به اشقی الاشقياء و قاتل خود.

به جز از علی كه گويد به پسر كه قاتل من

چو اسير توست اكنون به اسير كن مدارا

اين چه روح و فكر پاكی است كه وقتی صبح نوزدهم او را روی گليم ميگذارند، سر گليم را بچه ها ميگيرند ميآورند داخل خانه، بلافاصله نان و آب و شير ميآورند، چشمش را باز ميكند ميگويد: حسن جان! ابن ملجم هم مسافر است، او هم روزه نيست، صبحانه مرا به او بدهيد بعد برای من صبحانه بياوريد. و برای اين كه قاتل را بيدار و آگاه كند آفتاب كه طلوع كرد به پسرهايش گفت: قاتل را بياوريد من او را ببينم. ابن ملجم را آوردند. فرمود: بنشين كنار بستر من. برای اين كه او را تحريك بكند و به خود بيايد، با آن حال مظلومانه اش برگشت گفت: من برای تو بد امامی بودم؟! عيبی داشتم؟!




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^