فارسی
دوشنبه 11 تير 1403 - الاثنين 23 ذي الحجة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

علی (ع) مصداق پاكی ها، ص: 17

شبی كه زير تيزی شمشير زهرآگين ابن ملجم داشت دست و پا می زد نزديك نيمه شب بيست و يكم حسن و حسين و قمر بنی هاشم و محمد حنفيه: را صدا زد، گفت: عزيزان من! يك نفر به من حمله كرده، من امشب شهيد می شوم، فردا ننشينيد بگوييد علی (ع) را كشتند پس تا جايی كه دلمان خنك بشود بايد بكشيم، يك نفر مرا كشته است. بعد به حسن و حسينش 8 گفت: حسن جان! حسين جان! اگر دلتان آمد قاتل مرا ببخشيد، اگر بنا شد قصاص بكنيد، در تاريكی محراب، يك ضربت به من زده، دوتا نزده، مبادا دوتا شمشير به او بزنيد، اگر با آن يك ضربت كشته شد بدنش را دست مردم ندهيد چون من می دانم مردم عصبانی هستند، عادل هم نيستند، چاقو و خنجر و چوب ميآورند، بدنش را ممكن است سوراخ سوراخ كنند، چشمش را دربياورند، خودتان جنازه قاتل مرا دفن كنيد، به دست مردم نيفتد. چه كسی چنين




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^