در فراز اول تا پنجم از این دعا به چند مسئله مهم در باب مظلوم و ظالم اشاره شده است:
1- وضع مظلوم و فرياد و زارى و استغاثهاش از حضرت او پنهان نيست.
2- مظلوم از ظلمى كه بر وى رفته نيازى به آوردن شاهد در پيشگاه حق به وقت رسيدگى به پرونده ندارد؛ زيرا بهترين گواه و شاهد بر اعمال بندگان، خداست.
3- كمك و يارى حضرت حق به مظلوم نزديك و از ستمكار دور است.
4- وجود مقدس حضرت رب العزّه تمام بندگانش را از ظلم و ستم منع فرموده و آنان را از هتك نسبت به ديگران باز داشته است.
5- ظلم و ستم معلول كفران نعمت خدا و نتيجه طغيان وسركشى در نعمت است.
حقيقت و مفهوم جمله بالا براى تمام خداپرستان روشن است؛ زيرا آنان خداوندى را مىپرستند كه قرآن مجيد و فرمايشهاى انبيا و ائمه معصومين (عليهم السلام) او را معرفى نموده است.
خداى قرآن، خداوندى است كه در تمام اسما و صفات وجودى، بى نهايت در بى نهايت است. خداى قرآن خداوندى است كه ملك و ملكوت هستى در دست قدرتش همچون ذرّهاى بيش نيست.
خداى قرآن، خداوندى است كه علم و دانش و آگاهيش نسبت به ظاهر و باطن موجودات علم تفصيلى است و هيچ چيزى از نظر حضرتش پنهان نيست.
خداى غير قرآن و معارف اسلامى، مخلوق ذهن محدود و عقل ناقص بشرى است و نمىتواند به عنوان معبود حق و معشوق حقيقى مورد توجه قرار بگيرد.
خداىِ غير قرآن از اسما و صفاتى برخوردار نيست كه انسان از عظمت و هيبتش سر تعظيم به خاك تواضع بسايد و به خاطر علم فراگيرش از گناه و معصيت و ظلم و ستم بپرهيزد و از مقام و مرتبهاش و عذاب و انتقامش بترسد.
خداى تورات و انجيل تحريف شده، خداى اوستا و زند و پازند كتاب زرتشتيان، خداى بودا و بوداييان، خدايى ساختگى، قلابى، خيالى، وهمى، ضعيف، بى قدرت، بدون علم فراگير، كنار كشيده از خلقت و بدون قاعده و قانون مهربان و سازگار با هر ظلم و ستم و پشتيبان ظالم و خائن و تكيه گاه عاصى و فاسد است.
به خاطر ايمان به چنين خدايى است كه يهوديان و مسيحيان و خلاصه هر ملّت و جامعهاى كه آن چنان خدايى را باور دارد، به انواع مفاسد، مظالم، خيانت، جنايت، پستى، آلودگى، پوكى، پوچى، گناه، معصيت، گرفتار و دچار است و تمام اين دردهايش درد بى درمان و امراض فكرى و روحيش امراض غير قابل علاج است.
مدرسهها، دبيرستانها، دانشگاهها، علوم گوناگون نفسى و روانى، تاكنون نتوانستهاند بشر لجام گسيخته جداى از خداى حقيقى را در جناياتى كه دارد، كنترل كنند و راهى هم براى كنترل اين افسار گسيختگان وحشىتر از تمام حيوانات وحشى، جز تابش نور توحيد ناب قرآنى در قلبشان وجود ندارد.
چون نور توحيد ناب قرآنى و اسلام ناب محمدى بر قلوب بتابد و انسان با ذات و فطرت و عمق دلش اين معنا را لمس كند كه در تمام امور در دست قدرتى بى نهايت در بى نهايت و در كنار خدايى عادل و عالم به همه چيز و وجود مقدسى كه نسبت به اهل طاعت و عبادت رحيم و نسبت به عاصى و پليد و ظالم و ستمكار اشد المعاقبين قرار دارد، از دايره عصيان و غفلت و گناه و معصيت و ظلم و ستم به درآمده، به عرصه گاه تقوا و كرامت و درستى و انسانيت قدم نهد و مصداق حقيقى خليفة اللَّه گردد و وجودش تبديل به منبع كرامت و شرف و فضيلت شده، تمام روى زمين از پى ايمان و اخلاق و عمل صالحش بهشت عنبر سرشت گردد.
آياتى در جهت آگاهى و فراگيرى حق نسبت به ظاهر و باطن و ملك وملكوت تمام اجزاى هستى اشاره مىرود تا براى مظلوم روشنتر شود كه ظلمى كه بر او رفته در برابر ربّ بصير رفته و نالهاش در كنار خداى سميع است و براى ظالم معلوم گردد كه حضرت جبّار از جنايات و ستم او بر مردم ضعيف آگاه است و به وقت لازم انتقام مظلوم را از ظالم خواهد گرفت و جزاى ستم ستمكار را در دنيا و آخرت به ستمكار خواهد رساند.
و كليدهاى غيب فقط نزد اوست، و كسى آنها را جز او نمىداند. و به آنچه در خشكى و درياست، آگاه است، و هيچ برگى نمىافتد، مگر آن كه آن را مىداند، و هيچ دانهاى در تاريكىهاى زمين، و هيچ تر و خشكى نيست مگر آن كه در كتابى روشن [ثبت] است.
يقيناً چيزى در زمين و در آسمان بر خدا پوشيده نيست.
پروردگارا! يقيناً تو آنچه را ما پنهان مىداريم و آنچه را آشكار مىكنيم، مىدانى و هيچ چيز در زمين و آسمان بر خدا پنهان نيست.
روزى كه همه آنان آشكار مىشوند، [و] چيزى از آنان بر خدا پوشيده نمىماند. [و ندا آيد:] امروز فرمانروايى ويژه كيست؟ ويژه خداى يكتاى قهّار است.
مسلماً كسانى كه معانى و مفاهيم آيات ما را از جايگاه واقعىاش تغيير مىدهند [و به تفسير و تأويلى نادرست متوسل مىشوند] بر ما پوشيده نيستند. آيا كسى را كه در آتش مىافكنند، بهتر است يا كسى كه روز قيامت در حال ايمنى مىآيد؟ هر چه مىخواهيد انجام دهيد، بىترديد او به آنچه انجام مىدهيد، بيناست.
من به آنچه پنهان مىداشتيد و آنچه آشكار كرديد؛ داناترم.
بگو: اگر آنچه [از نيّتهاى فاسد و افكار باطل] در سينههاى شماست، پنهان داريد يا آشكار كنيد، خدا آن را مىداند. و نيز آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است، مىداند و خدا بر هر چيز تواناست.
امير المؤمنين (عليه السلام) مىفرمايد:
سپاس خداوندى را كه به همه امور پنهانى داناست و نشانههاى آشكار بر وجودش دلالت دارد.
و نيز مىفرمايد:
و هر عزيزى غير از او خوار و هر قويّى غير او زبون و هر مالكى غير او مملوك و هر عالمى غير او نيازمند به فراگيرى و هر صاحب قدرتى غير او گاه توانا و گاه ضعيف و هر شنوندهاى غير او از شنيدن صداهاى آهسته ناشنوا و از شنيدن آوازهاى بلند كر و از شنيدن صداهاى دور محروم است. و هر بينندهاى غير او از ديدن رنگهاى پنهان و اجسام لطيف كور.
براساس آيات و روايات انبيا و ائمه طاهرين (عليهم السلام) اين معنا بايد در قلب انسان يقينى باشد كه ظاهر و باطن هستى در پيشگاه حضرت حق حاضر و ريز و درشتى از نظر او مخفى نيست.
او بر تمام امور آگاه و نسبت به هر صدايى و نالهاى شنواست، پس از ظلم و ستم بر مردم ضعيف و بر هر موجود زندهاى بپرهيزيد كه ستم و ظلم شما، در معرض علم و آگاهى او و ناله دادخواهى و شكايت مظلوم در كنار شنوايى حضرت اوست.
______________________________