زيبايى و جوانى و قدرت و شهرت و ثروت و .... همه فرصت اند كه نبايد آن ها را از دست داد. آيات و روايات واقعا شگفت آورى درباره ثروت وجود دارد و انسان هاى بسيارى از اين فرصت استفاده كرده يا آن را از دست داده اند كه نمونه بارز از دست دادن آن در قرآن قارون است و مصداق واقعى بهره گيرى از آن حضرت خديجه كبرى، سلام اللّه عليها، است. دليل اين مدعا روايت مهمى از وجود مبارك رسول خداست كه فرموده اند:
- «ما نفعنى مال قط مثل ما نفعنى مال خديجة». [16]
هيچ ثروتى به اندازه ثروت خديجه به من نفع نرساند.
- «ما قام و لا استقام دينى إلا بشيئين: مال خديجة و سيف على بن أبى طالب».
دين من استوارى نيافت مگر به دو چيز: مال خديجه و شمشير على بن ابيطالب.
اين تعبيرات خيلى مهم است. اگر از زمان بعثت پيغمبر تا قيام قيامت، تعداد انسان هايى كه به دين اسلام هدايت شده اند را در نظر بگيريم و در اين ميان، مقام هدايت شدگان ويژه مثل سلمان و ابوذر و كميل و هفتاد و دو نفر اصحاب ابى عبد اللّه را كه در رأس هدايت شدگان اولين و آخرين هستند و كسانى چون ابو حمزه ثمالى و يونس به عبد الرحمن و زاره بن اعين و علماى بزرگى چون كلينى و صدوق و شيخ طوسى و شيخ مفيد و سلّار و خواجه نصير طوسى و علامه حلى و شيخ بهائى و ميرداماد و صدر المتألهين و شيخ انصارى و حاج ميرزا حسن شيرازى و نيز خانم هايى كه نامشان در شش جلد كتاب رياحين الشريعه آمده است و ...
را حساب كنيم، به مقام خديجه كبرى بهتر پى مى بريم و نقش او را در هدايت انسان ها بيشتر در مى يابيم. مضافا اين كه هدايت هريك از اين افراد بهتر از آنچه خورشيد بر آن مى تابد و غروب مى كند باشد.
همه اين ها براساس فرمايش پيامبر با مال خديجه و زحمت على بن ابيطالب ممكن شده است و اين معنى واقعى بهره گيرى از فرصت مال و فرصت قدرت و شجاعت است.
ثروت فرصت بسيار زيبايى است و از نظر اسلام، پولدار بخيل سنگدل ترين و شقى ترين و بدبخبت ترين مردم است، زيرا او بهترين فيوضات الهى را با چشم باز از دست مى دهد.
در سوره آل عمران (180) و سوره توبه (76)، عذابى كه خداوند براى پولداران بخيل برشمرده عذاب سنگينى است كه گمان نمى كنم پولداران مسلمان هم خيلى به اين آيات باور داشته باشند و به واقع نمى دانم آن ها با اين آيات چه مى خواهند بكنند؟
منبع : پایگاه عرفان