فارسی
يكشنبه 09 ارديبهشت 1403 - الاحد 18 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

توبه آغوش رحمت - بحث سوم - قسمت دوم (متن کامل +عناوین)

 

 

راه توبه ى واقعى

 

با توجه به آثار بسيار مهم توبه، كه عبارت از رسيدن به مغفرت و رحمت و رضوان حق است، و نيز پيدا شدن لياقت براى ورود به بهشت، و امان يافتن از عذاب جهنم، و بيرون شدن از جاده ى گمراهى، و قرار گرفتن در مسير هدايت، و پاك شدن پرونده از سياهى و ظلمت، بايد گفت: توبه مسأله اى است عظيم، و برنامه اى است بزرگ، و حقيقتى است فوق العاده، و واقعيتى است ملكوتى و عرشى.

توبه به اينكه انسان استغفراللهى بگويد و در باطن اندكى دچار حيا شود، و در جلوت يا خلوت اشكى بريزد حاصل نمى شود، زيرا بسيارند مردمى كه بدين صورت توبه مى كنند، ولى پس از اندك مدتى به همان گناهانى كه آلوده بودند باز مى گردند!

بازگشتن به گناه، بالاترين دليل اين معناست كه توبه ى حقيقى حاصل نشده، و بازگشت واقعى تحقق پيدا نكرده.

توبه و بازگشت واقعى، آنچنان مهم و باعظمت است كه قسمت عمده اى از آيات قرآن و معارف الهيه به آن اختصاص يافته است.

______________________________
(1)- معانى الاخبار: 270، باب معنى الذنوب التى تغير النعم، حديث 2؛ وسائل الشيعه: 16/ 281، باب 41، حديث 21556؛ بحار الأنوار: 70/ 375، باب 138، حديث 12.

(2)- نهج البلاغه: 842، حكمت 290؛ بحار الأنوار: 70/ 364، باب 137، حديث 96.

 

توبه ى حقيقى از ديدگاه امام على عليه السلام

امام به شخصى كه به عنوان توبه جمله ى استغفر اللّه را به زبان جارى كرد، فرمودند: مادر بر عزايت بگريد، مى دانى توبه چيست؟ توبه درجه ى عليّين است، و آن اسمى است واقع بر شش معنا:

1- پشيمانى بر آنچه كه گذشت

2- تصميم جدى بر بازنگشتن به گناه

3- ادا كردن حقوق مردم به مردم

4- اداى واجبات ضايع شده

5- آب كردن گوشتى كه بر گناه به بدن روييده تا جايى كه اثرى از آن گوشت بر استخوان نماند، و گوشت تازه در حال عبادت بين پوست و استخوان برويد.

6- چشاندن رنج طاعت به بدن، چنانكه لذت معصيت به آن چشانده شد، پس از عبور از اين شش مرحله بگو: استغفر اللّه «1».

تائب بايد به حقيقت توبه كند، و عزمش براى ترك گناه جزم باشد، و نيت بازگشت به گناه از صفحه ى دلش براى هميشه زدوده شود، و به اميد توبه ى دوباره و سه باره و صد باره وارد گناه نگردد، كه اين اميد بدون شك اميدى شيطانى و حالتى مسخره است، امام هشتم عليه السلام در روايتى مى فرمايند:

مَنِ اسْتَغْفَرَ بِلِسَانِهِ وَلَمْ يَنْدَمْ بِقَلْبِهِ فَقَدِ اسْتَهْزَأَ بِنَفْسِهِ... «2» كسى كه به زبان استغفار كند ولى به قلب پشيمان نباشد، خود را مسخره كرده!

راستى خنده آور است و بسيار جاى تأسف است كه انسان به اميد دست يافتن به دوا، خود را مريض كند، و چه اندازه باعث خسارت است كه آدمى به اميد توبه مرتكب جرم و گناه و خطا و معصيت گردد، و به خود تلقين نمايد كه همواره درِ توبه باز است، بنابراين گناه مى كنم و سپس آراسته به توبه مى شوم!

اگر توبه جدى باشد، اگر توبه از روى حقيقت انجام بگيرد، اگر توبه با شرايطى كه دارد تحقق يابد، بدون ترديد روح تصفيه مى شود، نفس به پاكى مى رسد، دل صفا مى گيرد، و زنگ گناه از همه ى اعضا و جوارح، و باطن و ظاهر زدوده مى گردد.

توبه نبايد حرفه اى باشد، چرا كه گناه ظلمت است و توبه روشنايى، و رفت و آمد زياد ميان تاريكى و روشنايى ديدگان جان را مختل مى سازد. اگر پس از توبه از يك گناه، دوباره به گناه باز گرديم، معلوم مى شود توبه نكرده ايم.

______________________________
(1)- نهج البلاغه: 878، حكمت 417؛ وسائل الشيعه: 16/ 77، باب 87، حديث 21028؛ بحار الأنوار: 6/ 36، باب 20، حديث 59.

(2)- كنز الفوائد: 1/ 330، فصل حديث عن الإمام الرضا (ع)؛ بحار الأنوار: 75/ 356، باب 26، حديث 11.

نفس همانند تنوره ى جهنم است، پر شدنى نيست، از گناه خسته و سير نمى شود، حالت زياده خواهى او كم نمى گردد، و همين امور باعث در جا زدن انسان و واماندگيش از حركت به سوى حق است، درب اين تنوره را بايد با توبه بست، و سركشى اين موجود عجيب را بايد با توبه ى واقعى مهار كرد.

توبه انقلاب حال و تحقق تحول در دل و جان است كه با اين تحول، رابطه ى انسان با گناه و عوامل آن بسيار ضعيف، و با حق و حقيقت و علل پاكى و نورانيت فوق العاده قوى مى گردد.

توبه ابتداى حياتى تازه است، حياتى عرشى و ملكوتى، كه در اين حيات، قلب تسليم خدا، نفس تسليم به حسنات، و درون و برون روى گردان از همه ى آلودگيهاست.

توبه خاموش كردن چراغ هواى نفس، و قرار گرفتن در هواى حق است.

توبه خاتمه دادن به حكومت شيطان در درون، و زمينه سازى حكومت حق در باطن است.

 

براى هر گناهى توبه اى مخصوص است

عده اى از مردم تصور مى كنند اگر به خاطر انواع گناهان خود، از خداوند عذرخواهى كنند و جمله ى اسْتَغْفِرُاللّهَ رَبّى وَاتُوبُ الَيْه را بر زبان جارى كنند، و گوشه ى مسجد يا حرمى از حرم هاى اهل بيت زيارتى بخوانند و اشكى بريزند، توبه حاصل مى شود؛ در صورتى كه آيات و روايات مربوط به توبه، اين روش را به عنوان توبه قبول ندارند، اينگونه مردم بايد توجه داشته باشند كه توبه بر حسب اختلاف گناهان مختلف است، براى هر گناهى توبه اى خاص مقرر است كه اگر انسان توبه ى مخصوص به آن گناه را تحقق ندهد، پرونده ى او از آن گناه پاك نمى شود و مظلمه ى آن تا قيامت بر عهده ى او باقى مى ماند، و در آن روز به اسارت عذاب آن گناه دچار خواهد شد.

تمام گناهان را مى توان در سه مرحله خلاصه كرد:

1- گناهانى كه به صورت ترك عبادات واجبه و طاعات لازمه صورت گرفته، مانند: ترك نماز، روزه، زكات، خمس، جهاد و...

2- گناهانى كه به صورت تخلف از نواحى حق صورت گرفته و اصطكاكى با حق مردم ندارد، مانند: شرب خمر، چشم چرانى، زنا، قمار، لواط، استمناء، استماع موسيقى حرام و...

3- گناهانى كه علاوه بر نافرمانى از اوامر حق، حقوقى از مردم را ضايع نموده، مانند: قتل نفس، سرقت، ربا، غصب، خوردن مال يتيم، رشوه، ضربه زدن به بدن يا مال مردم و...

توبه از گناهان دسته ى اول، انجام ترك شده هاست: خواندن نماز، گرفتن روزه، رفتن به حج، پرداخت خمس و زكات تمام دورانى كه خمس و زكات به انسان تعلق گرفته.

توبه از گناهان دسته ى دوم، استغفار و پشيمانى، و عزم بر ترك جدى نسبت به آن گناهان است، به صورتى كه انقلاب حال انسان باعث شود كه اعضا و جوارح از هوس بازگشتن به گناه باز مانند.

توبه از گناهان دسته ى سوم، رجوع به مردم و پاك شدن از حقوق آنهاست، به اينكه قاتل خود را در اختيار خانواده ى مقتول بگذارد، تا او را قصاص كنند، يا خونبهاى مقتول را از او بگيرند، يا وى را عفو نمايند، رباخوار بايد تمام رباهاى گرفته شده را به مردم باز گرداند، غاصب بايد اشياى غصب شده را به صاحبانش پس بدهد، مال يتيم و رشوه بايد به مالكانش باز گردد، ديه ى ضربه هاى بدنى بايد پرداخت شود و خسارتهايى كه به اموال مردم زده شده بايد جبران گردد.

 

براى تحقق توبه ى واقعى بايد از نفوذ سه جاذبه آزاد شد

1- شيطان

لفظ شيطان و ابليس در حدود 98 بار در قرآن مجيد ذكر شده، موجود خطرناك و وسوسه گرى كه هدفى جز بريدن انسان از عبادت و طاعت حق، و درانداختنش به انواع گناهان و معاصى ندارد.

كتاب خدا از انسان گمراه و گمراه كننده، و از موجودى نامريى كه باطن آدمى را در حوزه ى وسوسه قرار مى دهد تعبير به شيطان نموده.

شيطان از ماده ى شطن و شاطن به معناى خبيث و پست و سركش و متمرد، و گمراه و گمراه كننده آمده، چه اين موجود از نوع انسان باشد يا نوع جن.

كتاب خدا و روايات و اخبارى كه به عنوان تفسير و توضيح قرآن، از پيامبر و ائمه ى طاهرين نقل شده خصوصيات شياطين انسى و جنى را بدين صورت بيان مى كنند:

دشمن آشكار و قسم خورده، امر كننده به بدكارى و فحشا و دادن نسبت ناروا به خداوند، ترساندن اهل خير از فقير شدن به خاطر خرج كردن در راه خير، انداختن انسان در لغزش، كشاندن آدمى به گمراهى به صورتى كه از سعادت بسيار بسيار دور شود، زمينه سازى براى شرب خمر، قمار، شرط بنديهاى حرام، ايجاد عداوت و كينه در قلوب مردم نسبت به يكديگر، جلوه دادن كار زشت، وعده ى ناحق دادن، ايجاد غرور در باطن، به خوارى كشيدن انسان، ايجاد مانع در راه حق، دعوت به امورى كه مورث عذاب جهنم است، زمينه ى ايجاد طلاق بين زن و شوهر، فراهم آوردن زمينه ى قرارداد بين مردم براى معصيت، جلوه دادن عشق به دنيا، ايجاد محبت بيش از حد نسبت به پول، مغرور كردن انسان براى ارتكاب گناه به اميد توبه، ايجاد خود بينى، بخل، غيبت، دروغ، تحريك شهوات، تشويق به ارتكاب گناه علنى، تحريك خشم و غضب.

انسان تا در اسارت جاذبه ى شياطين انسى و جنى است، امكان توبه ى واقعى براى او وجود ندارد، چرا كه با حاكميت نفوذ شياطين، انسان پس از توبه دوباره وسوسه به گناه مى شود، و عهد توبه را شكسته، و به طاعت از شياطين تن مى دهد.

تائب بايد با طلب توفيق از خداوند مهربان، و ادامه ى ترك گناه، و تمرد و سركشى از شياطين، به تدريج نفوذ اين عناصر خبيث را از خيمه ى حيات خود دفع كند، و به سلطه ى اين دشمنان قسم خورده خاتمه دهد، تا مايه ى توبه و انابه در قلب بماند، و اين عهد نورانى با هجوم ظلمت نشكند.

 

2- دنيا

كيفيت رابطه ى انسان با تمام عناصر مادى، و آنچه كه عامل تداوم حيات و بقاء است دنياى آدمى است.

اگر اين رابطه بر اساس خواسته ى حق نظام گرفته باشد، بدون شك دنياى انسان دنياى ممدوح و موجب آبادى آخرت است، و اگر رابطه ى انسان با شئون مادى بر اساس هواى نفس و خواسته هاى بى حد و مرز شكل گرفته باشد، دنياى انسان دنياى مذموم و باعث خرابى آخرت است.

البته رابطه اى كه بر اساس هواى نفس، و خواسته هاى بى قيد و شرط با عناصر مادى نظام گرفته باشد زمينه اى قطعى براى افتادن در عرصه ى گناه است.

در سايه ى اين رابطه ى غلط است كه انسان دچار عشق مفرط به شهوات و مسائل مالى مى گردد، و از اين رهگذر در گردونه ى مخالفت با اوامر و نواهى حق قرار مى گيرد.

اينگونه رابطه باعث مغرور شدن به امور مادى و شهوات است، و نتيجه ى آن زيان سنگين، و سپس ورود به آخرت همراه با كوله بارى از خسارت است.

على عليه السلام درباره ى اين چنين دنيا مى فرمايند:

الدُّنْيَا تَغُرُّ وَتَضُرُّ وَتَمُرُّ... «1» دنيا مغرور مى كند، و زيان مى زند، و مى گذرد.

خداوند در شب معراج، درباره ى ويژگيهاى گرفتاران به دنياى مذموم به پيامبرش فرمود: اهل دنيا آنانند كه خوراك و خنده و خواب و خشمشان زياد است، خشنودى آنان به عنايت حق اندك و رضايتشان از مردم كم است، از بدى خود نسبت به مردم عذر و پوزش نطلبند، و معذرت ديگران را نيز قبول ننمايند، به وقت طاعت تنبل، و به هنگام گناه شجاع و قدرتمندند، آرزويشان دراز و اجلشان نزديك، و اهل محاسبه ى نفس نيستند، سودشان اندك، سخن گفتنشان بسيار، و ترسشان از عذاب حق كم، و شادى و خوشحالى آنان به وقت خوردن زياد است.

به هنگام راحت و آسايش شكر نكنند، در بلا و مصيبت صبر ننمايند، بسيار مردم در نظرشان اندك است، به كارى كه انجام نداده اند خود را مى ستايند، و نسبت به چيزى كه براى آنان نيست ادعا دارند، و به آنچه كه آرزو دارند سخن مى گويند، بديهاى مردم را ذكر مى كنند، و خوبيهاى آنان را پنهان مى دارند، پيامبر عرضه داشت: پروردگارا! در اهل دنيا غير از اين عيوب، عيبى هست؟ خطاب شد: اى احمد! عيب اهل دنيا زياد است، در آنان نادانى و حماقت وجود دارد، نسبت به آموزگار خود فروتنى ندارند، خود را به نظر خويش عاقل مى دانند، در

______________________________
(1)- نهج البلاغه: 877، حكمت 415؛ غرر الحكم: 135، الدنيا دار غرور، حديث 2347؛ روضة الواعظين: 2/ 441، مجلس فى ذكر الدنيا.

حالى كه نزد آگاهان احمقانند «1»!

اگر كسى از گناهانش توبه كند ولى در عين توبه در سيطره و سلطه و حكومت اينگونه جاذبه ها و كشش هاى مادى باشد، آيا توبه ى او پابرجا مى ماند، و در عرصه گاه توبه مى تواند قدمى ثابت و مستقيم داشته باشد؟

توبه كننده، تا از نفوذ اينگونه امور آزاد نشود، توبه ى واقعى براى او غيرممكن است، چرا كه توبه مى كند ولى هجوم يكى از اين امور باعث توبه شكنى او مى شود.

 

3- آفات

علايق غلط، محبت هاى بيجا، عشق افراطى به لذتها، شهوات نامحدود، اميال بى حد و مرز، غرايز خارج از چهارچوب حق، هواى نفس و خواسته هاى بى محاسبه، آفات خطرناكى هستند كه تا در زندگى انسان جولان دارند، مانع از تحقق توبه ى واقعى اند، توبه كننده بايد تمام اين امور را از وجود خود پاك نمايد، و به علاج اين امراض اقدام كند، تا راه ظهور توبه ى جدى باز شود.

 

هديه ى خداوند به توبه كنندگان واقعى

معصوم مى فرمايد: خداوند عزّ و جل به توبه كنندگان سه خصلت عنايت فرموده كه اگر خصلتى از آنها را به تمام اهل آسمانها و زمين مرحمت مى فرمود، هر آينه به آن خصلت نجات پيدا مى كردند:

1- «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ» «2».

خداوند توبه كنندگان از هر گناه و پاك شوندگان از هر آلودگى را دوست دارد.

______________________________
(1)- ارشاد القلوب: 1/ 200، باب الرابع و الخمسون؛ بحار الأنوار: 74/ 23، باب 2، حديث 6.

(2)- بقره (2): 222.

پس كسى كه خداوند او را دوست بدارد عذابش نخواهد كرد.

2- «الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْ ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ* رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ* وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّيِّئاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» «1».

فرشتگانى كه عرش را حمل مى كنند و فرشتگان حول عرش، در تسبيح و حمد پروردگارشان هستند، و مؤمن به خدايند، و براى اهل ايمان طلب مغفرت مى كنند؛ پروردگار ما! علم و رحمتت همه چيز را فرا گرفته، آنان كه توبه كردند و راهت را پيروى نمودند مورد مغفرت قرار بده، و از عذاب جهنم نگاه دار. خداوندا! آنان را در بهشت عدنى كه به آنان وعده دادى، با پدران و همسران و فرزندان ايشان كه صالح شدند درآور، همانا تو عزيز و حكيمى، و آنان را از بديها حفظ كن، و كسى را كه امروز از بديها حفظ كنى او را مورد رحمت قرار داده اى و اين است آن فوز عظيم.

3- «وَ الَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لا يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً* يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً* إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً» «2».

آنان كه با خداوند معبود ديگرى را نمى خوانند، و خون كسى را كه خدا محترم

______________________________
(1)- غافر (40): 7- 9.

(2)- فرقان (25): 68- 70.

دانسته جز به حق نمى ريزند، و زنا نمى كنند، كه هر كس اين عمل انجام بدهد به جزايش مى رسد، عذابش در قيامت دوچندان مى شود و با ذلت و خوارى در آتش، هميشگى و جاودانه مى گردد. مگر آنان كه توبه كنند و ايمان بياورند و عمل صالح انجام دهند، پس خداوند زشتى هاى آنها را به خوبيها تبديل كند كه خداوند آمرزنده ى مهربان است «1».

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

رمز موفقيت ابن ‏سينا
روايتى در ديدار بزنطى با امام رضا عليه السلام
تجارت مادی و معنوی - جلسه ششم
خشم پروردگار بر حرام خواران‏
طهارت جوارح
حكايت ابوسعيد ابوالخير
حکایت بی برکتی خانه بی بلا
ادامۀ حكايت واعظ معروف
مرگ و عالم آخرت
ملعون بودن ويران كننده بنيان خدا

بیشترین بازدید این مجموعه

عرفان در سوره یوسف (ع) - جلسه اول
خشم پروردگار بر حرام خواران‏
پند شيخ ابوالحسن خرقانى به سلطان محمود
دوست آن بايد كه گيرد دست دوست ...
لالايى جبرئيل براى امام حسين(ع)
تلاوت كنندگان و شنوندگان حقيقى آيات قرآن
اعدام شيخ فضل الله نوري
تهران حسینیهٔ همدانی‌ها - رمضان 1396 – سخنرانی ...
تهران حسینیهٔ همدانی‌ها - رمضان 1396 – سخنرانی ...
تهران/ حسینیهٔ محبان‌الزهرا/ دههٔ دوم ذی‌الحجه/ ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^