كاربردترين حال اخلاقى تواضع است.
عموزاده در مسجد به امام زين العابدين عليه السلام توهين كرد، مردم به طرف او هجوم آوردند و از امام خواستند كه او را ادب كنند، به امام گفتم: تا كى مى خواهى صبر كنى؟ بى ادبى و بى تربيتى را ديدى. فرمود: صبر نمى كنم. مى روم تلافى مى كنم.
دست ها به طرف خنجرها رفت و مشت ها گره شد، پنج شش نفر دنبال زين العابدين عليه السلام رفتند تا از امام حمايت كنند، مردم با خود مى گفتند: به امام توهين مى كند. در مسجد صداى خود را بلند مى كند، هركس حرفى مى زند، ديدند زين العابدين عليه السلام زير لب حرفهايى مى زند، ايشان چه نقشه اى دارد؟ اما بعد متوجه شدند كه امام با خود اين آيه را تلاوت مى كند،
«وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»
جلوى در خانه عموزاده رسيدند، پسر حضرت مجتبى عليه السلام، در زدند، خادم در را باز كرد، فرمود: عمو زاده ام تشريف دارند، عرض كرد: بله، فرمود: اگر مى شود او را صدا كنيد، امام عليه السلام فرمود: عموزاده جان، آنچه در مسجد فرمودى اگر در من هست، خدا مرا ببخشد، اگر در من نيست، اشتباه شده، خدا شما را ببخشد. «1» به دست و پاى زين العابدين افتاد، حضرت او را بلند كرد، گفت: من اشتباه كردم. تواضع و سينه سپر نكردن بسيار خوب جواب مى دهد.
به فرمايش رسول خدا توجه كنيد، من توضيح نمى دهم، فقط متن را مى خوانم و رد مى شوم.
كسى كه با خدا معامله كند، هم براى خدا تواضع كند و هم براى مردم،
«من تواضع للّه رفعه الله ومن تكبّر خَفَضَهُ الله» كسى كه براى خدا و مردم سينه سپر كند، خدا پوزه او را به خاك مى مالد، و تا به حال خيلى ها را به خاك ماليده است:
«ومن اقتصد فى معيشته رزقه الله»
كسى كه در زندگى مادى ميانه رو باشد، در خرج و هزينه ها، افراط و تفريط نكند، پيغمبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد: درِ روزى خدا به روى او باز است:
«ومن بَذَّرَ حرمه الله»
كسى كه اهل اسراف است، خدا هم از او جدا مى شود. مى فرمايد: حالا كه مى خواهى رزق و روزى مرا حرام كنى، به چه دليل به تو بدهم، جلوى او را مى گيرم:
«ومن أكثر ذكر الموت أحبّه الله»
و هر كس زياد به ياد دنياى بعد از خود باشد، محبوب خدا مى شود.
منبع : پایگاه عرفان