فارسی
يكشنبه 04 شهريور 1403 - الاحد 18 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

مخلوط كردن حق به باطل‏

مخلوط كردن حق به باطل براى اين كه توده مردم در تشخيص ميان حق و باطل دچار انحراف و اشتباه شوند از گناهان بسيار زشتى است كه كار آگاهان و عالمان به حق و باطل است، اين دانشمندان هستند كه حق و جايگاه آن را ميدانند، و به باطل و جايگاه آن آگاهاند.

اينان كه عهدهدار هدايت مردم و مسئول حفظ جامعه و ملت از كژى و انحرافاند، گاهى با تكيه بر آرزوها و خيالات، و به سبب ترسى كه به خاطر از دست رفتن رياست و مال و منال و متاع دنيا دارند با اغواى هواى نفس و شيطان درون و بردن از چهار چوب مسئوليت و تكليف الهى و انسانى خود بيرون ميآيند، و به جاى هدايت مردم به سوى حق، و حفظ آنان از كژى و انحراف با آميختن حق به باطل و به عبارت ديگر حق را باطل نشان دادن و باطل را به صورت حق جلوه دادن دست به اضلال و گمراه كردن مردم ميزنند، و جامعه و ملت را به كژى و انحراف ميكشانند، تا با مال اندكى كه از كيسه مردم غارت ميكنند شكمى سيرنمايند، و لذتى از شهوات ببرند!

اينان با اين كار زشتشان به خود و ديگران ضربه هولناك و خسارت سنگينى ميزنند كه تا ابد قابل جبران نيست. اينان گرگان و سگان در لباس ميش هستند كه با اين عمل منافقانه خود بيش از پيش بستر فساد را وسعت داده و بندگان حق را دسته دسته و گروه گروه تحويل ابليس و ابليسيان مى دهند.

اينان براى به وجود آمدن فرعون ها و نمرودها و ابولهب ها، و يزيدها و آتيلاها و نرون ها و هيتلرها و صدام ها و امثال اينان بسترسازى مى كنند و فقط خدا مى داند كه چه كوه هائى از گناهان غير قابل بخشش در پرونده آنان ثبت است و بر دوش آنان بار است.

حق آن واقعيت ثابت و روشن و آشكار است كه از چشم عقل و از ديده انصاف پوشيده نمى ماند و هر كم سواد و بى سوادى مى تواند آن را بفهمد و درك كند، ولى زمانى كه با هنرمندى مكارانه و منافقانه عالمان و دانشمندان با باطل مخلوط گردد از چشم عقل و ديده انصاف پنهان مى ماند و تشخيص و يافتنش بسيار بسيار مشكل مى شود و شخص گمراه كه بايد با حق هدايت گردد در چاه گمراهى مى ماند!

مسئله مخلوط كردن حق با باطل بر اساس تزوير و مكر و حيله و تدليس انجام مى گيرد و در حقيقت كارى ابليسى و شيطانى و عملى است ويژه خناسان و دشمنان خدا كه به خاطر كبر و حسدشان و به سبب فعال نگاه داشتن شهوات و هوا و هوسشان انجام مى گيرد.

در اين زمان هم دولت هاى آمريكا و اروپا كه قسمت عمده اش به دست يهود صهيونيست مسلك اداره مى شود، با در دست داشتن ابزار مهمى چون راديو، تلويزيون، سايت، ماهواره، روزنامه، مجله، شبانه روز حق را به باطل مخلوط مى كنند و حق مخلوط شده به باطل را درياوار تبليغ مى نمايند تا تشخيص آن از باطل براى ملت هاى جهان دشوار و يا غير ممكن باشد و به اين خاطر در گمراهى و فساد بمانند و براى آنان نوكرى و عملگى كنند.

يقيناً اگر جمعيت ميليارد نفرى اروپا و آمريكا و آسيا و آفريقا و اقيانوسيه حق را در همه جلوه هايش بيابند و باطل را در همه جايگاههايش بفهمند در مدتى بسيار اندك دمار از روزگار ستمگران وظالمان در آورده و ريشه آنان را قطع كرده و درخت وجود تك تك زورگويان و قلدران را مى خشكانند تا هر كسى در زندگى دنيا به هر حقى كه دارد، برسد.

در كتاب هاى يهود به ويژه تورات مردم را از روى آوردن به مدعيان كاذب و دروغين رسالت و پيامبرى هشدار داده بودند و مژده ظهور رسولى از فرزندان اسماعيل با بيان اوصاف و خصوصياتش به آنان اعلام شده بود.

هنگامى كه پيامبر بزرگوار اسلام مبعوث به رسالت شد و نزديك بود بسيارى از يهود كه او را مصداق همان اوصاف بيان شده در تورات مى ديدند به اسلام گرايش پيدا كنند احبار و عالمان يهود با تدليس و خدعه و تزوير و فريبكارى به باور مردم دادند كه اين شخص يكى از مدعيان دروغين نبوت است و لازم است او را تكذيب كنيد و به اين صورت حق را در نظر مردم به باطل مشتبه ساختند و بر خود و ملت يهود جنايت و خيانتى عظيم نمودند و راه رحمت حق و صراط بهشت را به روى خود و پيروانشان مسدود كردند و بسيارى از جوامع ملت هاى پس از خود را نيز در مسير كژى و انحراف و ضلالت و گمراهى انداختند و مانع از نهى شدن سفره عدالت در سطح كره زمين شدند.

اگر اينان و گروهى از علماى مسيحيت زمان پيامبر به اين خيانت بزرگ و جنايت غير قابل جبران دست نمى آلودند، از آن روز تا امروز و از امروز تا قيامت چراغى جز چراغ اسلام و هدايت روشن نبود و اين همه فرهنگ هاى باطل مادى، و ايسم هاى باطل پر زرق و برق و احزاب شيطانى و دار و دسته هاى خناسى و راه هاى ابليسى به وجود نمى آمد و اكثريت مردم جهان دچار اين همه انحراف و فساد و كژى نبودند و كره زمين از فساد و افساد و ظلم و ستم و آلوده بودن به شهوات حرام و انواع گناهان در امان بود.

اميرالمؤمنين (ع) در نهج البلاغه مى فرمايد:

«فلوان الباطل خلص من مزاج الحق لم يخف على المرتادين، و لو ان الحق خلص من لبس الباطل انقطعت عنه السن المعاندين، و لكن يؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فيمزجان فهنا لك يستولى الشيطان على اوليائه و ينجو الذين سبقت لهم من الله الحسنى:»

اگر باطل از آميزش با حق خالص مى شد، حق يك طرف و باطل هم يك طرف، يقيناً راه بر حق جويان پوشيده نمى ماند.

و اگر حق از آميختگى به باطل خالص مى گشت و زير پوشش باطل پنهان نمى شد، زبان دشمنان ياوه گو از آن قطع مى گشت ولى مشتى از حق و مشتى از باطل گرفته و در هم آميخته شد در نتيجه در كنار اين حادثه تلخ كه دست خدعه گران و مكاران و دنيا پرستان به وجود آورد شيطان بر دوستانش دست تسلط مى اندازد و چيره گى اش بر آنان پايدار مى شود و آنان كه لطف و رحمت ويژه حق شاملشان شده از اين طوفان خطرناك نجات مى يابند.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

مطالعه و دقّت در موجودات آفرينش
گوشه‏اى از نشانه‏هاى اهل ايمان در روايات
مالك عادل‏
گوشه‏اى از روايات باب رحمت‏
تقوا پرهيزكارى دقيق از هر امر نارواست
مسئله قبر و برزخ
نياز بشر به راهنماى الهى‏
شكرگزارى با اعمال مثبت‏
افسار دزدى و نتيجه فرار از حلال‏
صبر در برابر قضای الهی

بیشترین بازدید این مجموعه

به چشم دل جمالش را ببينى
گوشه اى از جهان با عظمت خلقت
مسئله قبر و برزخ
عاقبت نيكوكاران از نظر قرآن
گوشه‏اى از روايات باب رحمت‏
نياز بشر به راهنماى الهى‏
شكرگزارى با اعمال مثبت‏
اشرف مخلوقات
ارزش معارف الهی
طلب توفیق از پروردگار برای شناخت پیعمبر(ص)

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^