صفات متقين
در رابطه با تقوا دو مطلب بسيار مهم و قابل توجهى از ابوالفتوح رازى در جلد اول تفسيرش كه در قرن ششم ، در منطقه رى نوشته شده است نقل مىكنند.
مطلب اوّل اين است :
شخصى از سعيد بن جبير كه از شاگردان برجسته قرآنى حضرت زين العابدين عليه السلام بوده و در سن چهل سالگى به دست حجاج بن يوسف ثقفى شهيد شد.
او حافظ كل قرآن و معلم قرآن بود . اهل قرآن بود و فوق العاده مورد توجه وجود مبارك حضرت زين العابدين عليه السلام بود. در اغلب تفاسير قرآن، مطالبى را از او نقل كردهاند:
از حضرت سؤال مىكند : تقوا را براى من معنى كن .
چون سؤال كننده عرب بود و لباس عربى تنش بود ، ايشان در جواب اين سؤال كننده پرسيدند : شما از بيابانى پر از خار عبور كردهاى ؟ گفت : بله . چون هر عربى در بيابانهاى عرب عبور داشته است . گفت : آيا پياده عبور كردى ؟ گفت : بله . گفت : چگونه عبور كردى ؟
بيابانى كه پر از خار است و تو نيز ناچار هستى كه عبور كنى ، چگونه عبور كردى ؟ در جواب گفت : هم مواظب پيراهنم بودم كه به نوك اين خارها گير نكند تا پاره شود و هم مواظب ساق پايم بودم كه خار آن را زخمى نكند . گفت : تقوا نيز همين است ؛ از زمانى كه وارد تكليف مىشوى تا شب مرگ ، مسير زندگى پر از خار گناه و معصيت است ، فسق ، فجور ، شهوات حرام ، تقوا يعنى از لابلاى اين همه خار با مواظبتى خاص گذشتن كه به قلب ، نفس ، اخلاق و اعمالت زخم نخورد .
چارهاى ندارى و بايد از اين جاده عبور كنى . جاده نيز از زمان حضرت آدم عليه السلام خار پيدا كرده و كم كم خارستان شده است . بايد از اين جاده عبور كنيد . در هر زمانى كه قرار بگيريد ، زمانه پوشيده به فساد ، گناه و معصيت است .
انبياى الهى عليهم السلام خيلى علاقه داشتند كه در هر زمانى پاكسازى كاملى انجام گيرد ، اما نشد . زيرا از هر ده نفر ، يك نفر نيز به حرف انبيا عليهم السلام گوش نمىداد . در برنامههاى گناه ، فسق و فجور بودند و به حرف انبيا عليهم السلام گوش نمىدادند .
بالاخره اين افراد خارستان زندگى را تشكيل دادند . همه مجبور هستند كه از لابلاى اين خارها رد شوند كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله مىفرمايد :
ممكن است اين خارِ در زندگى ، پدر ، مادر ، همسر و فرزندان ، دوستان ، دولت يا مردم باشند . تقوا يعنى سالم و همراه با مواظبت و مراقبت عبور كردن . مسأله تقوا خيلى عجيب است .
English