فارسی
دوشنبه 03 دى 1403 - الاثنين 20 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

نظام خانواده در اسلام - جلسه پانزدهم – (متن کامل + عناوین)

 

 

اسلام ومسائل مادّى خانه و خانواده

خير و شر ثروت

 

نياز انسان به مال و ثروت، جهت اداره امور زندگى على الخصوص با مسئوليت سنگينى كه از جانب زن و فرزند بر عهده اوست نيازى صد در صد طبيعى است.

ثروت و مال، كسب و تجارت، به خودى خود و بدون اتصال به انسان رنگى از خير و شر ندارد.

به عنوان مثال، آهن از اموال است، خاصيت شكل گيرى دارد، انواع وسائل را از آن مى سازند، ولى تا در اختيار بشر نباشد ماده اى است بى خير و شر، وقتى در اختيار انسان مؤمن، باادب، باوقار، باكرامت قرار بگيرد خير است، و زمانى كه به دست فردى شرير، بى تربيت، غافل، هواپرست بيفتد شر است.

آهن را وقتى ابن ملجم به دست بگيرد امام موحّدان، مولاى عاشقان، معلم عارفان را در شب قدر، كنار محراب مسجد از پا درمى آورد، و مصداق شقى ترين اشقيا مى شود، پس آهن در دست او به خاطر وضع باطنى او منبع شر و فساد و خسارت است، خسارتى كه قابل جبران نيست.

آهن وقتى در اختيار اميرالمؤمنين (عليه السلام) قرار بگيرد، موجب بقاى دين و گسترش هدايت مى گردد، و ثواب يك بار بكارگيرى آن به فرموده رسول حق برتر از عبادت جن و انس مى شود:

ضَرْبَهُ عَلِىٍّ يَوْمَ الْخَنْدَقِ افْضَلُ مِنْ عِبادَهِ الثَّقَلَيْنِ.

پول و مال التجاره براى مردم مؤدب به آداب الهى، و عاشقان حضرت حق، سكوى پرواز به سوى ملكوت، و وسيله رسيدن به قرب حق، و

موجب صلوات و رحمت پروردگار، و علت جلب ثواب عظيم و بهره ابدى است.

آرى مؤمن كه متصف به جود و كرم، سخاوت و رأفت، و متخلق به اخلاق حق است مال برايش مال التجاره آخرت، و مركب حركت به سوى نعيم ابد حق، و مورث خير دنيا و آخرت است.

مگر نه اينكه در سوره مباركه بقره، حضرت حق از مال باقيمانده انسان مؤمنى كه از دنيا رفته تعبير به خير بجا مانده مى كند؟

آرى جلوه ايمان مؤمن، و كرامت و سخاوت و رحمت و رأفت او، ثروت و مالش را به عنوان خير بجامانده قرار مى دهد، كه يك سوم آن مطابق وصيتش بايد در راه خير، و دو سوم ديگرش برابر با آيات قرآن در اختيار وارث اوست.

در توضيح آيه شريفه: «ربَّنا آتنا فِى الدُّنيا حَسنَهً وَفِى الآخرهِ حَسنَهً.»

حضرت صادق (عليه السلام) فرموده:

اسلام و مسائل مادى خانه و خانواده ...

رِضْوانُ اللهِ والْجَنَّهُ فِى الْاخِرَهِ، وَالسَّعَهُ فِى الرِّزْقِ وَالْمَعاشِ وَحُسْنُ الْخُلْقِ فِى الدُّنْيا.

خير و خوبى آخرت رضاى حق و بهشت، خير و خوبى دنيا زيادى رزق و معاش و حسن خلق است.

بر اين اساس پول و مال، ثروت و مِكنت كارگاه و كارخانه اى براى توليد رضاى حق و بهشت عنبرسرشت جهت مردم مؤمن است.

چراكه مؤمن از طريق كسب مشروع، و رعايت مسائل فقهى، و گريز از معاملات حرام، و پابرجائى در معاملات حلال و خلاصه در سايه طاعت حق پول به دست مى آورد، و آن را در نفقه واجب زن و فرزند، پرداخت حقوق واجبه حق مانند خمس و زكات، كمك به سائل و محروم، دستگيرى از ضعيف و مظلوم، يارى به اقوام و آشنايان بكار مى برد.

بكارگيرى مال به دست آمده از راه مشروع، دراين امور طبيعى وشرعى در حقيقت طاعت و عبادت، و به فرموده قرآن مجيد خير دنيا و آخرت است، و به همين سبب است كه در كتاب خدا از مال و ثروت تعبير به خير و حسنه شده، و كسب و خرجش براى مؤمن عبادت حق، و موجب اجر عظيم و ثواب بى نهايت است.

نظر وجود مبارك اميرالمؤمنين (عليه السلام) درباره ثروتى كه به دست مردم بى دين، و اسير هواى نفس است شنيدنى است:

الْمالُ مادَّهُ الشَّهَواتِ، الْمالُ نَهْبُ الْحَوادِثِ، الْمالُ يُقَوِّى الْامالَ، الْمالُ سَلْوَهُ الْوارِثِ، الْمالُ يُكْرِمُ صاحِبَهُ فِى الدُّنْيا وَيَضَعَهُ فِى الْاخِرَهِ.

مال اصل شهوات، تاراج حوادث، تقويت كننده آرزوها، سرگرمى وارث است، مال در دنيا دارنده اش را رفعت مى دهد، و در آخرت او را پست مى نمايد.

رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:

انَّ الدّينارَ وَالدِّرْهَمَ اهْلَكا مَنْ كانَ قَبْلَكُمْ وَهُما مُهْلِكاكُمْ.

طلا و نقره، گذشتگان شما را هلاك كرد، و شما را هم هلاك مى كند.

انَّ لِكُلِّ أُمَّه عِجْلًا وَعِجْلُ هذِهِ الْامَّهِ الدّينارُ وَالدِّرْهَمُ.

براى هر امتى گوساله اى است، و گوساله اين امت دينار و درهم است.

آرى مردم ضعيف الايمان در كنار مال دچار شهوات حرام، هيجان آرزوها، خزى دنيا و آخرت، و به تعبير رسول اسلام گرفتار گوساله پرستى در قيافه مال پرستى مى شوند.

 

حلال و حرام

 

بدون ترديد آنچه كه محصول زحمت انسان، از طريق تجارت و كسب مشروع است، كسب و تجارتى كه حضرت حق دستور داده، و تفصيل آن را فقه اهل بيت بيان نموده حلال، و هر آنچه كه از راه غيرمشروع، بمانند رشوه، غصب، دزدى، زور، خدعه، حيله، غارت، و ربا به دست مى آيد حرام است.

قدم برداشتن براى تحصيل حلال عبادت و موجب اجر و ثواب و حركت كردن براى تحصيل حرام، معصيت و باعث عذاب و نفرت خدا است.

اگر كسى از راه حلال سربپيچد، و در طريق حرام گام بردارد، و در برابر نصيحت ناصح بگويد چكنم خداوند براى من اينگونه مقرر كرده، قطعاً به حضرت حق و دستگاه خلقت تهمت زده، و سخنى صد در صد شيطانى به زبان جارى كرده و متوسل به دروغى شاخدار شده است.

آيات زيادى در قرآن مجيد ناطق به اين معناست، كه حضرت حق روزى همگان را رزق حلال قرار داده و دعوت به كسب حلال و خوردن حلال فرموده، و براى احدى روزى حرام مقرر ننموده، كه منبع حرام انحراف فكرى و اخلاقى انسان و ضعف ايمان اوست.

نسبت دادن حرام به حضرت حق نسبتى ناروا، و تهمتى بيجا، و گناهى بزرگ است كه عقاب و عذابش در قيامت سخت است.

خلاف عدل و حكمت و رحمت و رأفت است كه روزى از جانب حق از منابع حرام اراده شود، ولى دستور اكيد او اين باشد كه از حلال طيّب بخوريد، مى دانيد كه اگر اينطور مى بود در اراده و دستور او تناقض بود، در حالى كه اينطور نيست، در حريم مقدس او تناقضى وجود ندارد، اين انسانهاى بى خبر هستند كه به حضرت او ناجوانمردانه و از پى حماقت و بى خبرى خود تهمت مى زنند.

قرآن مى فرمايد:

يا ايُّهَا النّاسُ كُلُوا مِمّا فِى الْارْضِ حَلالًا طَيِّباً وَلاتَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ انَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ.

انَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشاءِ وَانْ تَقُولُوا عَلَى اللهِ مالاتَعْلَمُونَ.

اى مردم از آنچه در زمين حلال و پاكيزه است بخوريد، و قدم جاى قدمهاى شيطان مگذاريد، و دچار وسوسه هاى او نشويد، همانا او دشمن آشكار شماست.

او به شما دستور به بدكارى و زشتى مى دهد، و وادارتان مى كند از روى جهل و نادانى سخنانى به خداوند نسبت دهيد.

وَلَقَدْ كَرَّمْنا بَنى آدَمَ وَحَمَلْناهُمْ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ.

و به تحقيق فرزندان آدم را گرامى داشتيم، و راه به خشكى و دريا را براى آنان باز گذاشتيم، و از پاكيزه ها روزى آنان قرار داديم.

امام باقر (عليه السلام) مى فرمايد:

لَيْسَ مِنْ نَفْس الّا وَقَدْ فَرَضَ اللهُ لَها رِزْقَها حَلالًا يَأْتيها فى عافِيَه، وَعَرَضَ لَها بِالْحَرامِ مِنْ وَجْه آخَرَ، فَانْ هِىَ تَناوَلَتْ مِنَ الْحَرامِ شَيئاً قاصَّها بِهِ مِنَ الْحَلالِ الَّذى فَرَضَ اللهُ لَها وَ عِنْدَ اللهِ سِواهُما فَضْلٌ كَبيرٌ.

انسانى نيست مگر اينكه خداوند روزى و رزق او را از حلال واجب كرده، اين روزى حلال در عين عافيت به او مى رسد، راه حرام ربطى به حق ندارد، مسير حرام مسيرى ديگر، و برنامه آن شيطانى است، انسان اگر چيزى از حرام به دست آورد، به اندازه آن از رسيدن حلال به او جلوگيرى مى شود، منهاى حلال وحرام نزد حضرت حق فضل كبير براى انسان مقرر شده.

خود را از حلال محروم مكنيد

 

اميرالمؤمنين (عليه السلام) وارد مسجد شد، به مردى فرمود استر مرا نگه دار، آن مرد در نبود حضرت مولا دهنه استر را بازكرد و با خود برد، على (عليه السلام) درحال بيرون آمدن از مسجد دو درهم آماده فرمود تا به عنوان مزد زحمت به آن مرد بدهد، استر را بدون دهنه ديد، دو درهم را به خدمتكارش داد و فرمود دهنه اى براى اين مركب بخر، خدمتكار همان دهنه بند را از دزد به دو درهم خريد در حالى كه او را نمى شناخت، آنگاه به محضر على (عليه السلام) آمد، حضرت تا دهنه را ديد فرمود:

انَّ الْعَبْدَ لَيَحْرِمُ نَفْسَهُ الرِّزْقَ الْحَلالَ بِتَرْكِ الصَّبْرِ وَلايَزْدادُ عَلى ما قُدِّرَ لَهُ.

عبد، خود را از رزق حلال به خاطر بى صبرى محروم مى كند، ولى از اندازه اى كه از جانب حق براى او مقدر شده چيزى بيشتر به او نمى رسد.

***

 

نفقه زن و فرزند را از حلال تهيه كنيد

 

در حلال و حرام يك سلسله آثار ظاهرى و باطنى هست كه احدى را از ظهور آن آثار، چاره نيست.

در طبيعت حلال رضاى حق، نورانيت، تأمين قدرت براى عبادت، نشاط روحى و روانى، صيقل قلب، و شفاى درد قرار داده شده، و حرام به طور كامل برعكس حلال است.

از جمله مسائل بسيار مهم فقهى كه در قرآن مجيد و روايات اهل بيت بطور فوق العاده مطرح است وجوب نفقه زن و بچه مى باشد كه بر عهده مرد خانه است.

تهيه مسكن، لباس، مركب، خوراك، در حدّ قدرت براى زن و فرزند، از واجبات الهيه و شرعيه اى است كه مرد مكلف به آن واجب است.

در كنار اين وجوبى كه به عنوان يك تكليف الهى بر عهده سرپرست خانه است، وجوب ديگرى مى باشد، و آن وجوب طلب حلال براى مخارج زندگى است.

سرپرست خانه از اين دو دستور حق بايد با تمام وجود قدردانى كند، زيرا در اين دو وجوب هم شكوفائى واقعيات اخلاقى وجود دارد، كه اين شكوفائى از راه توجه به امور زندگى زن و فرزند ميسّر است، و هم عبادت بسيار مهم و پرثوابى در برابر انسان است و آن، قدم برداشتن براى طلب روزى حلال است، كه نوعى از جهاد در راه خدا است!

وقتى حلال و طيب به زن و بچه برسد، آثار مثبت و ملكوتى آن در وجود آنان ظهور مى كند، و از اين راه به امنيت و آسايش قلبى و روانى خانواده كمك به سزائى مى شود.

***

پيامبر اسلام و مسئله غذاى حلال

 

در روايتى آمده: شخصى با ظرف شير خدمت رسول اكرم رسيد، عرضه داشت با اين شير افطار كنيد، فرمود اين شير از كيست؟ گفت: زنى براى شما هديه فرستاده، فرمود با ظرف شير برگرد و از او بپرس اين شير را از كجا تهيه كرده اى؟ آن شخص به خانه آن زن رفت و سئوال رسول خدا را مطرح كرد، زن پاسخ داد از گوسپند خودم، مرد به محضر پيامبر آمد و ماجرا را گفت، فرمود بازگرد و بپرس آن گوسپند ازكجا آمده؟ برگشتوپرسيد، زن گفت از زحمت كار وكوشش خودم، آن مرد اين معنا را به رسول حق خبر داد، حضرت فرمود: اكنون با اين شير افطار مى كنم.

فرداى آن روز صاحب ظرف شير به محضر حضرت آمد، عرضه داشت چه شد اين ظرف را شب گذشته چند بار برگردانديد؟ فرمود: خداوند متعال به ما پيامبران دستور داده، غير حلال نخوريد!!

كار رسول اسلام بايد عبرتى براى تمام مردم مسلمان باشد، به اين معنا كه در حلال و حرام دقت كافى به خرج بدهند، مبادا براى اين دو روزه زندگى زودگذر، با خود وزر و وبالى بردارند، كه سبك كردن دوش وجود از آن بسيار سخت يا غيرممكن باشد.

رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:

طَلَبُ الْحَلالِ فَريضَهٌ عَلى كُلِّ مُسْلِم وَمُسْلِمَه.

جستجوى حلال فريضه اى بر هر مرد و زن مسلمان است.

طَلَبُ الْحَلالِ واجِبٌ عَلى كُلِّ مُسْلِم.

جستجوى حلال بر هر مسلمانى واجب است.

طَلَبُ الْحَلالِ جِهادٌ.

جستجو كردن از حلال نوعى جهاد است.

مَنْ اكَلَ مِنْ كَدِّ يَدِهِ حَلالًا فُتِحَ لَهُ ابْوابُ الْجَنَّهِ يَدْخُلُ مِنْ ايِّها شاءَ.

آنكس كه با عرق جبين و زحمت دست خود حلال بخورد، درهاى بهشت به روى او باز مى شود از هر درى كه خواست وارد مى گردد.

الْعِبادَهُ عَشَرَهُ اجْزاء فى طَلَبِ الْحَلالِ.

عبادت ده جزء است، نُه قسمت آن در طلب حلال است.

حضرت رضا (عليه السلام) فرمود:

انَّ الَّذى يَطْلُبُ مِنْ فَضْل يَكُفُّ بِهِ عِيالَهُ اعْظَمُ اجْراً مِنَ الْمُجاهِدِ فى سَبيلِ اللهِ.

همانا كسى كه از فضل خدا روزى مى جويد، تا به وسيله آن خانواده اش را تأمين كند، اجرش از رزمنده در راه خدا بزرگ تر است.

حضرت باقر (عليه السلام) فرمود:

مَنْ طَلَبَ الدُّنْيا اسْتِعْفافاً عَنِ النّاسِ وَسَعْياً عَلى اهْلِهِ وَتَعَطُّفاً عَلى جارَهِ لَقِىَ اللهَ عَزَّوَجَلَّ يَوْمَ الْقِيامَهِ وَوَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَيْلَهَ الْبَدْرِ.

كسى كه در طلب دنياست، به خاطر اينكه عفت نفسش را در برابر مردم حفظ كند، و خانواده اش راحت باشد و به همسايگانش مهربانى و رحمت ورزد، خدا را در قيامت ملاقات مى كند، در حالى كه چهره اش مانند ماه شب چهارده است.

امام ششم (عليه السلام) فرمود:

لا خَيْرَ فى مَنْ لايُحِبُّ جَمْعَ الْمالِ مِنْ حَلال فَيَكُفَّ بِهِ وَجْهَهُ وَيَقْضِىَ بِهِ دَيْنَهُ.

خيرى نيست در كسى كه علاقه به جمع مال ندارد به خاطر اينكه آبرويش را حفظ كرده و قرضش را ادا كند.

رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:

مَنْ باتَ كالًّا مِنْ طَلَبِ الحَلالِ باتَ مَغْفُوراً لَهُ.

كسى كه شب را از خستگى طلب حلال بخوابد، آمرزيده خوابيده.

انَّ اللهَ يُحِبُّ انْ يَرى عَبْدَهُ تَعِباً فى طَلَبِ الحَلالِ.

خداوند دوست دارد، بنده اش را در زحمت طلب حلال ببيند.

در روايات آمده كمى و زيادى روزى فقط و فقط محض امتحان عبد براى به دست آوردن درجات از جانب خدا است.

آنكه بر كمى و قلّت روزى صبر كند، و دست به حرام براى گشايش آلوده نكند، و آنكه بر رزق فراوان شكر كند از امتحان سربلند بيرون آمده.

مؤمن به وقت قلت رزق پست نمى شود، و به وقت وسعت رزق مست نمى كند، آنگاه كه كم است به كم حلال مى سازد، و آن وقت كه فراوان است، مى خورد و مى خوراند، و در اداى حقوق واجب مالى سرعت به خرج مى دهد.

***

 

راه زياد شدن روزى

 

عللى را براى زياد شدن روزى در قرآن مجيد و روايات مشاهده مى كنيم، كه اجراى آنها علاوه بر زياد كردن روزى موجب رشد اخلاقى و عاطفى مردم در خانواده و جامعه است.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود:

فى سَعَهِ الْاخْلاقِ كُنُوزُ الْارْزاقِ.

گنج هاى روزى در عرصه گاه گشاده خلقى است.

الْعَسْرُ يُفْسِدُ الْاخْلاقِ، التَّساهُلُ يُدِرُّ الْارْزاقِ.

سختگيرى فاسدكننده اخلاق و آسان گرفتن جلب كننده روزيهاست.

مُواساهُ الْاخِ فِى اللهِ يَزيدُ فِى الرِّزْقِ.

هميارى و مساعدت با برادر ايمانى روزى را زياد مى كند.

اسْتِعْمالُ الْامانَهِ يَزيدُ فِى الرِّزْقِ.

امانت دارى رزق را اضافه مى نمايد.

امام صادق (عليه السلام) فرمود:

مَنْ حَسُنَ بَرُّهُ اهْلَ بَيْتِهِ زيدَ فى رِزْقِهِ.

كسى كه نيكى و نيكوكاريش با زن و فرزند مطلوب باشد، به رزقش اضافه مى شود.

انَّ الْبِرَّ يَزيدُ فِى الرِّزْقِ.

نيكى به روزى اضافه مى كند.

حُسْنُ الْخُلُقِ يَزيدُ فِى الرِّزْقِ.

اخلاق خوب روزى را اضافه مى كند.

على (عليه السلام) فرمود:

اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَهِ.

با صدقه دادن روزى را به سوى خود سرازير كنيد.

امام باقر (عليه السلام) فرمود:

عَلَيْكَ بِالدُّعاءِ لِاخْوانِكَ بِظَهْرِ الْغَيْبِ فَانَّهُ يُهيلُ الرِّزْقَ.

پشت سر برادرانت دعا كن، همانا اين عمل روزى را براى تو مى ريزد.

امام پنجم (عليه السلام) فرمود:

الزَّكاهُ تَزيدُ فِى الرِّزْقِ.

زكات روزى را اضافه مى كند.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود:

مَنْ حَسُنَتْ نِيَّتُهُ زيدَ فى رِزْقِهِ.

كسى كه نيتش خوب باشد روزيش زياد مى شود.

***

مال حرام

 

رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: خداوند فرموده:

مَنْ لَمْ يُبالِ مِنْ اىِّ باب اكْتَسَبَ الدّينارَ وَالدِّرْهَمَ لَمْ أُبالِ يَوْمَ الْقِيامَهِ مِنْ اىِّ ابْوابِ النّارِ ادْخَلْتُهُ.

كسى كه در كسب مال پروا ندارد، از كجا مى آورد، من در قيامت پروا ندارم كه از كدام در او را وارد آتش كنم!

مَنْ كَسَبَ مالًا مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ افْقَرَهُ اللهُ.

كسى كه از غير حلال به كسب مال برخيزد، خداوند او را دچار فقر مى كند.

مَنِ اكْتَسَبَ مالًا مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ كانَ زادُهُ الَى النّارِ.

كسى كه از غير حلال كسب مال كند، آنان مال توشه او به سوى جهنم است.

ثروتى كه زكات، خمس، حق سائل، حق محروم، و ديگر حقوق شرعى آن پرداخت نشده، حلال مخلوط به حرام است، و تصرف در آن جايز نيست، و خوراندن حرام يا حلال مخلوط به حرام به زن و بچه و ديگران خود معصيتى غير از معصيت به دست آوردن حرام، يا حبس حقوق واجبه است.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود:

شَرُّ الْامْوالِ ما لَمْ يَخْرُجْ مِنْهُ حَقُّ اللهِ سُبْحانَهُ.

بدترين اموال آن مالى است كه حق خدا «خمس زكات» از آن خارج نشده.

امام باقر (عليه السلام) فرمود:

خداوند روز قيامت مردمى را از قبورشان به محشر مى آورد، كه دستانشان به گردنشان بسته، به اندازه يك مورچه قدرت گرفتن چيزى را ندارند، ملائكه به شدت آنان را سرزنش مى كنند، و مى گويند: اينان مردمى هستند كه خداوند به آنها ثروت عطا كرد، ولى حق خدا را از مال خود به صاحبان حق ندادند.

امام مجتبى (عليه السلام) فرمود:

از نشانه هاى جوانمردى اصلاح مال است ...

برادران عزيز، اى كسانى كه امروز عهده دار مخارج مادى و تربيت روحى زن و فرزند هستيد، و اى كسانى كه فردا تشكيل زندگى مى دهيد، زن و فرزند از شما طلبكار حق واجب هستند، حقى كه در كتب فقهى به عنوان نفقه بحث شده، آنان مسئول كار و كسب و تجارت شما نيستند، و در قيامت در حاليكه از وضع شما خبر نداشتند، كسب حرام مرد خانه را به عهده نخواهند گرفت، جهنم كسب حرام مربوط به كاسب حرام است، كه بايد دچار دو عذاب شود، عذابى براى كسب حرام، و عذابى براى خوراندن حرام به ديگران، سخت مواظب درآمد خود باشيد، به حلال خدا قناعت كنيد، از حرام بپرهيزيد، حقوق واجبه مال را ادا كنيد، تا دنيا و آخرت شما آباد شود.

 

تائب حبيب خدا است

 

سفرى به مشهد مقدس داشتم، يك شب به وقت اذان با مردى برخورد كردم كه گوئى سالهاست مرا مى شناسد، پس از چند دقيقه صحبت، از من خواست به محلى كه مستقر است بروم، با اين كه اولين بار بود او را مى ديدم دعوتش را پذيرفتم، معلوم شد گاهى از مستمعين سخنرانيهاى ايام محرم و صفر بوده، او مرا مى شناخته ولى من از هويت وى بى خبر بودم.

چند دقيقه اى كه از مجلس غايب شد، از شخصى كه همراه او بود پرسيدم كيست، وقتى نامش را گفت او را شناختم، سالهاى جوانى و ميان سالى مردى بود قوى، پرقدرت، زورگو، در حدى كه زورگويان تهران و قلدران و پهلوانان از او حساب مى بردند.

در كار مشروب و قاچاق و باج گيرى از قمارخانه ها و مشروب فروشى ها بود، كسى در تهران ياراى مقابله با او را نداشت، ثروتى كلان از طريق حرام كسب كرده بود، نور الهى به قلبش تابيد، توفيق حق رفيق راهش شد، حملات وجدان و فطرت و عقل او را از صولت و سطوت انداخت، تمام املاك و اجناس خود را تبديل به پول نقد كرد و همه را در چمدانى جاى داد، و يك سر به قم به محضر آيت اللّه العظمى بروجردى رفت، مرجع بزرگ شيعه با چهره باز و لبى خندان پس از اطلاع از وضع وى به وسيله خادمش او را پذيرفت، به آن مرد خدا گفت آنچه در اين چمدان است حرام قطعى است، من طاقت حساب و كتاب قيامت را ندارم، اين بار سنگين را از دوشم بردار.

آقا به او فرمود اگر قصد توبهواقعى دارى لباس از تن بيرون كن و تنها با يك پيراهن و زيرجامه به تهران برگرد. لباس از تن بيرون آورد، مرجع شيعه به شدت متأثر شد، توبه او را جدى يافت، لباسش را برگرداند، از مال خالص خود در آن زمان پنج هزار تومان به او مرحمت فرمود، و وى را به آينده اى روشن، پاك، بابركت نويد داد.

از حرام با تمام وجود دست كشيد، با همان پول پاك به تهران برگشت، تمام بساط گذشته را پايان داد، با آن پول بابركت مشغول كسب حلال شد، وضعش به سامان آمد، سخت منقلب شده بود، زن و فرزند را در راه حق قرار داد، بنيانگذار يكى از جلسات پربار مذهبى شد، به سال هزار و سيصد و هفتاد و يك به پايان عمر رسيد، ساعت دوازده شب جمعه چند لحظه به آخر عمرش مانده بود، با چشمى گريان خطاب به حضرت سيدالشهداء كرد، كه قسمت عمده اى از عمرم را خرج دستگاه شما كردم، در اين لحظه حساس به اميد عنايت شمايم، زن و فرزندش گفتند يكباره به گوشه اى از اطاق خيره شد، سلامى عاشقانه به محضر حضرت حسين (عليه السلام) داد، و با لبخندى شيرين جان به جان آفرين تسليم كرد.

آرى عزيزانم راه توبه براى همگان باز است، توبه شستشوى باطن، نورانيت دل، تصفيه اخلاق، پاكسازى ظواهر حيات و اصلاح مال از حرام است، چرا از اين تجارت پرسود بهره نگيريم، و چند روزه باقى مانده از عمر را از ظلمت به سوى نور حركت نكنيم، كه داشتن تمام ثروت دنيا به ماندن در فضاى معصيت نمى ارزد، توبه كنيم كه تائب حبيب خداست:

انَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوّابينَ ...

همانا خداوند توبه كنندگان را دوست دارد.

رسول حق فرمود:

لَيْسَ شَىْ ءٌ احَبَّ الَى اللهِ مِنْ مُؤْمِن تائِب اوْ مُؤْمِنَه تائِبَه.

چيزى نزد خدا محبوبتر از مؤمن تائب و مؤمنه تائبه نيست!

اما وَاللّهِ لِلّهِ اشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَهِ عَبْدِهِ مِنَ الرَّجُلِ بِراحِلَتِهِ.

به خدا قسم هر آينه خداوند نسبت به توبه بنده اش خوشحال تر از انسانى است كه به زاد و توشه اش رسيده.

لِلّهِ افْرَحُ بِتَوْبَهِ عَبْدِهِ مِنَ الْعَقيمِ الْوالِدِ، وَمِنَ الضّالِّ الْواجِدِ، وَمِنَ الظَّمْآنِ الْوارِدِ.

خداوند به توبه بنده اش از عقيمى كه پدر مى شود، از گم كرده اى كه گمشده اش راپيدا مى كند، از تشنه اى كه به آب مى رسد خوشحال تر است.

التّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لاذَنْبَ لَهُ.

توبه كننده از گناه همانند كسى است كه گناه مرتكب نشده.

على (عليه السلام) مى فرمايد:

التَّوْبَهُ تُطَهِّرُ الْقُلُوبَ وَتَغْسِلُ الذُّنُوبَ.

توبه پاك كننده دلها، و شستشودهنده گناهان است.

توبه واقعى داراى آثارى است كه رسول اسلام به آن آثار اشاره فرموده، چنانچه آن آثار ظهور كند بايد به تحقق توبه يقين كرد، ورنه دوباره بايد به نور توبه متوسل شد.

التّائِبُ اذا لَمْ يَسْتَبِنَ اثَرَ التَّوْبَهِ فَلَيْسَ بِتائِب: يُرْضِى الْخُصَماءَ، وَيُعيدُ الصَّلاهَ، وَيَتَواضَعُ بَيْنَ الْخَلْقِ، وَيَتَّقى نَفْسَهُ عَنِ الشَّهَواتِ، وَيُهْزِلُ رَقَبَتَهُ بِصِيامِ النَّهارِ.

توبه كننده اگر اثر توبه را ظاهر نكند تائب نيست اثر توبه عبارت است از: جلب رضايت طلبكاران، خواندن نمازهاى ترك شده، تواضع و فروتنى در ميان مردم، حفظ نفس از شهوات، لاغر كردن بدن به روزه گرفتن.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود: توبه مقام علّيين است، و آن مركّب از شش حقيقت است:

1 پشيمانى از گذشته 2 اراده ترك گناه در آينده 3 برگرداندن حقوق مردم به مردم 4 بجاآوردن واجبات ضايع شده 5 آب كردن آنچه بر بدن در ايام گناه روئيده 6 چشاندن رنج عبادت و طاعت به جسم آنگاه گفتن استغفرالله.

(تعاونوا على البرّ والتقوى ولا تعاونوا

على الاثم و العدوان واتقوا اللّه)

«مائده/ 2»

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

امام حسین(ع)، تجلی حضرت ابراهیم(ع)
توبه، افق طلوع آمرزش
پرسش‌هاي پيامبران از مردم
معرفت کامل، بالاترین عمل انسان
مرگ و عالم آخرت - جلسه هشتم (2) - (متن کامل + عناوین)
جامع پاك در گرو خانه‏هاى پاك‏
شب عروج علی (ع)
دليل هجرت هاجر و اسماعيل
اسير شهوت
چهره ملكوتى يوسف عليه السلام-جلسه دوازدھم (متن ...

بیشترین بازدید این مجموعه

عقل و انديشه، نجات دهنده كشيش مسيحى‏
معناى سعادت و شقاوت‏
هدف خلقت از زبان امام على عليه السلام‏
سِرِّ نديدن مرده خود در خواب‏
شیطان و اهل تقوا - جلسه پانزدهم - (متن کامل + عناوین)
نظام خانواده در اسلام - جلسه پانزدهم – (متن کامل + ...
جايگاه محبت در برابر پروردگار
رمز موفقيت ابن ‏سينا
امیرالمؤمنین(ع) و صدیقۀ کبری(س) از عجایب آفرینش
محبوبیت اولیای الهی در پرتو هشت خصلت

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^