فارسی
پنجشنبه 30 فروردين 1403 - الخميس 8 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

صلاح و فساد

 

منابع مقاله:

کتاب : تفسير و شرح صحيفه سجاديه جلد هشتم

نوشته: حضرت استاد حسین انصاریان

 

صلاح به واقعيّت هايى گفته مى شود كه با فرهنگ الهى هماهنگ و هم سو باشد، و فساد به مسائلى مى گويند كه از چهار چوب برنامه هاى حضرت حق خارج باشد.

حالات قلب و نفس و حركات اعضاى بدن يعنى عقيده و اخلاق و عمل در صورت همسوئى با آيات كتاب خدا و روش و سنّت رسول اكرم و ائمه طاهرين عليهم السلام در طريق صلاح، و در صورت ناهمگونى در ميدان فساد است.

امورى كه آراسته به صلاح است، باعث خير دنيا و آخرت، و روشى كه در ظاهر و باطن آلوده به فساد مى باشد، علّت خوارى دنيا و آخرت است.

بعثت انبياى الهى و امامت امامان معصوم در جهت به صلاح آوردن مردم در تمام شؤون بود. اگر تمام مردم دنيا دعوت انبيا را نسبت به مسئله صلاح اجابت كنند تمام مشكلات و گرفتارى هاى مردم حل خواهد شد، و امراض باطنى و فكرى و روانى آنان شفا يابد.

فساد در تمام جوانب زندگى معلول اعراض انسان از توحيد و نبوّت و امامت، و محصول روى گردانى آدميان از دستورهاى ملكوتى، و ميوه تلخ اطاعت آنان از هوا و شيطان است.

قرآن از قول تمام مصلحان تاريخ از زبان حضرت شعيب عليه السلام نقل مى كند:

انْ ارِيدُ الَّا الْاصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ ما تَوْفيقى الّا بِاللّهِ عَلَيهِ تَوَكَّلْتُ وَ الَيْهِ انِيبُ» «1»

تا جايى كه قدرت دارم جز اصلاح [شما را] نمى خواهم؛ و توفيقم فقط به [يارى ] خداست؛ بر او توكّل كردم و به سوى او باز مى گردم.

حضرت سيد الشّهداء عليه السلام به هنگام خروج از مدينه نامه اى به برادرش محمد حنفيه نوشت:

وَ انَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْاصْلاحِ فِى امَّةِ جَدّى .... «2»

قيام و خروج و حركت من فقط و فقط به خاطر اصلاح [تمام ظاهر و باطن ] در امّت جدم رسول خداست.

 

اصلاح و افساد در آيات قرآن

 

قرآن مجيد مى فرمايد: كسى كه پس از مدتى ستم در مقام اصلاح خود برآيد، خداوند مهربان به او توجّه مى كند و وى را مورد لطف و عنايت قرار مى دهد:

فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَاصْلَحَ فَانَّ اللّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ» «3»

پس كسى كه بعد از ستم كردنش توبه كند و [مفاسد خود را] اصلاح نمايد، يقيناً خدا توبه اش را مى پذيرد.

فَمَنْ آمَنَ وَ اصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ» «4»

پس كسانى كه ايمان بياورند و [مفاسد خود را] اصلاح كنند نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مى شوند.

وَالَّذينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَآمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ اصْلَحَ بالَهُمْ» «5»

و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند و به آنچه بر محمّد نازل شده كه از سوى پروردگارشان حق است گرويدند، خدا گناهانشان را از آنان محو كرد و حالشان را اصلاح نمود.

اصْلِحْ وَ لاتَتَّبِعْ سَبيلَ الْمُفْسِدينَ» «6»

به اصلاح برخيز و از راه و روش مفسدان پيروى مكن.

وَ لاتُفْسِدُوا فِى الْارْضِ بَعْدَ اصْلاحِها ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ» «7»

و در زمين پس از اصلاح آن [به وسيله رسالت پيامبران ] فساد مكنيد، اين [امور] براى شما بهتر است، اگر مؤمنيد.

إنَّا لانُضيعُ اجْرَ المُصْلِحينَ» «8»

يقيناً ما پاداش اصلاح گران را ضايع نمى كنيم.

وَاللّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ» «9»

و خدا افسادگر [در امور يتيم ] را از اصلاح گر بازمى شناسد.

خداوند مى فرمايد: آنان كه به عهد خدا وفا مى كنند، و پيمان الهى را نمى شكنند، و به آنچه كه خداوند پيوند به آن را امر فرموده پاى بندند، و از حضرت حق بيم دارند، و از بدى حساب مى ترسند، و به خاطر رضاى حق در تمام حوادث صبر مى كنند، و نماز به پا مى دارند، و به انفاق اقدام مى كنند چه در ظاهر و چه در باطن و بدى را به خوبى تلافى مى كنند، عاقبت خوشى در قيامت در انتظار آنان است.

اينان همراه با پدران و همسران و فرزندان صالحشان در بهشت هاى عدن به طور هميشگى اقامت مى ورزند:

جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ ازْواجِهِمْ وَ ذُرَّيّاتِهِمْ» «10»

بهشت هاى جاويدى كه آنان و پدران و همسران و فرزندان شايسته و درست كارشان در آن وارد مى شوند.

فساد يعنى آلودگى انديشه، اخلاق و عمل، به هوا و هوس و برنامه هاى شيطانى. فساد يعنى خروج حالات قلبيّه و برنامه هاى اخلاقيّه و عمليّه از مدار قوانين و دستورهاى الهى.

وَ اذا تَوَلّى سَعى فِى الْارْضِ لِيُفْسِدَ فيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللّهُ لايُحِبُّ الْفَسادَ» «11»

و هنگامى كه [چنين دشمن سرسختى ] قدرت و حكومتى يابد، مى كوشد كه در زمين فساد و تباهى به بار آورد، و زراعت و نسل را نابود كند؛ و خدا فساد و تباهى را دوست ندارد.

انَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ اوْفَسَادٍ فِى الْارْضِ فَكَانَّما قَتَلَ النّاسَ جَميعاً» «12»

هر كس انسانى را جز براى حق، [قصاص ] يا بدون آن كه فسادى در زمين كرده باشد، بكشد، چنان است كه همه انسان ها را كشته.

وَابْتَغِ فيما آتاكَ اللّهُ الدّارَ الْآخِرَةَ، وَ لاتَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا وَ احْسِنْ كَما احْسَنَ اللّهُ الَيْكَ وَ لاتَبْغِ الْفَسادَ فِى الْارْضِ انّ اللّهَ لايُحِبُّ الْمُفْسِدينَ» «13»

در آنچه خدا به تو عطا كرده است سراى آخرت را بجوى، و سهم خود را از دنيا فراموش مكن، و نيكى كن همان گونه كه خدا به تو نيكى كرده است، و در زمين خواهان فساد مباش، بى ترديد خدا مفسدان را دوست ندارد.

وَ يَسْعَوْنَ فِى الْأَرْضِ فَساداً وَ اللّهُ لايُحِبُّ الْمُفْسِدينَ» «14»

و همواره در زمين براى فساد مى كوشند، و خدا مفسدان را دوست ندارد.

تِلْكَ الدّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذينَ لايُريدُونَ عُلُوّاً فِى الْارْضِ وَ لافَساداً وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ» «15»

آن سراى [پرارزش ] آخرت را براى كسانى قرار مى دهيم كه در زمين هيچ برترى و تسلّط و هيچ فسادى را نمى خواهند؛ و سرانجام [نيك ] براى پرهيزكاران است.

 

اصلاح و افساد در روايات

 

امام على عليه السلام مى فرمايد:

پابرجا بودن دين و دنيا به چهار نفر است: دانشمند با عمل، جاهلى كه از يادگرفتن خوددارى نمى كند، ثروتمندى كه از انجام خوبى بخل نمى ورزد، تهيدستى كه آخرتش را با دنيا عوض نمى نمايد.

فساد در دين و دنيا زمانى است كه عالم علمش را ضايع، و جاهل از يادگيرى خوددارى ورزد، و ثروتمند دچار بخل شود، و تهيدست آخرتش را به دنيا بفروشد. «16» از امير المؤمنين عليه السلام پيرامون وضع مردم پرسيدند، حضرت فرمود:

عموم مردم از پى پنج طائفه فاسد مى شوند.

دانشمندان كه هاديان مردم به سوى خدايند، اهل زهد كه راه به سوى حقّند، تاجران كه امينان خداوندند، رزمندگان كه ياور دينند، حاكمان كه كارگردانان مردمند.

زمانى كه عالم دچار طمع شد، و در جمع ثروت برآمد، مردم چه كسى را حجّت حق بر خلق بدانند، آنگاه كه زاهدان، در پى دنيا برآمدند، و چشم به دست مردم دوختند، مردم به كدام شخص اقتدا كنند، و وقتى تاجر خائن شد و از پرداخت زكات باز ايستاد خلق خدا به كه اطمينان نمايند، و زمانى كه رزمنده رياكار شد، و روى به كاسبى آورد، چه كسى از مسلمانان دفاع كند، و هنگامى كه حاكم ظالم شد، و در حكومتش به ستم برخاست چه كسى مظلوم را در برابر ظالم يارى دهد؟!

و اللّه قسم، مردم را جز عالمان طمعكار و زاهدان دنياپرست، و تاجران خائن، و رزمندگان رياكار، و حاكمان ستمگر به نابودى نكشيدند.

در آينده نزديك ستمكاران ملاحظه خواهند كرد كه به چه عذابى مبتلا خواهند شد. «17» در هر صورت، علت فساد در فكر و اخلاق و عمل روى گردانى از حق و غفلت از خدا، و بى توجّهى به آخرت، و عمل نكردن به قرآن مجيد و دستورهاى انبيا و امامان است.

شخص فاسد، و خانواده فاسد، و جامعه فاسد، بدون ترديد در تمام شؤون زندگى دچار انواع مشكلات و سختى ها و پريشانى و اضطراب و ناامنى است، و اين همه علاجى جز بازگشت به حق، و روى آوردن به حقيقت، و آراسته شدن به اخلاق الهى، و ايجاد رغبت به نعيم آخرت در قلب، و اصلاح درون و برون و ظاهر و باطن ندارد.

 [ «3» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اكْفِنِي مَا يَشْغَلُنِي الاهْتِمَامُ بِهِ وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تَسْأَلُنِي غَداً عَنْهُ وَ اسْتَفْرِغْ أَيَّامِي فِيمَا خَلَقْتَنِي لَهُ وَ أَغْنِنِي وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ فِي رِزْقِكَ وَ لَا تَفْتِنِّي بِالنَّظَرِ وَ أَعِزَّنِي وَ لَا تَبْتَلِيَنِّي بِالْكِبْرِ وَ عَبِّدْنِي لَكَ وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِي بِالْعُجْبِ وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى يَدِيَ الْخَيْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ وَ هَبْ لِي مَعَالِيَ الْأَخْلَاقِ وَ اعْصِمْنِي مِنَ الْفَخْرِ]

خدايا بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و مرا از آنچه توجّه به آن دچار سرگرمى و مشغوليت مى كند، كفايت كن، و در امورى به كارگير كه فرداى قيامت در ارتباط با آن از من بازپرسى مى كنى، و روزگارم را در اهدافى كه مرا به خاطر آن به وجود آوردى مصروف دار.

و مرا توانگر كن و روزيت را بر من وسعت ده، و مرا به چشم داشت نسبت به آنچه در دست اين و آن است مبتلا مكن، و ارجمندم ساز.

و مرا به سركشى و گردن كشى، گرفتار مساز، و بر مدار بندگيت قرار ده، و عبادتم را به خودپسندى تباه مكن، و خير و نيكى را به دست من براى تمام مردم جارى ساز و آن را با آلوده شدن به منت نابود مكن، و اخلاق شريفه و بلند مرتبه به من ببخش و از فخرفروشى نگاهم دار.

 

 

 

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

 

(1)- هود (11): 88.

(2)- بحار الأنوار: 44/ 329، باب 37.

(3)- مائده (5): 39.

(4)- انعام (6): 48.

(5)- محمّد (47): 2.

(6)- اعراف (7): 142.

(7)- اعراف (7): 85.

(8)- اعراف (7): 170.

(9)- بقره (2): 220.

(10)- رعد (13): 23.

(11)- بقره (2): 205.

(12)- مائده (5): 32.

(13)- قصص (28): 77.

(14)- مائده (5): 64.

(15)- قصص (28): 83.

(16)- نهج البلاغه: حكمت 372؛ بحار الأنوار: 2/ 36، باب 9، حديث 44.

(17)- ميزان الحكمة: 10/ 4618، حديث 15890.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

زینب كبري(س)
نشانه ها و علائم تربت امام حسین علیه السلام
به خاك ‏سپردن ‏ياس پيغمبر
اجمالی از زندگی حضرت فاطمه معصومه (س)
اسوه‌ی برادری
کارهایی که شیطان دستور اجرا می دهد!
داستانهايي از کودکي امام حسن و امام حسين (عليه ...
رمضان سبکی نو برای زندگی
پنج عمل برای درک بهتر شب قدر
رفتار امام سجاد(ع) در ماه رمضان

بیشترین بازدید این مجموعه

مومن و فاسق
حیا
حسن خلق (2)
روش های روان درمانی از منظر دین (2)
شام هجران
صاحب الأمر
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
روز شهادت حضرت مسلم و هانی بن عروه
تمکین در برابر دستورات دین و مقدرات الهی
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^