فارسی
يكشنبه 23 ارديبهشت 1403 - الاحد 3 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
حکایتهایی از امام سجاد علیه السلام
ارسال پرسش جدید

رهائى از زن مخالف

رهائى از زن مخالف
حضرت ابوجعفر امام محمّد باقر عليه السّلام حكايت فرمايد:روزى از روزها مردى - از آنايان - به محضر پدرم امام زين العابدين عليه السّلام وارد شد و به آن حضرت عرضه داشت : ياابن رسول اللّه ! همسرت - كه از خانواده شيبانى ها است - امام علىّ بن ابى طالب عليه ...

توصیه امام در لحضات آخر عمر

توصیه امام در لحضات آخر عمر
- ابوحمزه ثمالي ‌از‌ حضرت امام محمدباقر(عليه‎السلام) نقل مي کند که فرمود: چون هنگام وفات حضرت علي ‌بن‌ الحسين(عليهماالسلام) فرا رسيد، ‌من‌ ‌را‌ ‌به‌ سينه خود چسبانيد ‌و‌ فرمود: پسرم، ‌تو‌ ‌را‌ ‌به‌ چيزي وصيت مي‎کنم که پدرم ‌به‌ هنگام ...

قاتل امام سجاد(علیه السلام) كه بود؟

قاتل امام سجاد(علیه السلام) كه بود؟
حضرت امام سجاد(علیه‎السلام) ‌در‌ زمان خلافت ولید ‌بن‌ عبدالملک ‌به‌ شهادت رسید. بنا ‌به‌ گفته عمر ‌بن‌ عبدالعزیز، ولید که حاکم جبّار ‌و‌ ظالمی بود، زمین ‌را‌ ‌از‌ جور ‌و‌ ستم لبریز کرده بود. ‌در‌ دوره ی حکومت او، رفتار مروانیان ‌و‌ ...

كودكی در سفر

كودكی در سفر
عبدالله مبارک در يکي از سالهايي که به سفر حج مي رفت ، در ميان راه ، کودک هفت يا هشت ساله اي را بدون توشه و مرکب ديد . بر او سلام کرد و گفت : «با چه کسي بيابانها را پيموده اي ؟» . گفت : «با خداي متعال ». سخن کودک که نشانه ي نيکي مقام او بود ، در نظر عبدالله ...

آدم ثانی و طبقهای آسمانی

آدم ثانی و طبقهای آسمانی
طاووس یمانی گوید: سالی به حج شدم . خواستم كه سعی كنم میان صفا و مروه . چون در كوه صفا شدم جوانی را دیدم با جامه ای كهنه پوشیده ، آثار صالحان در روی او مشاهده كردم . چون بر درجه های صفا شد چشمش بر كعبه افتاد، رو به آسمان كرد و گفت : انا عریان كماتری ، انا ...

مهیای سفر

مهیای سفر
زهری گوید: امام سجاد علیه السلام را در شبی تاریك و سرد دیدم كه مقداری آرد بر دوش خود گذارده و حركت می كند. عرض كردم : یا بن رسول اللّه اینها چیست ؟ فرمود: سفری در پیش دارم و برای آن توشه ای را به جای امنی می برم . زهری : این غلام من است و آن را برای شما حمل ...

نمونه اى از مناجات امام سجاد(ع)

نمونه اى از مناجات امام سجاد(ع)
محمدبن ابى حمزه مى گويد: پدرم گفت : امام سجاد(ع ) را‌  در‌  يكى از‌  شبها در‌  كنار كعبه ديدم كه‌  نماز مى خواند، قيام نماز را‌  طول داد، به‌  گونه اى كه‌  ديدم گاهى بر‌ پاى راستش تكيه مى داد،  ‌و‌  گاهى بر‌ پاى چپش تكيه مى داد، سپس شنيدم مانند ...

بچرخانم یا نچرخانم؟

 بچرخانم یا نچرخانم؟
بالاخره نفهميدم بايد بچرخانم يا نچرخانم؟ يکي ميگه خوبه، دست بچه مسلمون بايد يه چيزي، علامتي از خدا، پيغمبر، باشه، بهتر از زنجير و دست‌بنده. يکي ميگه نچرخون، حرمت و احترام داره باهاش ذکر خدا ميگن.  والله من گيج شدم، بالاخره چي کار کنم؟خوب اگر جواب ...

بزرگوای و كرامت

بزرگوای و كرامت
زمخشری در ربیع الابرار نقل كرده: چون یزیدبن معاویه مسلم بن عقبه را به جنگ اهل مدینه فرستاد و گفت: پس از شكست آنان، زنانشان بر سپاهیان شام مباح است (ولی به وی سفارش كرد كه متعرض امام سجاد (ع) نشود) علی بن الحسین (ع) در آن ماجرای شوم، چهار صد زن را با ...

خشم را اینگونه كنترل كنیم.

خشم را اینگونه كنترل كنیم.
روزی مردی در برابر امام سجّاد علیه السلام ایستاد و حرف تندی به او گفت؛ اما حضرت جوابش را نداد تا آن مرد رفت. امام علیه السلام به افرادی که آنجا نشسته بودند فرمود: «دوست دارم که همراه من بیابید و جواب من را بشنوید.» امام و همراهانش به راه افتادند و امام ...

نمونه اى از شجاعت امام سجاد (ع )

نمونه اى از  شجاعت امام سجاد (ع )
نمونه اى از‌ شجاعت امام سجاد (ع ) هنگامى كه‌ امام سجاد (ع ) ‌و‌ همراهان را‌ به‌ صورت اسير وارد قصر دارالاماره كردند عبيدالله بن‌ زياد كه‌ طاغوتى مغرور ‌و‌ خونخوار بود، به‌ امام سجاد (ع ) رو‌ كرد ‌و‌ گفت :نامت چيست ؟فرمود: على بن‌ الحسين (ع )ابن ...

تواضع امام سجاد (ع )

تواضع امام سجاد (ع )
امام سجاد (ع ) هنگامى كه‌ باكاروانى به‌ سفر (مانند سفر حج ) مى رفت ، با‌ ‌آن كاروانى حركت مى كرد كه‌ افراد كاروان او‌ را‌ نشناسند، ‌و‌ وقتى كه‌ با‌ كاروان ناشناس حركت مى نمود، با‌ ‌آن ها شرط مى كرد تا‌ جزء خدمتكاران ‌آن كاروان گردد، ‌و‌ براى ...

پناهندگى آهو به امام سجاد (ع )

پناهندگى آهو به  امام سجاد (ع )
حمران (ره ) مى گويد: امام سجاد (ع ) با‌ جمعى از‌ اصحاب نشسته بودند ناگهان آهويى آمد ‌و‌ زوزه مى كشيد ‌و‌ ناله مى كرد ‌و‌ در‌ پيشگاه امام سجاد (ع ) دستهايش را‌ به‌ زمين مى كوبيد.امام به‌ حاضران فرمود: ((آيا مى دانيد اين آهو چه مى گويد؟))گفتند: نه نمى ...

آخرین وصیت امام سجاد و امام حسین (ع )

آخرین وصیت امام سجاد   و   امام حسین (ع )
آخرين وصيت امام سجاد  ‌و‌  امام حسين (ع ) امام باقر(ع ) فرمود: هنگامى كه‌  پدرم لحظات آخر عمر را‌  مى پيمود، مرا به‌  سينه اش چسبانيد  ‌و‌  فرمود: ((پسر جان ! تو‌  را‌  به‌  همان چيزى كه‌  پدرم (امام حسين عليه السلام ) هنگام شهادت به‌   ‌آن وصيت ...

سرود پرواز

سرود پرواز
امام زین‌العابدین سیدالساجدین، علی‌بن الحسین علیهما‌السلام می‌فرماید:پدرم روز شهادتش - روز عاشورا - در حالی که خون از تمامی بدنش در فوران بود مرا به سینه‌اش فشرد و گفت: پسر عزیزم! این دعا را حفظ کن که همانا مادرم فاطمه به من آموخت. و مادرم از رسول ...

عاقبت كسی كه امام را مسخره كرد!

عاقبت كسی كه امام را مسخره كرد!
روزگار ، روزگار آدمهای كوچك و منافق بود و ایمان تنها لقلقه ی زبانها بود، شاید برای نجات از اتهام بی دینی.بذر ایمان در كویر یابس دلهای مردمان سخت تر از سنگ، هرگز نمی توانست به جوانه بنشیند و در سیاهی ظلمت و گمراهی این آدم نماها، گرگهای ایمان خوار ، ...

پاسخ كوبنده امام سجاد(ع )به یزید

پاسخ كوبنده امام سجاد(ع )به یزید
هنگامى كه‌  امام سجاد(ع ) را‌  (در ماجراى كربلا، به‌  صورت اسير، همراه بازماندگان شهداى كربلا به‌  شام ) نزد يزيد بن‌  معاويه بردند،  ‌آن حضرت را‌  در‌  برابر يزيد نگهداشتند.يزيد(مغرور براى نيكو جلوه دادن كار خود به‌  يك توجيه مزورانه مذهبى ...

عفو زیباى امام علیه السلام

عفو زیباى امام علیه السلام
بين امام سجاد عليه السلام ‌و‌ پسر عموى او‌ (حسن بن‌ حسن ) كدورتى وجود داشت . حسن كه‌ در‌ دل ناراحت بود به‌ فكر آزار ‌آن حضرت افتاد. ازاين رو‌ به‌ مسجد رفت كه‌ امام عليه السلام ‌و‌ اصحابش با‌ يكديگر بودند. در‌ برابر امام عليه السلام قرار گرفت ...

دعا برای مختار

دعا برای مختار
وقتی كه ابراهیم پسر مالك اشتر، عبیدالله بن زیاد لعین را در كنار رودخانه «خاذر» كشت، سر او و سرهای دیگران را پیش مختار بن ابی عبیده فرستاد. مختار سر ابن زیاد را به محضر محمد حنفیه و امام سجاد (ع) فرستاد، سر عبیدالله را وقتی محضر امام آوردند كه طعام میل ...

تعلیم دعا برای رفع گرفتاری

تعلیم دعا برای رفع گرفتاری
مرحوم مجلسی روایت کرده است که ولید بن عبدالملک به صالح بن عبدالله، حاکم مدینه، نوشت که؛ حسن بن الحسن علیه السلام (حسن مثنی) را - که در زندان است - به مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله ببر و پانصد تازیانه بر او بزن. صالح، حسن را به مسجد آورد. مردم نیز جمع ...
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^