امام سجاد عليه السلام در حال نمازبود كه فرزندش در چاه افتاد.مردم متوجه شدند و سر و صدا بلند كردند و با سعى و تلاش بچه را از چاه بيرون آوردند و همچنان امام عليه السلام در حال نماز بود.وقتى نماز به پايان رسيد به او گفته ...
امام سجاد صلوات الله علیه بر مصیبت پدرش بیست سال گریست. هیچ وقت طعامی به محضر او نیاوردند مگر آن كه چشمهایش پر از اشك گردید، روزی یكی از غلامانش گفت: یابن رسول الله (ص) آیا وقت تمام شدن غصهات نرسید؟! «اما آن لحزنك ان ینقضی»؟! امام فرمود: وای بر تو، ...
مرحوم مجلسي روايت کرده است که وليد بن عبدالملک به صالح بن عبدالله، حاکم مدينه، نوشت که؛ حسن بن الحسن عليه السلام (حسن مثني) را - که در زندان است - به مسجد رسول خدا صلي الله عليه و آله ببر و پانصد تازيانه بر او بزن. صالح، حسن را به مسجد آورد. مردم نيز ...
در جریان عاشورای حسینی و سپس اسارت اهل بیت (ع) از كربلا به كوفه و از كوفه به شام مقرّ سلطنت یزید، از نكات جالب اینكه سخنرانیهای حضرت زینب (ع) و امام سجاد (ع) و عكس العملهای حماسی و معقول اهل بیت (ع) موجب شد كه زمینه سوءظن شدید مردم شام بر ضد حكومت ...
هشام بن سالم گوید: امام سجاد (علیه السلام) در مكه مشغول طواف بود، ناگهان در یك ناحیه مسجد جمعیتی را دید، پرسید این جمعیت برای چه در آنجا جمع شده اند؟ عرض كردند: محمد بن شهاب زهری عقلش را از دست داده و با هیچ كس سخن نمی گوید، بستگانش او را از خانه بیرون ...
برخی از مورخان معتقدند که امام زین العابدین(علیهالسلام) در واقعه جانگداز و خونین کربلا 24 ساله بوده است و بعضی دیگر نوشتهاند که از سن مبارکش 22 سال میگذشت. محمد بن سعد در کتابش مینویسد:«علی بن الحسین(علیهماالسلام) ...
منهال بن عمرو گويد: از كوفه بسفر حج رفتم و خدمت امام سجاد عليه السلام رسيدم . آن جناب از من پرسيد از حرملة بن كاهل (قاتل شش ماهه علي اصغر بود) چه خبر داري ؟ عرضكردم در كوفه زنده است ؛ حضرت دست به نفرين او برداشت و از خدا خواست حرارت آتش و آهن را در دنيا به ...
عبدالله مبارک در يکي از سالهايي که به سفر حج مي رفت ، در ميان راه ، کودک هفت يا هشت ساله اي را بدون توشه و مرکب ديد . بر او سلام کرد و گفت : «با چه کسي بيابانها را پيموده اي ؟» . گفت : «با خداي متعال ». سخن کودک که نشانه ي نيکي مقام او بود ، در نظر عبدالله ...
اين داستان را ثابت بنانى تعريف کرده و ميگويد: من به همراه عدّهاى از مومنان بصره همچون ايوب سجستانى، صالح مرى، عتبه غلام، حبيب فارسى و مالك بن دينار به حج مشرف شده بودم. چون به مكّه رسيديم متوجّهكمبود آب شديم. كمبود بارندگى موجب تشنگى بيش از حد ...
عبدالله بن موسی از جدش نقل كرده: مادرم فاطمه بنت الحسین (ع) مرا امر میكرد تا محضر دائیم علی بن الحسین (ع) باشم، من هیچ وقت محضر او نرفتم مگر آن كه با خیر و فایدهای بیرون آمدم یا خشیت و خوفی از خدا در قلب من پیدا شد از آن خشیتی كه در او میدیدم و یا ...
امام باقر (ع) فرمود: عبدالملك (پنجمین خلیفه اموی) سالی در مراسم حج شركت كرد، هنگام طواف ، شخصی را دید كه بدون توجه به شوكت و طمطراق او، با كمال بی اعتنائی به دستگاه سلطنتی عبدالملك ، مشغول طواف است ، پرسید: این شخص كیست ؟. گفتند: این شخص علی بن الحسین ...
روزي مردي در برابر امام سجّاد عليه السلام ايستاد و حرف تندي به او گفت؛ اما حضرت جوابش را نداد تا آن مرد رفت. امام عليه السلام به افرادي که آنجا نشسته بودند فرمود: «دوست دارم که همراه من بيابيد و جواب من را بشنويد.» امام و همراهانش به راه افتادند و امام ...
ابن شهاب زهری در شبی سرد و بارانی آن حضرت را در مدینه دید كه آردی بر دوش میكشد، گفت: یابن رسول الله (ص) این چیست؟ امام فرمود: سفری دارم، برای آن توشهای آماده كردهام، میخواهم در جای محفوظی بگذارم كه وقت رفتن با من باشد.گفت: یابن رسول الله! بدهید ...