فارسی
دوشنبه 05 آذر 1403 - الاثنين 22 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
عاشورا در آیینه ادبیات
ارسال پرسش جدید

سقای طفلان‏ از غالب هندی‏

سقای طفلان‏ از غالب هندی‏
بیا در کربلا تا آن ستمکش کاروان بینی  که در وی آدم آل عبا را ساربان بینی‏    نباشد کاروان را بعد غارت رخت و کالائی  ز بار غم بود گر ناقه را محمل گران بینی‏    نبینی هیچ بر سر، خازنان گنج عصمت را  مگر در خاربن‏ها تار و پود طیلسان بینی‏    همانا ...

صف محشر از محمدرضا سروری

صف محشر از محمدرضا سروری
فریاد از آن زمان که ابالفضل با وفا دستان بریده در صف محشر قدم زند هر شیعه ای که در دو جهان پیرو علیست با شور و هلهله صف محشر به هم زند بال ملائکه شده جای دو دست او جنّ و ملک به عشق و وفایش قسم زند گر پیش دیدة همه پرتو فشان شود هم مدح او کلام عرب ، هم ...

علمدار رشید از علی ‏اکبر خوشدل تهرانی‏

علمدار رشید از علی ‏اکبر خوشدل تهرانی‏
پسر فامطه را تا که علمدار بود  سخت هم‏صحبت و اقبال مددکار بود    یاوری بعد خدا، به ز علمدار رشید  نتوان جست، که یار شه ابرار بود    شب نگهبان حریم شه آزاده حسین  روز فرمانده یاران وفادار بود    تشنه در شط شدن و تشنه برون آمدنش  آخرین حد ...

لهجه خون از سیدحسن حسینی

لهجه خون از سیدحسن حسینی
گر بر ستم قرون برآشفت حسین بیداری ما خواست به خون خفت حسین آن‏جا که زمان محرم اسرار نبود با لهجه خون سِرّ گلو گفت ...

آخرین قربانی از علی خیری

آخرین قربانی از علی خیری
عصر عاشوراست. اینک حسین در پیشگاه تاریخ، یکه و تنها، از حریم عشق پاسداری می‏کند و صحرای کربلا، آخرین قربانی خود را به نظاره ایستاده است. دیگر کودکان، عباس را در کنار خود نمی‏بینند. فرات، تشنه‏تر از همیشه، بی‏تاب و پریشان، به خود می‏پیچد. سینه‏ی ...

الشام از عبدالحمید رحمانیان

الشام از عبدالحمید رحمانیان
الشام... الشام... الشام... غربت شمار شهیدان اندوه... اندوه... اندوه... ای شام تار شهیدان می‌خواهم ای شام خیلی، آنقدر آتش بگیرم تا عاقبت گُم شوم گُم، گُم در غبار شهیدان می‌خواهم آن‌سان بگریم، تا در تف خون بپیچدپژواک فریادهای دنباله‌دار شهیدان هیهات، ...

ای سبب خلق کائنات حسین جان ازمحمد علی مردانی

ای سبب خلق کائنات حسین جان ازمحمد علی مردانی
ای سبب خلق کائنات حسین جان ای زقیام تو عقل، مات حسین جان مظهر جودی و هست جود وجودت باعث ایجاد ممکنات حسین جان روی تو باشد چراغ راه هدایت موی تو سر رشته حیات حسین جان فُلک نجاتی و هرکه راه تو پیمود یافت زدریای غم نجات حسین جان گفت به شأنت سخن ز «لحمک ...

باز در خاطره‌ها یاد تو، ای رهروِ عشق ازمحمدرضا شفیعی کدکنی

باز در خاطره‌ها یاد تو، ای رهروِ عشق ازمحمدرضا شفیعی کدکنی
باز در خاطره‌ها یاد تو، ای رهروِ عشق شعله سرکش آزادگی افروخته است یک جهان بر تو و بر همت و مردانگی‌ات از سر شوق و طلب، دیده جان دوخته است نقش پیکار تو در صفحه تاریخ جهان می‌درخشد، چو فروغ سحر از ساحل شب پرتوش بر همه کس تابد و می‌آموزد پایداری و ...

بر پیکر پرپرت سراسر نیزه از محمود ذبیحی

بر پیکر پرپرت سراسر نیزه از محمود ذبیحی
بر پیکر پرپرت سراسر نیزه محراب تو قتلگاه و منبر نیزه ای غرقه به خون تر از حوالی غروب قران شهیدی تو ولی بر ...

تشنه کامان‏ از صابر همدانی

تشنه کامان‏ از صابر همدانی
چون اجازت یافت عباس رشید  از حسین آن مظهر حی شهید    یافت چون آن سالک حق فرصتی  خواست زان پیر طریقت همتی‏    دست شه بوسید و شد در خیمه‏گاه  تا ستاند مشک و روآرد به راه‏    تا کند تحصیل آب آن بی‏قرین  بهر اطفال شه آب آفرین‏    دید وضع خیمه و ...

تشنگی در کربلا سید رضا موید خراسانی

تشنگی در کربلا سید رضا موید خراسانی
بر لب دریا لب دریادلان خشکیده است  از عطش دلها کباب است و زبان خشکیده است‏    کربلا بستان عشق است و شهامت، وی دریغ  کز سموم تشنگی این بوستان خشکیده است‏    سوز بی‏آبی اثر کرده است در اهل حرم  هر طرف بینی لب پیر و جوانی خشکیده است‏    آه از این ...

اصل فتوت‏ از مصطفی فیضی کاشانی‏

 اصل فتوت‏ از مصطفی فیضی کاشانی‏
سر برون کرد از ستیغ قله‏ی ایثار ماهی  کرد روشن دشت خون را برق شمشیر نگاهی‏    آنکه در هیجا برابر بود با دشت سپاهی  رزم سوزی شعله‏آسا، شیر بازو کینه خواهی‏    ابن حیدر شبل صفدر آن ابوالفضل دلاور  آنکه در گندآوری همچون علی در روز هیجا    گرد و ...

مفهوم آب‏ از محمد رضا مهدی زاده‏

مفهوم آب‏ از محمد رضا مهدی زاده‏

به ذهن خسته‏ی شب چون شهابی 
طلوع آتشین آفتابی‏ 

شهید حق شدی لب تشنه، اما 
هزاران تشنه را مفهوم آبی‏ 

علمدار شاه شهید از محمد هاشمی‏

علمدار شاه شهید از محمد هاشمی‏
قرعه‏ی جانبازی دشت بلا  بر بنی‏هاشم چو دوران زد صلا    شد برون از خیمه میر کارزار  ناصر دین ماه برج افتخار    آن علم‏دار شهنشاه شهید  پور حیدر نام عباس رشید    شد حضور خسرو مالک رقاب  شرمگین از نور رویش آفتاب‏    بر کف از آه شرر بارش ...

بانگ ناله‏ از عندلیب کاشانی‏

بانگ ناله‏ از عندلیب کاشانی‏
هنوز خاطر لیلا ز غم پریشانست مگر که کاکل اکبر به نیزه افشانست‏ هنوز کرب و بلا تا کمر نشسته به خون به خون چو پیکر سبط رسول غلطانست‏ هنوز چشم شفق بهر حلق اصغر او به جای اشک همی خون ناب گریانست‏ هنوز می‏چکد از جبهه بر رخ عباس عرق ز شرم که لعل سکینه ...

سحاب اصفهانی‏ در مدح روضه حضرت عباس

سحاب اصفهانی‏ در مدح روضه حضرت عباس
کبک را در مأمن امنش عجب چندان نبود  بود اگر از عدل وی در خوابگاه باز جا    ملجأ حجاج دوران آنکه در دورش کند  آهوان در منزل شیر دژم دایم چرا    زائران را درگه این سوی طوبی رهنمون  واردین را سده‏ی او در جنان بین رهنما    دایم آنجا قدسیان را جا پس ...

اینان که میان دشت پرپر شده اند از پروانه بهزادی آزاد

اینان که میان دشت پرپر شده اند از پروانه بهزادی آزاد
اینان که میان دشت پرپر شده اند از حادثه ی عشق معطر شده اند از جمع فدائیان و عشاق سرند هفتاد و دو پیکری که بی سر شده ...

سوگ سالار شهیدان حکیم سنائی غزنوی

سوگ سالار شهیدان حکیم سنائی غزنوی
پسر مرتضی، امیر حسین که چنویی نبود، در کونین اصل و فرعش، همه وفا و صفا عفو و خشمش، همه سکون و رضا حبَّذا کربلا و آن تعظیم کز بهشت آورد به خلق، نسیم و آن تنِ سر بریده در گل و خاک و آن عزیزان به تیغ، دلها چاک و آن چنان ظالمان بد کردار کرده بر ظلم ...

در شگفتم که ناگهان چون شد از اسماعیل علیان(چاوش)

در شگفتم که ناگهان چون شد از اسماعیل علیان(چاوش)
در شگفتم که ناگهان چون شد حال بی‌چارگان دگرگون شد   دور گیتی اگرچه یار نبود طالع نحس ما همایون شد   آن نگینی که رفته بود از دست آخر از چنگ دیو بیرون شد   آه غمدیدگان کوخ نشین آفت کاخ و گنج قارون شد   گشت از بند غم رها این خاک خار چشمان دشمن دون ...

میر نامدار از مشکوة کشمیری‏

میر نامدار از مشکوة کشمیری‏
افتاد، تا که از تن آن جان نثار، دست  بگشود خصم او، زیمین و یسار، دست‏    ناچار، شد دچار اجل، تن بمرگ داد  بی‏دست چون جدال کند با هزار دست؟    آن میر نامدار بدندان گرفت، مشک  دندان دهد مدد چو بیفتد زکار، دست‏    دشمن کمان گشود بسویش، ز چار ...
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^