دلم به یادتو ای دوست خلوتی دارددر این سکـوت غـم بی نهایتی داردنسیم یاد تو بر باغ جان صفا بخشدحسین(ع) نام توبردن چه لذتی دارداگر که بغض گلویم امان دهد دل منبه قدر فرصت گل با تو صحبتی داردبهشت با همه سر سبزی و طراوت و حسنبه پیش کرب و بلایت چه قیمتی ...
مختار كیست؟ مختار بن ابى عبیدة بن مسعود بن عمرو بن عمیر بن عوف بن قسى بن هنبة بن بكر بن هوازن؛(1) از قبیله ثقیف؛ كـه قبیله مشهـور و گستردهاى از هـوازن، از اعراب منطقه طائف اسـت، میباشد.(2) كنیهاش ابواسحاق(3)؛ و لقـبش كـیـسـان بود كه فـرقـه ...
مردي باديه نشين نزد امام حسين(ع) رفت و گفت: «اي پسر رسول خدا ... ديه کامل انساني بر گردنم است. اما من اين اندازه پول ندارم که بتوانم با آن بدهي ام را تسويه کنم. از طرفي ميان اهل بيت(ع) نيز سخاوتمندتر از شما نيافتم.»امام حسين(ع) فرمودند: «از تو سه سئوال مي ...
بالای گودال ایستادهای؛ چشمهایت خون گریه میکند، بغض، گلویت را آتش زده و حنجرهات، زخمیتر از گلوی اصغر، فریاد را در خود فرو میخورد.ای کاش زمان لحظهای باز بایستد و تو یک بار دیگر، خورشید را بوسه زنی. شاید، دوباره عطر یاد پیامبر را در گلوگاه ...
قیام و نهضت امام حسین ـ علیه السلام ـ آثار و نتایج بزرگی در جامعه اسلامی بر جا گذاشت كه ذیلاً برخی از آنها را به عنوان نمونه مورد بررسی قرار می دهیم:
رسوا ساختن هیئت حاكمه
از آنجا كه بنی امیه به حكومت و سلطنت خود رنگ دینی می دادند و بنام اسلام و ...
در کتاب مفاتیح الجنان به سند معتبر روایت شده که شخصى گفت (۳۹):حضرت امام رضا علیه السلام براى من از خراسان بسته متاعى فرستاد چون بسته را باز کردم دیدم در میان آن خاکى بود، از آن مردى که بسته را آورده بود پرسیدم که این خاک چیست ؟ گفت : خاک قبر حائر امام ...
1 اولین حبه را که میخوردی کفر میرفت تا اذان بدهددست شیطان به تیغ زهرآگین فرق خورشید را نشان بدهد اولین حبه را که میخوردی «ابن ملجم» به قصر وارد شد دست بر شانه خلیفه نهاد تا به بازوی او توان بدهد 2 دومین حبه زیر دندانت له شد و قطرهقطره پایین رفت ...
عبدالرحمن از قبيله بنىتيماللَّه بن ثعلبه و از ياران امام حسين عليه السلام است كه در كربلا به شهادت رسيد. وى و پدرش از سرشناسان شيعه و به شجاعت مشهور بودند. اين دو همراه سپاه عمرسعد از كوفه به كربلا آمدند و در يك فرصت مناسب در روز هفتم محرم خود ...
تنها كسى كه وى را در زمره شهيدان كربلا قلمداد كرده ابن قتيبه دينورى مىباشد، وى مىنويسد: پس از عبداللّه بن مسلم بن عقيل عدى بن عبدالله بن جعفر طيّار به دست عَمْرو بن نَهْشَل تَمِيمِى به شهادت رسيد.
جرم رضایت به گناه نیاکان
در روایات آمده است که امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از نسل قاتلان حسین علیهالسلام انتقام میگیرد. شخصی از امام رضا علیهالسلام پرسید: از امام صادق علیهالسلام رسیده است که قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هنگام ...
مى آييم روز عاشورا، مى بينيم تا آخرين لحظات حيات حسين عليه السلام مكرمت و بزرگوارى ؛ يعنى همان محور اخلاقى اسلامى ، محور تربيت اسلامى در كلمات او وجود دارد. در جواب فرستاده ابن مى گويد: لا اعطيكم بيدى اعطاء الذليل و لا افر فرار العبيد؛ من مانند يك ...
درباره ی قیام عاشورا سخنان بسیاری گفته و نوشته شده است . شاید به جرات بتوان گفت که کم تر رخدادی در تاریخ اسلام این همه مورد بحث قرار گرفته است و اهل اندیشه و نظر و قلم درباره ی آن، قلم فرسایی کرده اند; اما باز از هر که می شنویم و هر چه می خوانیم حدیث ...
يحيى مازنى روايت كرده است :(مدتها در مدينه در خدمت حضرت على (ع ) به سر بردم و خانه ام نزديك خانه زينب (س ) دختر اميرالمؤ منين (ع ) بود. به خدا سوگند هيچ گاه چشمم به او نيفتاده صدايى از او به گوشم نرسيد. به هنگامى كه مى خواست به زيارت جد بزرگوارش رسول خدا (ص ) ...
زراره بن اعين گويد: امام صادق عليه السلام آن مهد مرا حديث نمود كه عبدالله بن شداد بن الهادى احبشى مريض شد و سخت تب كرد، حسين بن على عليه السلام چون اين بدانست به عيادت او رفت . هنگامى كه از در خانه وارد شد، تب از عبدالله بيرون شد، عرض كرد: شاد و شاكرم از ...
معاويه مى دانست كه حسين عليه السلام در دل مردم جاى گرفته و با او نمى توان به درشتى پرداخت . امام حسين عليه السلام هميشه رفتارش با معاويه شجاعانه بود به طورى كه يك روز در بالاى منبر از على بدگويى مى كرد، ناگهان حسين (ع) وارد شد و با شمشير به طرف معاويه ...
در دارالسلام نقل کردهاند: جمعيتي براي زيارت آقا ابي عبدالله عليهالسلام مشرف شدند. شب در راه، دزدي بين آنها آمد تا چيزي از آنها بدزدد، او وقتي مسافتي از راه را پياده رفت، خسته شد و خوابش برد و در خواب ديد که قيامت بر پا شده و ميخواهند او را به ...
وقتى كه ابا عبدالله عليه السلام مى خواهد به طرف كوفه بيايد، عقلاى قوم ، ايشان را منع مى كنند، مى گويند آقا اين كار منطقى نيست ، و راست هم مى گفتند، منطقى نبود، با منطق آنها كه منطق يك انسان عادى معمولى است كه بر محور مصالح خودش فكر مى كند و منطق منفعت ...