فارسی
چهارشنبه 16 آبان 1403 - الاربعاء 3 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ترجمه صحيفه كامله سجاديه، ص: 8

كردم و به حضرتش سلام نمودم، به من فرمود: از كجا می آيی؟ عرضه داشتم: از حج، پس مرا از حال اهلش و عموزادگان خويش كه در مدينه بودند پرسيد و در پرسش از حال جعفر بن محمد عليه السلام مبالغه نمود، پس از حال آن حضرت و احوال ايشان و اندوهشان بر شهادت پدرش زيد بن علی عليه السلام به او خبر دادم، يحيی فرمود: عمويم حضرت باقر عليه السلام پدرم را به ترك خروج و شورش سفارش كرد و به او فهماند كه در صورت خروج و جدا شدن از مدينه كارش به كجا خواهد كشيد، آيا تو پسر عمويم حضرت جعفر بن محمد عليه السلام را ملاقات نمودی؟ گفتم: آری. گفت: آيا درباره من و وضع و كارم شنيدی چيزی بگويد؟ گفتم: آری، گفت: به چه صورت از من ياد فرمود؟ به من بگو، گفتم: فدايت گردم، علاقه ندارم آنچه را از آن حضرت شنيده ام در برابر تو بيان كنم، گفت: آيا مرا از مرگ می ترسانی؟ بگو آنچه شنيده ای، گفتم، از او شنيدم كه: تو كشته می شوی و بدنت را به دار می آويزند، چنانكه پدرت كشته و به دار آويخته شد، پس چهره اش تغيير كرد و گفت: «خدايا هر سرنوشتی را خواهد محو می كند و يا ثبت می نمايد و امّ الكتاب نزد اوست.» ای متوكّل همانا كه حضرت حق اين دين را به وجود ما تأييد فرموده و دانش و اسلحه را به ما مرحمت كرده و هر دو برای ما فراهم گشته و عموزادگان ما به دانش تنها اختصاص يافته اند، گفتم: قربانت گردم، من مردم را مشاهده كردم كه به پسر عمويت حضرت صادق مايل ترند تا به تو و پدرت، گفت: همانا عمويم محمّد بن علی و پسرش جعفر، مردم را به زندگی دعوت كرده اند و ما آنان را به مرگ خوانده ايم، گفتم: ای فرزند رسول حق! آيا ايشان داناترند يا شما، پس مدّتی ديده به زمين دوخت سپس سر برداشت و گفت: هر يك از ما از دانش بهره ای داريم جز آنكه ايشان هر چه را ما




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^