فارسی
دوشنبه 11 تير 1403 - الاثنين 23 ذي الحجة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

درمان گری با قرآن، ص: 30

مجهولی برای آن ها نسبت به آنچه نبايد نسبت به آن جهل داشته باشند، باقی نماند. بقيه امامان ما هم همين طور بودند. حتی آن وقتی كه بنی عباس رفت و آمد با ائمه (ع) را ممنوع كردند و مأمور گذاشتند تا اگر كسی آمد و درِ خانه حضرت صادق (ع) را زد، او را بگيرند و به زندان ببرند. ولی مگر مردم دست بردار بودند؛ مردم در مقابل اين رفتار دشمن، طرحی را پياده كردند كه با امام (ع) رابطه داشته باشند؛ آن ها كه می خواستند برای پرسش و سؤال به نزد امام (ع) بيايند، طَبَق چوبی درست كرده و نان، ماست و خيار روی آن می گذاشتند و بعد اين طبق را با آن بار سنگين روی سرشان گذاشته و در كوچه داد می كشيدند: نان داريم، خيار داريم، ماست داريم. امام صادق (ع) هم كه صدايشان را می شناخت، می دانست كه اين ها به هوای نان، ماست و خيار فروختن، نيامده اند، بلكه برای ياد گرفتن روشنگری های پروردگار آمده اند. امام هم فقط با يك پيراهن می آمدند و در را باز می كردند و در حالی كه مأمور آن طرف در ايستاده بود، سؤال كننده يك خيار بر می داشت، ترازو به ترازو




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^