فارسی
دوشنبه 11 تير 1403 - الاثنين 23 ذي الحجة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

درمان گری با قرآن، ص: 34

بن رسول الله من كه آن ها را برای حمل بار حرام كرايه ندادم؛ من كه آن ها را برای حمل مشروب كرايه ندادم؛ برای حمل بار غصبی آن ها را كرايه ندادم؛ برای حمل غارتگری آن ها را كرايه ندادم؛ برای كشاندن شترها برای جنگ با مردم مظلوم آن ها را كرايه ندادم؛ بلكه آن ها را برای حج به او كرايه دادم؛ هارون می خواست به مكه برود، شتر كم داشت و برای همين شترهای من را كرايه كرد (دقت بفرماييد! چقدر مسأله، مهم است). حضرت (ع) فرمودند: كرايه هايشان را به تودادند. صفوان عرض كرد: نه، قراردادی نوشتيم و امضا كرديم، بر اين اساس كه شترهايم مسافرهای مكه را به مكه ببرد و به بغداد برگرداند و بعد هارون كرايه ما را بدهد. حضرت (ع) فرمودند: آيا دوست داری هارون در اين مسافرت بميرد و بعد شترهايت را به بغداد برگردانند و بگويند قراردادت را با هارون بستی و او هم مرد و ما كرايه ات را نمی دهيم. اين اتفاق را دوست داری؟ صفوان گفت: نه. برای اين كه سه و چهارماه شترهای من در كرايه هارون بوده و پولش هم زياد می شود و هيچ خوشم نمی آيد بيايند خبر مرگ هارون را به من بدهند و كرايه من هم به باد




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^