تقوا مهم ترين عامل تزكيه نفس
انسان وقتی با مكتب وحی آشنا شد و تنها راه رسيدن به مقصود را راه انبيا دانست و به درك اين حقيقت دست يافت كه تنها نسخه شفابخش ، قرآن و توضيح و تفسير آن از زبان امامان و بيداران راه است ، در مرحله اوّل بايد به يادگيری دستورات حق برخيزد ، و در مرحله بعد با كمك گيری از اراده به اجرای دستورات الهی اقدام نمايد ، و در اين راه قاطعانه از سستی ،كسالت ،تنبلی و فرار از مسئوليّت بپرهيزد .
اجرای فرامين خداوند ،مبارزه با خواهش های نفس امّاره ،خودداری از آلودگی و به عبارت ديگر عبادت و اجتناب از معصيت ، به تدريج روح تقوا را در انسان پديد آورده و در مسير حركت به سوی الله اين روح تقويت می شود ; تا جايی كه انسان به تمام حسنات آراسته و از همه آلودگی ها در امان خواهد ماند و از هر گناهی كه دارای دو كيفر دنيايی و آخرتی است حفظ خواهد شد .
نفس در كلام امير عارفان
از امير مؤمنان (عليه السلام) برای نجات نفس از آلودگی ها ، مسائل مهمی نقل شده است كه به گوشه ای از آن توجه كنيد :
نَفْسُكَ اَقْرَبُ اَعدائِكَ اِلَيْكَ(1) .« نزديك ترين دشمنانت نفس توست » .
نفسی كه آراسته به تربيت الهی نباشد ، البته نزديك ترين دشمن است .
نَزِّهْ نَفْسَكَ عَنْ كُلّ دَنِيَّة ، وَاِنْ ساقَتْكَ اِلَی الْرغائِبِ(2) .« نفست را از هر پستی پاك ساز ، اگر چه تو را بسوی اميال ( باطل ) سوق دهد » .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ غرر الحكم : 234 ، حديث 4684 .
2 ـ غرر الحكم : 240 ، حديث 4860 .
نَزِّهُوْا اَنْفُسَكُمْ عَنْ دَنَسِ اللَّذّاتِ وَتَبَعاتِ الشَّهَواتِ(1) .« نفوس خود را از لذت های به دور از مرزهای الهی و گرفتاری های شهوات پاك كنيد » .
نَفْسُكَ عَدّوٌّ مُحارِبٌ وَضدٌّ مُوائِبٌ اِنْ غَفَلْتَ عَنْها قَتَلْتَكَ(2) .« نفست دشمنی است جنگجو ، و خصمی است حمله كننده ، از وی غافل مشو كه هلاكت می كند » .
نَزِّهْ عَنْ كُلَّ دَنيَّة نَفْسَكَ وَاَبْذِلْ فی الْمَكارِمِ جُهْدَكَ تَخْلُصُ مِنَ الْمَآثِمِ وَتَحْرُزُ الْمَكارِمِ(3) .« نفس را از هر زشتی پاك كن ، كوششت را در به دست آوردن مكارم به كار انداز ، تا از نتيجه بدی ها برهی ، و خوبی ها را در آغوش گيری » .
عَوِّدْ نَفْسَكَ فِعْلَ الْمَكارِمِ وَتَحَمُّلِ اعباءِ الْمَغارِمِ تَشْرَفُ نَفْسُكَ وَتَعْمُرُ آخِرَتُكَ وَيَكْثُرُ حامِدُوْكَ(4) .« نفس را به انجام مكارم و تحمّل بار گران عادت ده ، تا شرف نفس پيدا كرده ، آخرتت آباد ، و ستايش كنندگانت زياد شوند » .
چند روايت ديگر
1 ـ هشام بن حكم می گويد : امام صادق (عليه السلام) فرمود :
« روز قيامت دسته ای از مردم برخيزند و پشت در بهشت آيند و آن را بكوبند ، می پرسند شما كيستيد ؟ می گويند : اهل صبر و استقامت هستيم ، گويند : بر چه صبر كرديد ؟ پاسخ می دهند بر اطاعت خدا و دوری از معصيت ; پس خداوند می فرمايد : راست می گويند آنان را به بهشت بريد » .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ غرر الحكم : 240 ، حديث 4861 .
2 ـ غرر الحكم : 234 ، حديث 4685 .
3 ـ غرر الحكم : 240 ، حديث 4862 .
4 ـ غرر الحكم : 231 ، حديث 4618 .
اين ايت معنای قول خدای عزوجل كه می فرمايد :
« مزد صابران ، بی حساب پرداخت شود »(1) .
2 ـ عمرو بن سعيد بن هلال ثقفی می گويد : به حضرت صادق گفتم : من چند سال يك بار شما را می بينم چيزی به من بگوييد كه به آن كار كنم . فرمود :
« سفارش می كنم تو را به تقوای خدا ،پاك دامنی ،كوشش و بدان كه كوشش بدون ورع سودی ندارد »(2) .
3 ـ در روايتی ديگر از قول امام صادق (عليه السلام) آمده است كه فرمود :
لا يَنْفَعُ اِجْتَهادٌ لا وَرَعَ فيْهِ(3) .« كوشش بیورع بی سود است » .
4 ـ و نيز از آن حضرت نقل شده است كه فرمود :
اِنَّ اَشَدَّ الْعِبادَةِ اَلْوَرَعُ(4) .« سخت ترين عبادات پاكدامنی است » .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ ( إِنَّمَا يُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَاب ) ] زمر (39) : 10 [ . كافی : 2/75 ، باب الطاعة والتقوی ، حديث 4 ; وسائل الشيعه : 15/236 ، باب 19 ، حديث 20368 .
2 ـ كافی: 2 / 76، باب الورع، حديث 1; وسائل الشيعه: 16 / 14 ، باب 62، حديث 20836 .
3 ـ كافی : 2/76 ، باب الورع ، حديث 3 ; وسائل الشيعه : 15/243 ، باب 19 ، حديث 20392 .
4 ـ كافی: 2 / 76، باب الورع، حديث 3; وسائل الشيعه: 15 / 343، باب 21، حديث 20392.
5 ـ و هم چنين حضرت صادق (عليه السلام) به ابن اُسامه فرمود : بر تو باد به رعايت تقوای الهی ، و به پارسايی و كوشش در راه حق ، و راستگويی و امانت پردازی ، خوش اخلاقی و خوش همسايگی . با عمل خود مردم را به اسلام دعوت كنيد
نه با زبانِ تنها ، و زيور مذهب باشيد نه ننگ آن ، بر شما باد به طولانی كردن
ركوع و سجود ; زيرا در طولانی كردن ركوع و سجود شما ، شيطان فرياد می زند : وای بر من ! آدمی فرمان برد و من نافرمانی كردم ، او سجده كرد و من سرباز زدم(1) .
خودفراموشی ، خدافراموشی
عدم شناخت و خود فراموشی از بلاهای بزرگ وريشه های بسياری از بدبختی ها و مفاسد است . قرآن مجيد ، جهل به خويش و خودفراموشی را از بلاهای بزرگ می داند كه به عنوان عذاب خدا در دنيا نصيب بدكاران می گردد ، آنجا كه می فرمايد :
( وَلاَ تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ )(2) .« و مانند كسانی مباشيد كه خدا را فراموش كردند ، پس خدا هم آنان را دچار خودفراموشی كرد ; اينان همان فاسقان اند » .
گرچه خود فراموشان به بسياری از امور آگاهاند ; ولی نسبت به خودآگاهی ندارند . خودفراموشان بسياری از مردم را مريض می بينند ; اما امراض روحی ، قلبی و فكری خود را درك نمی كنند ، آنان كه جاهل به خويشند ، عده ای از مردم را دارای عيب می بينند ; ولی از عيوبی كه سر تا پای خود آنان را گرفته غافلند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ كافی : 2/77 ، باب الورع ، حديث 9 ; بحار الانوار : 67/299 ، باب 57 ، حديث 9 .
2 ـ حشر (59) : 19 .
بسياری از امور را حلال يا حرام می دانند ; ولی غافلند كه رحمت خدا بر خودشان حرام است و عذاب حق بر آنان امری واجب و ضروری است .
آنان كه از خود آگاه نيستند بر بسياری از برنامه ها ، جايز است و جايز نيست می گويند ; ولی خود را در معرض مسائلی كه از طرف خدای متعال حكم جايز است دارد قرار نداده و از افتادن در برنامه هايی كه از طرف حق جايز نيست نگاه نمی دارند .
آثار شوم خودفراموشی
كسی كه خود را نشناخته و يا خود را فراموش كرده باشد ; حتی اگر معدن همه عيوب شود كه هر يك از اين عيوب در خانواده و جامعه مشكلاتی را به بار آورد ، حس نمی كند . كسی كه آگاه به مقام خود نيست ، كسی كه دچار عذاب خودفراموشی است ، كسی كه گرفتار مرض غفلت از خويش است چگونه عيب مرضی را كه عارض اوست حس كند ، و درد آن را بفهمد ؟
خودفراموشی علت بسياری از رذايل اخلاقی و مفاسد عملی است كه در صورت گسترده شدن رذايل و مفاسد ، رابطه انسان با خدا قطع شده و دچار هلاكت ابدی می گردد . گرفتاران بند غفلت ، از حقايق دورند و ابواب رحمت حق به روی آنان بسته است ، اين بيچاره ها در همه چيز غور می كنند ; ولی به فكر خود نيستند، و در مقام علاج هر دردی هستند ; ولی به علاج دردهای خويش برنمی خيزند .
امير مؤمنان (عليه السلام) در روايتی می فرمايد :
عَجِبْتُ لِمَنْ يَنْشُدُ ضالَّتَهُ وَقَدْ اَضَلَّ نَفْسَهُ فَلا يَطْلُبُها(1) .« در شگفتم از كسی كه گمشده خود را می جويد ; امّا خويشتن را گم كرده و آن را نمی جويد » .
همچنين از آن حضرت نقل شده است كه فرمود :
مَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بِغَيْرِ نَفْسِهِ تَحَيَّرَ فِی الظُّلُماتِ وَارْتَبَكَ فِی الهَلَكات(1) .« هر كه خود را به غير خود مشغول كند در تاريكی ها سرگردان شود و در ورطه هلاكت ها فرو رود » .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ غرر الحكم : 233 ، حديث 4658 .
1 ـ غرر الحكم : 234 ، حديث 4708 ; و شرح نهج البلاغه : 9/209 .