گفت: نماز را نیکو به جاى مى آورد، قرآن را نیکو تلاوت مى کرد. نه قرائت، تلاوت یعنى چه؟ خواندن و فهمیدن و عمل کردن هر سه را روى همدیگر تلاوت مى گویند، بخوانم، بفهمم، بشوم، این مى شود تلاوت.
گفت: حالا دیدن امام زمان محال است؟ نه، چگونه مى توان او را دید؟ باید از ماوراى همه این حرف ها او را دید، باید از حجاب ها ردّ شد، حجاب نَفْس، حجاب هوا، حجاب حرام، حجاب تاریکى، حجاب اخلاق بد، حجاب رذایل، حجاب مفاسد، حجاب گناهان و ... بعضى از ما پشت چه حجاب هایى قرار گرفته ایم؟ چه موقع مى خواهیم این پرده ها را کنار بزنیم؟ یکایک آنها را باید کنار بزنیم، چون خدا، نور، واقعیّات و ... پشت این پرده ها هستند، مى گویند : امام غایب است. مردم مى گویند که پشت پرده غیب است؟ پرده غیبش چیست؟ همین هاست، اینها پرده غیب هستند. خدا غایب است، از ما غایب است، از خودش که غایب نیست. خودش که ظاهرترین ظاهرهاست: «یا مَنْ هُوَ اخْتَفى لِفَرْطِ نُورِه، الظاهِرُ الباطِنُ فى ظُهُورِهِ»25 آشکارترین آشکارهاست، روشن ترین نورهاست.