فارسی
دوشنبه 17 ارديبهشت 1403 - الاثنين 26 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

عارف عاشق و عالم کامل میرزا جواد ملکى

عالم عامل و عارف کامل و عابد یگانه و سالک فرزانه و تربیت شده واقعى آیات قرآن میرزا جواد آقا ملکى ، از شاگردان جمال السالکین و قطب العارفین صاحب نفس قدسیه آخوند ملا حسین قلى همدانى بود .او سالیان طولانى در شهر قم آشیانه آل محمد به تدریس و تربیت شاگردان مکتب اهل بیت (علیهم السلا اشتغال داشت ، سه ماه رجب و شعبان و رمضان را پى در پى روزه مى گرفت ، تمام شب ها را به تهجّد و عبادت و ناله و انابه مى گذراند ، در مدرسه فیضیه براى دانشجویان علوم دینى درس اخلاق مى گفت . هنوز در و دیوار مدرسه فیضیه و فضاى آن مرکز روحانى و ملکوتى صداى حزین و چشم گریان و ناله هاى پر شوق و سوزان او را به یاد دارد که با همه وجود خود و با اخلاصى کم نظیر مى گفت :اللَّهُمَّ ارْزُقنِى التَّجَافِى عَن دَارِ الغُرورِ وَالانَابَهَ الى دَارِ الخُلُودِ وَالاستِعدَادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الفَوْتِ.فضائل و کراماتش بیشتر از آن است که در این نوشتار آورده شود ، درباره اخلاق و زهد و تقوا و عشق و عرفان او ، شاگردانش داستان ها نقل مى کنند و او را از گریه کنندگان رده اول در پیشگاه حق به شمار آورده اند .

صاحب گنجینه دانشمندان مى گوید : آیه الله حاج سید جعفر شاهرودى که از شاگردان خاص آن مرحوم بود ، برایم حکایت کرد که شبى در شاهرود خواب دیدم امام زمان عجّل الله تعالى فرجه الشریف با جماعتى در صحرایى تشریف داشتند و گویا به نماز جماعت ایستاده اند ، نزدیک رفتم که جمال بى مثالش را زیارت کنم و دست مبارکش را ببوسم ، شیخ بزرگوارى را دیدم که متصل به حضرت و آثار جمال و وقار و بزرگوارى از سیمایش پیداست ، چون بیدار شدم درباره آن شیخ فکر کردم که کیست که تا این اندازه به مولایمان امام زمان نزدیک است ؟ براى یافتن او به مشهد رفتم وى را پیدا نکردم ، به تهران آمدم او را نیافتم ، به قم سفر کردم او را در حجره اى از حجرات مدرسه فیضیهمشغول تدریس دیدم ، پرسیدم این آقا کیست ؟ گفتند : حاج میرزا جواد آقاى ملکى تبریزى است .خدمتش رسیدم ، تفقد زیادى کردند و فرمودند کى آمدى ؟گویا مرا از قبل دیده بودند و مى شناختند و از داستان خوابم آگاهند ، پس ملازمت و شاگردى آن بزرگوار را اختیار کردم و او را همانگونه یافتم که در عالم رویا دیده بودم .نزدیک سحر شب یازدهم ذو الحجه 1343 هجرى قمرى ، بین خواب و بیدارى ، دیدم درهاى آسمان به روى من گشوده و حجاب ها برداشته شده است به صورتى که تا اعماق ملکوت را مشاهد کردم ، دیدم حاج میرزا جواد آقا ایستاده و دست به قنوت برداشته و مشغول تضرع و مناجات و گریه است و من از مقام و قرب او به حق تعالى تعجب کردم که ناگهان صداى کوبه در خانه را شنیدم ، به شتاب برخاستم و در را باز کردم ، دیدم یکى از دوستان است ، گفت : فلانى بیا منزل آقا ، گفتم چه خبر است ؟ گفت : بر تو تسلیت باد ، آقا از دنیا رفت  .

 

 

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

اعراض بعد از فهم و درک است
معرفت به حق در كلام ملا صدرا
محرم در اصفهان
اخلاص
مواردى از تاريخ اسلام
نفس و هفت مرحله آن
نماز باشکوه ظهر عاشورا اقامه شد
مقایسه خورشید با جهنم
ابن سیرین و تعبیر خواب
حکایت مرد عرب

بیشترین بازدید این مجموعه

حکایت مرد عرب
مقایسه خورشید با جهنم
اعراض بعد از فهم و درک است
ابن سیرین و تعبیر خواب
برخورد نامناسب با یتیم
نفس و هفت مرحله آن
مواردى از تاريخ اسلام
محرم در اصفهان
نماز باشکوه ظهر عاشورا اقامه شد
معرفت به حق در كلام ملا صدرا

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^