چقدر خوب است كه ندانسته ها را با اهل حقيقت به دانسته ها تبديل كنيم؛ چون سؤالات، مجهولات و نادانى ما، عدد ندارد، ولى دانستنى هاى ما محدود است. مگر ما از حقايق عالم چقدر مى دانيم؟ ما نبايد به اين بى نهايت تاريكى دچار باشيم و به دانسته هاى خود قناعت كنيم. بعضى از شما، بيشتر اوقات يا در خانه هستيد، يا به مسجد مى رويد و يا با رفقا مى نشينيد و عمر خود را ضايع مى كنيد، يقين بدانيد كه روز قيامت مسئول هستيد. شما بايد فرصتى كه خدا به شما داده است را صرف مطالعه كنيد. در حدّ سواد شما نيز كتاب هست، از اهل آن بپرسيد: ماچه كتاب هايى رامى توانيم مطالعه كنيم؟ اگرحوصله نداريدكه كتاب هاى علمى را بخوانيد، به كتاب هاى تاريخ اسلامى رو بياوريد، در اين زمينه خيلى كتاب نوشته اند كه به درد هر سنّى مى خورد. مانند؛ تاريخ پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله، تاريخ انبيا و ائمه عليهم السلام، تاريخ اوليا و بزرگان دين و شخصيت هاى انسانى.
يا به نماز قضا، قرائت قرآن، دعا، ذكر و شركت در جلسات سخنرانى يا حداقل گوش دادن به نوارهاى سخنرانى مشغول باشيد. خيلى از پيرمردها عمر خود را ضايع مى كنند. مى دانيد هر روز چند ميليون ساعت از عمر مردم در كره زمين ضايع مى شود؟ اگر اين ها را روى هم بگذاريم، چقدر عمر مى شود؟ اما همه آنها از بين مى رود. اين كارها در حال انسان، انديشه، فكر و اخلاق انسان اثر دارد.
از خربندگى تا اميرى خراسان
خيال نكنيد كتاب خواندن اثر ندارد. در اين كتاب ها نقل مى كنند: اميرعبدالله خَلَجِستانى «1» كه شغل او اين بوده است كه با چند الاغ، براى مردم بار جابجا مى كرده است، آن وقت ها اسم اين شغل «خربندگى» بود. مدتى گذشت، يكى از رفقاى او ديد كه از اميرعبدالله خلجستانى، به عنوان امير خراسان بزرگ اسم مى برند. محدوده خراسان قديم از يك طرف در حدود شاهرود و از طرف ديگر تا ماوراء النهر و بخارا كه وسط شوروى قرار داشت، بوده است؛ يعنى تمام افغانستان، سمرقند، مشهد، نيشابور و سبزوار نيز قطعه اى از خراسان بزرگ بود. رفيق امير عبدالله شنيد: او كه زمانى شغل خربندگى داشت، اكنون حاكم خراسان بزرگ شده است. ديوانه نبودند كه اين حكومت را به او دادند، بايد اين شخص اين منطقه خيلى وسيع را مى چرخاند. به ديدن دوست خود رفت و از او پرسيد: چه شد كه از خربندگى به حاكميت خراسان بزرگ رسيده است؟
منبع : مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی