فارسی
سه شنبه 15 آبان 1403 - الثلاثاء 2 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

معامله كردن با خدا

دانشمندى به نام سعيد بن مسيّب  در مدينه زندگى مى كرد. امام باقر و امام كامل كرده بود. كار اين دانشمند درس دادن بود. زمانى كه عبدالملك مروان حاكم كشور است. نماينده اى با اختيارات تامّ مى فرستد كه اين دختر را از سعيد بن مسيّب براى پادشاه كشور خواستگارى كن، دختر و خودش هر چه مهريه و چيز ديگر خواستند قبول كن و امضا بده. نماينده عبدالملك آمد و با سعيد بن مسيّب مفصل صحبت كرد و همه مژده ها را به او داد و سعيد نيز بعد از تمام شدن حرف او گفت: اين دختر را به عبدالملك شوهر نمى دهم. آن نماينده خداحافظى كرد و رفت. روزى سر درس به شاگردش كه لباس معمولى به تنش بود گفت: دو روز است كه درس را تعطيل كردى، خيلى براى من سنگين است، چرا؟ اشك شاگردش ريخت، گفت: من تازه عروسى كرده بودم، همسرم مريض شد و مرد. اين دو روز دست اندر كار كفن و دفن او بودم.
گفت: پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرموده است كه بى زن زندگى كردن، شرّ است، شما همين امشب بايد ازدواج كنى. گفت: من تازه همسرم مرده و وضع مالى خوبى ندارم، چه كسى به من دختر مى دهد؟ گفت: من.
دخترى كه شاه به دنبالش فرستاده بود. يعنى من دخترم بايد با انسان ازدواج كند، نه با شاه. گفت: چند لحظه صبر كن، رفت و به دخترش گفت: شوهرى دانشجو، سالم و پاك به خواستگارى تو آمده است، مى خواهى تو را به ازدواج او بدهم؟ گفت: پدر! شما سرد و گرم روزگار را چشيده ايد، اگر مصلحت من مى دانيد، من حاضرم. آمد به جوان گفت: دخترم حاضر است. عقدش را اكنون مى خوانم و اول غروب عروس را مى آورم و به تو تحويل مى دهم. اول غروب آمد، در زد، داماد آمد، به او گفت: استاد! مهريه چه باشد؟ من پول ندارم تا مهر دختر را بدهم. آن زمان مهر را نقد مى پرداختند. گفت: كلّ قرآن را شرط الهى مى كنم كه بايد به دخترم ياد بدهى، اين مهريه دختر من است، ديگر چه مى خواهى؟ ازدواج تمام شد.


منبع : مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی
0
100% (نفر 1)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

راه اخلاص از ریا می‌گذرد!
راه اصلاح مفاسد نفس - جلسه سوم
مفلحون در قرآن
شوق بهشت به ورود چهار بانوی بهشتی
داستان اول: ماجراى برخورد بد استاد با شاگرد ...
شدت گرسنگى نفس
بى‏منطقى افراد بى‏ايمان
مفهوم جباريت خداوند
بدترين بنده از نظر خدا
2 - پنج تن در مباهله

بیشترین بازدید این مجموعه

مقام حضرت زينب (س)
مراحل تجارت‏
درخواست همسر از خدا روش بزرگان است‏
سِرِّ نديدن مرده خود در خواب‏
مرگ و عالم آخرت
2 - پنج تن در مباهله
حكايتى از شيخ عباس قمى
معنای امیرمؤمنان (ع)
امیرالمؤمنین(ع)، عبد واقعی پروردگار
شوق بهشت به ورود چهار بانوی بهشتی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^