فارسی
شنبه 15 ارديبهشت 1403 - السبت 24 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

دين خود را فروخته‏ام

قاضى شريك در روزگار مهدى عباسى به اصرار او منصب قضا را پذيرفت ، نوبتى چند براى مطالبه ماهانه خود با صرّاف شهر سخت گيرى كرد ، صرّاف گفت : تو در مقابل اين نقدينه قماش نفروخته اى كه چنين سخت مى گيرى .

شريك گفت : اى مردم ! قسم به خدا كالايى گران بهاتر از قماش فروخته ام ، اى مرد ! من در برابر اين نقدينه دين خود را فروخته ام ! !


منبع : برگرفته از کتاب حکایتهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حکایت خدا و گنه‏ كاران پشيمان‏
هلاكت به خاطر حرص و حسد
تو نيز مرا يارى كن‏
زن قبل از اسلام‏
عبادت مادر از زبان پسر
ما با شما در ثواب شما شريكيم‏
عمل هاى نيك خود را باطل ننماييد
اگر لقاء مرا دوست دارى
توبه مرد گناهکار
ماجرای زن بدکاره ای که به زندان امام کاظم (ع) رفت

بیشترین بازدید این مجموعه

تواضع محمد بن مسلم
داستان تأسف‏بار عقبة بن ابى معيط
حکایت خدا و گنه‏ كاران پشيمان‏
ترك ياد خدا
هلاكت به خاطر حرص و حسد
نيت پاكت را قبول كردم‏
عمل هاى نيك خود را باطل ننماييد
زن قبل از اسلام‏
چه كسى را توانايى عبادت على است؟
ماجرای زن بدکاره ای که به زندان امام کاظم (ع) رفت

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^