فارسی
پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403 - الخميس 22 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

از شدت خوشحالى خنديدم

نقل مى كنند كه : علامه بحرالعلوم بيست و پنج سال خنده نكرد و شاگردان آن بزرگوار در همه حال وى را مغموم و مهموم مى ديدند ، پس از بيست و پنج سال تبسّمى بر لبان مباركشان نقش بست ، يكى از شاگردان كه محرم سرّ بود از سبب آن تبسّم پس از بيست وپنج سال پرسيد ؛ آن جناب جواب داد : بيست وپنج سال براى ريشه كن كردن ريا از خانه قلب در تلاش بودم تا امروز به توفيق خدا و به كمك عنايت و رحمت او متوجه شدم كه ريشه اين رذيلت از قلبم كنده شده ، بدين سبب از شدّت خوشحالى خنديدم .


منبع : برگرفته از کتاب حکایتهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حیات پیغمبر صلی اﷲ علیہ وآلہ و سلم میں ابو طالب ...
قطع طواف كرديد؟!
داستان رهائى و نجات از بركت بسم‏الله‏
كدام عمل بالاتر است ؟
ارزش احياى فرهنگ اهل بيت‏
زكات بدن‏
داستان پر از نكته جنگ بدر
ثروت خدا داده و دانش فراوان
بالاترين كوشش‏
حكايت مريضى امام حسين عليه السلام و عرب بيابان ...

بیشترین بازدید این مجموعه

ثروت خدا داده و دانش فراوان
كدام عمل بالاتر است ؟
حیات پیغمبر صلی اﷲ علیہ وآلہ و سلم میں ابو طالب ...
حكايت مريضى امام حسين عليه السلام و عرب بيابان ...
داستان پر از نكته جنگ بدر
رفتار امام حسين (ع) با معلم فرزندش‏
بالاترين كوشش‏
قطع طواف كرديد؟!
زكات بدن‏
ارزش احياى فرهنگ اهل بيت‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^