
تلاش همگانى براى اطلاع رسانى مسائل مهريه و طلاق
حالا كه پاى كلمه طلاق به ميان آمد، نظر پروردگار و پيغمبر صلىاللهعليهوآله و اهلبيت عليهمالسلام را در رابطه با طلاق با دقت كامل عنايت كنيد.
اين نوشتهها را اى كاش به صورت تابلو در مىآوردند و در تمام دادگاهها مىزدند. كاش قوه قضائيه يك دفترچه ده برگى درست مىكرد و اينها را چاپ مىكرد و در همه دادگسترىها مىگذاشت، تا هر زن و مردى كه براى طلاق مراجعه مىكنند، اول اين دفترچه را به آنها مىداد كه بخوانند، بعد براى طلاق مراجعه كنند.
مسأله طلاق، مشترك بين مرد و زن است. گاهى مرد براى طلاق قدم جلو مىگذارد و گاهى هم زن و گاهى دو نفرى در مسأله طلاق و جدايى شركت و رضايت دارند.
البته يك سلسله مسائل فقهى داريم كه اگر براى مرد يا زن اتفاق بيافتد، آن عقد خود به خود باطل است، و طلاق لازم نيست.
يك مردى است كه توانايى جنسى ندارد، رفته و دخترى را عقد كرده و ثابت هم شده كه توانايى جنسى ندارد و نگفته، خود عقد به وسيله زن به هم زده مىشود.
يك مردى است كه بيمارى روانى دارد و نگفته است، عقد را به هم مىزنند. يك دختر خانمى است كه عيب دارد و نگفته بودند، عروسى به هم مىخورد، چون
تدليس ـ فريب كارى ـ كردهاند. يا آمدهاند يك دخترى را نشان دادهاند و يك دختر ديگر را برايش عقد كردهاند، اين هم مىتواند به هم بزند.
آن مواردى كه قهرا صيغه عقد به هم مىخورد آنها را كنار بگذاريد، خدا روى آنها حرفى ندارد، حرف خدا و پيغمبر و ائمه عليهمالسلام با مرد و زنى است كه هر دو سالم هستند و بدون علت، فقط به خاطر اوقات تلخى، به خاطر اين كه جناب پولدار شده و ديگر خوشش نمىآيد با اين خانواده باشد، بخواهد طلاق بدهد.
آقا پنج بچه از اين خانم پيدا كرده است، و اين خانم بعد از پنج دفعه تا دم مردن رفتن، از ريخت افتاده است، آقا هم وضعش خوب شده است، ديگر از صورت و جمال همسر خود خوشش نمىآيد، دنبال يك خوش قيافه مىگردد و مىخواهد زنش را طلاق بدهد.
نظر خدا به اين طلاقى است كه مرد، زن ديگرى را ديده و زن شوهر دارد، و به او پيشنهاد كرده كه از شوهرت طلاق بگير، من تو را بگيرم و زن خودم را طلاق بدهم. اين طلاق را خدا دارد مىگويد.
زن غير از مرد خودش را ديده و به او گفته است: صبر كن! من اينقدر شوهرم را در فشار و مضيقه قرار مىدهم كه من را طلاق بدهد، تا بيايم به تو شوهر بكنم.
نظر به يك طلاقى است كه هيچ علت عقلى، منطقى، شرعى، خانوادگى، عرفى، اجتماعى، انسانى، عرشى و ملكوتى ندارد. فقط طلاق بر اساس هوس و شهوات است.
قاضيان دادگاهها! زود در طلاق دخالت نكنيد كه گناه سنگينى است. زود زير بار طلاق نرويد كه گناه سختى است.