فارسی
سه شنبه 27 شهريور 1403 - الثلاثاء 12 ربيع الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

كيفر گناهان‏

  

 منابع مقاله:

کتاب :  بربال انديشه               

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

    

كيفر گناهان «1»

 

 1- زنا

 در روايات آمده است، كه هر گناهى كه در قرآن به آن وعده عذاب داده شده «كبيره» است، و چون در كتاب خدا به گناه زنا صريحاً وعده عذاب داده شده، در كبيره بودن آن هيچ ترديدى نيست.

درباره اين عمل خطرناك در قرآن مى خوانيم:

«وَ الَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لا يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً* يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً» «2».

«و آنان كه معبود ديگرى را با خدا نمى پرستند، و كسى را كه خدا خونش را حرام كرده است، جز به حق نمى كشند، و زنا نمى كنند؛ و كسى كه اين اعمال را مرتكب شود به كيفر سختى برسد.* روز قيامت عذابش دو چندان شود، و در آن با خوارى و سرشكستگى جاودانه ماند».

در تفسير «منهج الصادقين» و برخى از تفاسير ديگر آمده است كه: «اثاماً» در آيه شريفه، نام محلى در جهنم است كه زناكاران را در آن كيفر مى دهند و گفته اند:

چيزى است مانند چرك و خون كه از بدن دوزخيان جارى شود. اما «اثم» و «اثام» در اصل به معناى اعمالى است كه انسان را از رسيدن به ثواب دور مى نمايد و در اينجا منظور جزاى گناه است «3».

 

آثار زنا در روايات

 

1- در روايتى امام باقر عليه السلام براى زنا شش اثر ذكر كرده اند: سه در دنيا و سه در آخرت، اما آثار دنيايى: از بين رفتن آبرو، كم شدن رزق، نزديك كردن مرگ. اما آثار آخرتى: غضب حق، سختى در حساب، دخول در جهنم و خلود در آن «4».

2- و نيز فرمود:

«كسى كه با زن مسلمان، يا يهودى يا نصرانى يا مجوسى، آزاد يا كنيز زنا كند و توبه نكرده، با اصرار بر اين عمل از دنيا برود، خداى متعال در قبرش سيصد در از عذاب باز مى كند كه از هر در مارها و عقرب ها و افعى هايى از آتش بيرون مى آيد و تا روز قيامت مى سوزد» «5».

3- از قول امير مؤمنان عليه السلام نيز نقل شده است كه فرمود:

«در قيامت به دستور خدا بوى متعفنى وزيده مى شود كه تمام اهل محشر ناراحت مى شوند، در حدى كه تنفس بر آنها سخت مى گردد، منادى ندا مى دهد: مى دانيد اين بوى متعفن از چيست؟ مى گويند: نه، ولى سخت ناراحتيم؛ مى گويد: اين بوى زناكاران است كه بدون توبه از دنيا رفته اند، پس آنها را لعنت كنيد كه خدا لعنتشان كرده است، نمى ماند در محشر كسى، مگر اينكه آنان را نفرين كرده و از خدا مى خواهند زناكاران را لعنت كند» «6».

4- رسول خدا صلى الله عليه و آله خطاب به امير مؤمنان عليه السلام فرمود:

«اى على! زنا شش پيامد دارد: سه در دنيا و سه در آخرت. پيامدهاى دنيايش اين است كه: 1- آبرو را مى برد. 2- مرگ را شتاب مى بخشد. 3- روزى را قطع مى كند. و پيامدهاى آن در آخرت عبارت است از: 1- سختى در حساب رسى 2- خشم خداى رحمان 3- جاودانگى در آتش» «7».

5- قال الصادق عليه السلام:

الذُّنُوبُ الَّتِى تَحْبِسُ الرِّزْقَ الزِّنا «8».

«از گناهانى كه جلوى روزى را مى گيرد زناست».

6- قال على عليه السلام:

الزِّنا يُورِثُ الْفَقْرَ «9».

«زنا فقر را به بار مى آورد».

7- قال الصادق عليه السلام:

مَنْ وَطِى ءَ فُرُشَ امْرِءٍ مُسْلِمٍ وُطِى ءَ فِراشُهُ، كَما تَدِينُ تُدانُ «10».

«كسى كه به همسر مرد مسلمانى خيانت كند به همسرش خيانت كنند، به هر دستى بدهى از همان دست پس مى گيرى».

2- لواط

 

همجنس گرايى (لواط و مساحقه) از گناهان بزرگ است و در اسلام براى هر دو حد شرعى قرار داده شده است. حد همجنس گرايى در مردان، خواه فاعل باشد يا مفعول رجم (سنگسار) است، البته اثبات اين گناه بايد از راه هاى معتبر و قاطعى كه در فقه اسلامى و روايات معصومان عليهم السلام ذكر شده است صورت پذيرد. اما حدّ همجنس گرايى در زنان كه در فقه اسلامى و روايات از آن به «مساحقه» ياد شده است، پس از اثبات، صد تازيانه است.

رواياتى كه در مذمت و زشتى همجنس گرايى از پيشوايان اسلام نقل شده آنقدر زياد و تكان دهنده است كه با مطالعه آن هر كس احساس مى كند گناهى در قباحت و زشتى، به پاى آن نمى رسد. به يك روايت توجه كنيد:

قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله:

لما عَمِلَ قَوْم لُوْطٍ ما عَمِلُوا بَكَتِ الْأرْضُ الى رَبِّها حتى بَلَغَتْ دُمُوعُها الىَ السَّماءِ وَبَكَتِ السَّماءُ حتى بَلَغَتْ دُمُوعُهَا الْعَرْشَ، فَاوحَى اللَّهُ الىَ السَّماءِ أَنْ احْصِبيْهِمْ واوْحِى الَى الْارْضِ انْ اخْسِفىِ بِهِمْ «1.

«هنگامى كه قوم لوط آن اعمال ننگين را انجام دادند، زمين آنچنان گريست كه اشك هايش به آسمان رسيد و آسمان آنچنان گريست كه اشك هايش به عرش رسيد، در اين هنگام خداى متعال به آسمان وحى كرد كه آنها را سنگباران كن و به زمين وحى كرد كه آنها را فرو بر» «12».

از قرآن مجيد و روايت حضرت صادق عليه السلام و امام هشتم عليه السلام كبيره بودن آن استفاده مى شود؛ بلكه از آثار اسلامى برمى آيد كه عقوبت لواط از زنا سخت تر است.

چند روايت

1- امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

«بدى گناه لواط از زنا بيشتر است، خداوند قومى را به خاطر اين عمل، هلاك كرد؛ ولى كسى را به زنا هلاك ننمود» «13».

2- پيامبر بزرگ مى فرمايد:

«لواطكار، درحال جنابت وارد محشر مى شود، و آب دنيا او را پاك نمى كند، خدا بر او خشمگين و لعنتش كرده و دوزخ برايش آماده است و بد جايگاهى است» «14».

3- و نيز پيامبر عزيز اسلام فرمود:

«هرگاه كسى مرتكب لواط شود، عرش خدا به لزره افتد، و خداوند او را لعنت كرده، بر او غضب نمايد، و جهنم برايش آماده است، و شخصى كه تن به اين عمل داده و خودفروشى كرده، در كنار جهنم نگاهش مى دارند تا حساب خلايق تمام شود، آنگاه او را در عذاب انداخته و در طبقات دوزخ براى هميشه معذّب خواهد بود» «15».

4- امام ششم عليه السلام فرمود:

«حلال داننده لواط يا مقرّ بر او نمى ميرد مگر آن كه به وقت مرگ، سنگى از همان سنگ هايى كه بر قوم لوط، به عنوان عذاب، باريد بر او بخورد، مرگ وى با همان سنگ است و براى اينكه رسوا نشود، خدا آن سنگ را پنهان مى دارد» «16».

5- حضرت رضا عليه السلام فرمود:

«بترس و زنا و لواط را ترك كن، لواط بدتر از زناست، اين دو گناه موجب هفتاد و دو گونه درد در دنيا و آخرت است» «17».

3 مساحقه «17»

 

زنى به حضرت صادق عليه السلام عرض كرد، زنانى كه با يك ديگر مساحقه مى كنند حدّشان چيست؟ امام فرمود: حدّ زنا، به راستى چون قيامت شود آنان را مى آورند، و لباس هايى از آتش بريده شده بر آنها مى پوشانند، و مقنعه هاى آتشين به سرشان مى بندند، و زيرجامه هاى آتشين به بدنشان قرار مى دهند و عمودهاى آتش در جوفشان فرو كرده، و آنان را به جهنم مى اندازند. اولين ملتى كه مساحقه در آنان رواج يافت، قوم لوط بود، كه مردان به مردان سرگرم شدند و زنان بى شوهر به يكديگر اكتفا كردند، و به وقت نزول عذاب مرد و زن يك جا هلاك شدند «18».

امام صادق عليه السلام در جواب زنى درباره زنان مساحقه گر فرمود:

«در جهنم اند، چون قيامت شود چادرهايى از آتش بر آنان پوشيده شود، و عمودهاى آتشين در باطن و عورتشان داخل كنند، و آنها را در جهنم اندازند.

عرض كرد: در قرآن از اين مسئله ياد شده؟ فرمود: آرى، عرض كرد: كجا؟

فرمود اصحاب الرس» «19».

4 قيادت

 

قيادت، رساندن مرد و زن به يكديگر براى زنا، يا مرد و مرد براى لواط است و در حرام بودن آن و به گفته بعضى كبيره بودنش شكى نيست.

دو روايت

پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:

«هر كس براى زنا بين مرد و زنى واسطه شود، خداوند بهشت را بر او حرام كرده و جايش در دوزخ است، كه دوزخ بدجايى است، و دائم مورد خشم خداست تا بميرد» «20».

امام ششم عليه السلام مى فرمايد:

«در قيامت خداوند با سه كس سخن نمى گويد، و به آنان نظر رحمت نمى كند، و ايشان را پاكيزه نمى نمايد، و براى آنان عذاب دردناكى است: پير زناكار، ديّوث، زن شوهردارى كه زنا دهد» «21».

5 قذف «22»

 

قذف از بدترين گناهان، و قاذف فردى فاسق و پليد و تبهكار است؛ زيرا كسى كه در يك جامعه، يا يك محل و منطقه به يك مرد و زن نسبت زنا يا لواط بدهد، و بدون سبب آبروى يك مسلمان را در بين مردم ببرد، انسان نيست.

ريختن آبروى مردم با زبان قابل مقايسه با شكم پاره كردن و زخم زدن با اسلحه نيست! مردم در حريم حرمت آبرو، داراى يك زندگى آرام و با امنيت اند، كسى كه حافظ زبان خود نيست و با آبروى مردم بازى مى كند، از حيوان درنده بدتر است، و اينكه در بسيارى از روايات آمده، عده كثيرى از مردم در قيامت به خاطر زبان معذب به بدترين عذابند جداً يك مسئله حقّى است!

رسول اكرم و امام صادق و موسى بن جعفر و حضرت رضا و امام جواد عليهم السلام قذف را از گناهان كبيره دانسته و قرآن مجيد به اين گناه وعده عذاب حتمى داده است، آنجا كه مى فرمايد:

«إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ* يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ» «23».

«بى ترديد كسانى كه زنان عفيفه پاكدامن باايمان را [كه از شدت ايمان از بى عفتى و گناه بى خبرند] متهم به زنا كنند، در دنيا و آخرت لعنت مى شوند، و براى آنان عذابى برزگ است.* [در] روزى كه زبان ها و دست ها و پاهايشان بر ضد آنان به گناهانى كه همواره انجام مى دادند، شهادت دهند».

نظر ديگران

 

يكى از دانشمندان اسلامى در يكى از مقالاتش مى نويسد:

«منظور از تشريع حدّ قذف، و فاسق شمردن قاذف، و اينكه پس از ارتكاب اين عمل خائنانه كه بازى با آبروى مردم است نبايد به هيچ وجه گواهى او را قبول كرد، حفظ عفت و عزت جامعه اسلامى و پرورش روح غيرت و بزرگوارى در افراد مسلمان است؛ زيرا در اجتماعى كه چنين دشنام هاى زننده و تهمت هاى گزنده شايع و رايج و بدون كيفر بماند، روح عزت و غيرت خواهد مرد، و پرده عِرْض و آبرو دريده خواهد شد، و محتاج به توضيح نيست كه چون قومى در چنين ورطه انحطاط سقوط كرد هيچگاه قادر بر حفظ كيان ملى و استقلال قومى و دفاع از وطن نخواهد بود».

و ديگرى مى گويد:

«براى جلوگيرى از تهمت هاى ناروا و شيوع افترا، اسلام كسى كه زنان پاكدامن را متهم سازد و نتواند چهار شاهد بياورد را با حكم خوردن هشتاد تازيانه، محروم شدن از اطمينان مردم مسلمان به او، و عدم قبول شهادت او كيفر مى دهد، و اين براى اين است كه بازار تهمت و شايعه و دروغ گرم نشود و اضطراب و ناراحتى در ميان مردم و خانه ها شايع نگردد و به جاى اطمينان و اعتماد، شك و ترس در اجتماع رونق نيابد».

نبايد فراموش شود كه قذف به طور مطلق حرام و از گناهان كبيره است، خواه قذف كننده راستگو باشد، خواه دروغگو؛ يعنى اگر با چشم خود زنا و لواط را ببيند حق گفتن ندارد مگر چهار شاهد عادل بياورد، بنابراين بر فرض ديدن وقوع زنا يا لواط حق گفتن ندارد و اگر بگويد قذف كرده و به قول قرآن ملعون و مستحق كيفر دنيايى و عذاب آخرتى است!!

امام پنجم عليه السلام مى فرمايد:

«كسى كه به زن پاك دامنى نسبت زنا بدهد، خداى متعال كردار نيكش را نابود مى كند و در قيامت هفتاد هزار ملك مأمور مى شوند او را از پس و پيش تازيانه بزنند، آنگاه او را به آتش دوزخ دراندازند» «24».

 

6 شراب خوارى «25»

 

مضرات انسانى، اقتصادى، اجتماعى، اخلاقى، مادى و معنوى مسكرات احتياج به توضيح ندارد.

كدام انسان در كره زمين، ضربه ها و خطرات هولناك مسكرات را انكار مى كند؟ آيا مشروب خوار واقعاً نمى داند پس از مستى و تعطيل عقل و تخدير اعصاب، منشأ چه جناياتى است؟!

نكته اى از الميزان

 

صاحب «تفسير الميزان»، رضوان اللَّه عليه مى فرمايد:

«رجس و شيطانى بودن شراب و ساير محرّمات در آيه قرآن، از اين جهت است كه اين كارها، آدمى را به ارتكاب عمليات زشتى كه مخصوص شيطان است مى كشانند، و شيطان هم جز اين كارى ندارد كه وسوسه هاى خود را در دل ها راه دهد و دل ها را گمراه كند، چنانچه در آيه 91 سوره مائده مى فرمايد:

«مسلماً شيطان مى خواهد با شراب و قمار، ميان شما دشمنى و كينه [سخت ] اندازد، و از ياد خدا و نماز بازتان دارد؛ آيا شما [از اين امور با همه زيان ها وخطراتى كه دارد] خوددارى خواهيد كرد» «26».

و اين كه در اين آيه دشمنى و خشم را تنها از آثار شراب و قمار دانسته از اين جهت است كه: اين اثر در آن دو ظاهرتر است، چه معلوم است كه نوشيدن شراب باعث تحريك سلسله اعصاب شده و عقل را تخدير و عواطف عصبى را به هيجان مى آورد، به طورى كه اين هيجان اعصاب، اگر در راه خشم و غضب به كار رود معلوم است چه ثمرات تلخى به بار مى آورد».

مفاسد شراب خوارى

 

شراب زمينه بزرگترين جنايت، حتى جنايتى كه درندگان هم مرتكب آن نمى شوند را براى آدم مست فراهم مى كند، و اگر در مسير شهوت و بهيميّت قرار گيرد معلوم است كه به رسوايى كشيده مى شود، هر فسق و فجورى را، چه درباره مال و عرض خود، و چه درباره ديگران باشد در نظرش زينت داده و او را به هتك جميع مقدسات دينى و اجتماعى وا مى دارد.

دزدى، خيانت، دريدن پرده محارم خود، فاش كردن اسرار، ورود به خطرناك ترين ورطه هاى هلاكت و امثال آن را در نظرش ناچيز جلوه مى دهد.

چنان كه آمار ممالك به ظاهر متمدن، كه نوشيدن هر نوع مشروب در ميانشان رواج دارد نشان مى دهد كه بزرگترين ارقام جنايت، حوادث ناگوار، فسق، فجور و اعمال ننگين و شرم آور محصول نوشيدن شراب است!!

 

رواياتى در باب شراب خوارى

 

كافى است براى درك عظمت اين گناه، كه در كبيره بودنش شكى نيست، به رواياتى كه از طريق پيامبر و اهل بيت عليهم السلام عذاب سخت مشروب خوار را در قيامت بازگو كرده اند دقت كنيد:

 

1- عذاب شراب خوار در قيامت

 

حضرت صادق عليه السلام فرمود:

«فرداى قيامت شراب خوار وارد محشر مى شود، در حالى كه رويش سياه و دهانش كج، و زبانش بيرون آمده و فرياد تشنگى اش بلند است و به او از چاهى كه در آن چرك زناكاران ريخته شده مى آشامانند» «27».

و نيز فرمود:

«به خدا قسم كسى كه نماز را سبك بشمارد، و مست كننده اى بياشامد به شفاعت من نمى رسد».

 

2- لعنت شدگان

 

همچنين از آن حضرت نقل شده است كه فرمود:

«در مسئله شراب، خداوند ده نفر را لعنت كرده: كارنده درخت، نگهبان باغ انگور جهت شراب، فشار دهنده انگور، نوش كننده، ريزنده در جام، حمل كننده، تحويل گيرنده، خريدار، فروشنده و دريافت كننده پول» «28».

امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

«شراب خوار با بت پرست مساوى است و در قيامت كافر محشور مى شود، شراب ريشه هر گناهى است» «29».

 

عقوبت شراب خوارى

 

امام صادق عليه السلام فرمود:

«كسى كه يك جرعه شراب بخورد خدا و پيامبران و مؤمنان او را لعنت مى كنند، اگر به مقدارى بخورد كه مست شود، روح ايمان از او دور و به جايش روح پليد شيطانى جايگزين مى گردد، پس نماز را ترك مى كند و ملائكه او را سرزنش مى كنند و خداوند به او خطاب مى كند: اى بنده! كافر شدى، بدا به حال تو، سپس امام فرمود: بدا به حالش، بدا به حالش، به خدا سوگند! يك سرزنش الهى از هزار سال عذاب سخت تر است. لعنت كرده خدا هستند، هر جا بروند از پناه خدا بيرونند و هلاك مى شوند، پس فرمود: ملعون است كسى كه امر الهى را ترك مى كند، اگر به صحرا رود صحرا هلاكش مى كند، اگر به دريا رود، دريا غرقش مى كند، پس او مغضوب به خشم خداوند بزرگ است» «30».

 

7 سرقت

 

فضل بن شاذان كه از بزرگان اصحاب ائمه و از دانشمندان مشهور شيعه است، نقل مى كند كه حضرت رضا عليه السلام سرقت را از گناهان كبيره شمرده است «31».

و در روايت اعمش آمده كه حضرت صادق عليه السلام از قول نبى اكرم صلى الله عليه و آله نقل كرده است: زنا نمى كند كسى كه به خدا و روز جزا ايمان داشته باشد و هم چنين دزدى نمى كند شخص دزد، در حالى كه ايمان داشته باشد «32».

آرى! بنابراين روايت، زناكار و سارق، از ايمان به خدا و روز قيامت بهره اى ندارند.

 

روايات و حرام خوارى

 

مسئله عذاب خوردن مال دزدى را بايد در باب حرام خوارى جستجو كرد، اتفاقاً در اين زمينه رواياتى وارد شده كه انسان از خواندن آنها بر خود مى لرزد!!

1- رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله مى فرمايد:

«خداوند را در بيت المقدس ملكى است كه هر شب ندا مى كند: هر كس حرام بخورد از او واجب و مستحبى پذيرفته نيست» «33».

2- و نيز فرمود:

«كسى كه جامه اى را به ده درهم بخرد و در آن ده درهم، درهمى از حرام باشد، مادامى كه بر تن اوست، نمازش قبول نيست» «34».

3- و نيز فرمود:

«هر كس از به دست آوردن مال از هر كجا و هر راهى پروا نداشته باشد، خداوند از درافكندن او در جهنم از هر راهى باشد پروا ندارد» «35».

4- همچنين فرمود:

«هر گوشتى كه بر بدن انسان از حرام برويد، آتش به آن سزاوارتر است» «36».

5- و نيز حضرت فرمود:

«كسى كه از راه گناه مال به دست آورد و با آن كمك به خويشاوند كند، يا صدقه داده و انفاق كند، خداوند همه را جمع كرده و با او به آتش جهنم افكند» «37».

6- امام باقر عليه السلام مى گويد:

«پيامبر فرمود: ترسناك ترين برنامه اى كه بعد از خود بر امتم مى ترسم سه چيز است: به دست آوردن مال از راه حرام، شهوت رانى و ربا» «38».

7- امام باقر عليه السلام فرمود:

«كسى كه غير از حلال مالى كسب كند، سپس حج برود وقتى تلبيه مى گويد خطاب مى رسد: لالَبَّيْكَ وَلا سَعْدَيْكَ، اما اگر از حلال باشد خداوند به او خوش آمد مى گويد» «39».

8- امام پنجم مى فرمايد:

«آثار مال حرام در نسل انسان آشكار مى گردد» «40».

در رواياتى كه آمده است:

«هيچ عبادتى از حرام خور قبول نمى شود، باز دقت كنيد، آنگاه به رواياتى كه عذاب بى نماز، روزه خوار، بى حج، و... مراجعه كنيد ببينيد وقتى عبادات حرام خور قبول نشود، مثل كسى است كه اصلًا عبادت نكرده، و چنين كسى در قيامت به چه عذاب هايى دچار خواهد شد!!».

 

8 محارب و مفسد

 

قرآن مجيد شخص محارب و مفسد را علاوه بر وعده كيفر دنيايى، وعده كيفر سختى در قيامت داده است، بنابراين محاربه و افساد از گناهان كبيره است.

محارب كسى است كه اسلحه بردارد، براى اينكه با ترساندن مسلمانان به مال و ناموس آنان دست درازى كند، و فرقى نمى كند كه اين اسلحه چه باشد:

شمشير، نيزه، تفنگ، كارد، چوب، سنگ.

در اين برنامه خواه تنها باشد يا داراى همدست و خواه بتواند مالى را ببرد يا به كسى لطمه وارد كند يا نه، در دريا باشد يا خشكى، شهر باشد يا ده، صحرا باشد يا سرگردنه، شب باشد يا روز، مسلمان باشد يا غير مسلمان، مرد باشد يا زن، در بلاد اسلامى باشد يا كفر، و بالاخره محارب كسى است كه با به كار بردن اسلحه و قصد حمله به مسلمانان از آنان سلب آسايش كرده و امنيّت جانى يا مالى يا عِرْضى آنان را به خطر اندازد.

در سوره مائده درباره محارب چنين مى خوانيم:

«إِنَّما جَزاءُ الَّذِينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ* إِلَّا الَّذِينَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» «41».

«كيفر آنان كه با خدا و پيامبرش مى جنگند، و در زمين به فساد و تباهى مى كوشند، فقط اين است كه كشته شوند، يا به دارشان آويزند، يا دست راست و پاى چپشان بريده شود، يا از وطن خود تبعيدشان كنند. اين براى آنان رسوايى و خوارى در دنياست، و براى آنان در آخرت عذابى بزرگ است.*

مگر كسانى كه پيش از دست يافتنتان بر آنان توبه كنند؛ پس بدانيد كه خدا بسيار آمرزنده و مهربان است».

جهت اينكه در آيه شريفه از محارب با مسلمانان، تعبير به محارب با خدا و پيامبر كرده، براى تعظيم و تشريف شأن مسلمين است، به نحوى كه هرگونه معامله با مردم مسلمان، در حقيقت معامله با خدا و پيامبر است؛ زيرا مؤمن وابسته به خدا و پيامبر است و خدا و رسول هر نوع دست درازى به مسلمان را مخالفت با خود دانسته است.

امام ششم عليه السلام مى فرمايد:

«خداوند فرمود: بايد به من اعلام جنگ كند هر كه بنده مؤمن مرا آزار دهد، و بايد از غضبم ايمن باشد هر كس مؤمن را گرامى بدارد».

و فرمود:

«هر كس دوست مرا اهانت كند، آشكارا به جنگ با من برخاسته است» «42».

 

كلامى از يك دانشمند مصرى

 

يكى از دانشمندان بزرگ اسلامى «مصر» در اين زمينه مى نويسد:

«هدف كليّه شرايع آسمانى در اجتماع بشرى اين است كه پنج اصل مقدس و موضوع مهم يعنى: جان، عقل، مال، نسل، و عِرْض مردم را از تجاوز و تباهى محفوظ بدارند؛ زيرا تفريط و تعدى درباره هر يك از اين پنج موضوع مهم، موجب پديد آمدن تنازع و خونريزى و انتشار مفاسد و شرور است، و حكمت تشريع كيفر در برابر جرايم، جلوگيرى افراد متجرّى و جسور از اين گونه افراط و تعدى است، و جاى ترديد نيست كه صرف امر به معروف و نهى از منكر نمى تواند اين منظور را تأمين كند؛ بلكه تنها بيم از كيفر امروز و فرداست كه مى تواند ضامن اجراى اوامر و نواهى الهى باشد».

 

تزلزل پيوندها

 

با توجه به اين حقايق معلوم مى شود كه چرا شريعت اسلام كيفر چند گناه از قبيل: قتل عمد، قذف، زنا، محاربه افساد، شرب خمر، ارتداد از دين، لواط و سرقت را به نص صريح تعيين كرده و در ساير موارد كيفر خاصى مقرّر نداشته و نوع و مقدار كيفر را به نظر حاكم شرع گذاشته است.

اين همه به خاطر اين است كه به اقتضاى اوضاع زمان و مكان جرم و احوال مجرم او را تعزير كند؛ زيرا ارتكاب و انتشار اين گونه گناهان، موجب تزلزل پيوندهاى اجتماعى و علت بدبختى و پريشانى امت هاست.

 

9 ارتداد

 

اسلام، منبع تمام خيرات و بركات، در دنيا و آخرت است.

تقوا، ورع، بيدارى، علم، فضيلت، درستى، صلاح و سداد، جود و سخا، تواضع و خشيت و تمام اوصاف حميده، در سايه ارتباط اسلام به دست آمده و كسى كه در حدّ خودش از اسلام شناخت دارد و به آن عمل مى كند، مؤمن است، و مؤمن تنها كسى است كه از رضايت و خشنودى حق برخوردار است و در آخرت از بهترين نعمت هاى الهى بهره مند است.

قرآن مجيد بهشت را حق مؤمن دانسته و احترامى كه براى مؤمن قائل است براى كسى قائل نيست.

كسى كه روى به اسلام كند، در حقيقت روى به خير دنيا و آخرت كرده، و در نتيجه، درهاى رحمت الهى را به روى خود گشوده است.

با توجه به منافع دنيوى و آخرتى كه در اسلام هست، حساب كنيد اگر كسى روى از اين دين جاويد برگرداند، كه در حقيقت روى از خدا و انبياء و كتب آسمانى و درهاى رحمت الهى برگردانده، چه گناه بزرگى مرتكب شده است و علاوه بر كيفر در دنيا، در آخرت به چه عذابى مبتلا خواهد شد.

از آنجايى كه مرتد، از نظر قرآن كافر است، بهتر اين است كه خوانندگان محترم براى آگاهى از وضع كافر به قرآن مجيد مراجعه كنند، تا بر آنان معلوم شود كه مرتد در قيامت دچار چه بلاهاى خطرناك ابدى است:

«اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ وَيْلٌ لِلْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ شَدِيدٍ» «43».

«خدايى كه آنچه در آسمان ها و زمين است، در سيطره مالكيّت و فرمانروايى اوست؛ و واى بر كافران از عذابى سخت».

«وَ أَنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً» «44».

«و براى آنان كه به قيامت ايمان نمى آورند، عذابى دردناك آماده كرده ايم».

«وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ» «45».

«و كسانى كه كافر شده و آيات ما را تكذيب كرده اند، پس عذابى خواركننده براى آنان است».

كمتر سوره اى در قرآن مجيد مى بينيم كه به عذاب روگردانندگان از خدا اشاره نكرده باشد، وهمچنين در روايات مهم، به عذاب مرتدين اشاره شده كه خوانندگان محترم مى توانند براى تفصيل بيشتر، به قرآن و كتب روايى مراجعه كنند.

 

پی نوشت ها:

 

 -------------------------------------------

 

(1)- اول: گناهان جنسى قبل از آنكه به كيفر گناهان سه گانه «زنا» و «لواط» و «مساحقه» اشاره شود توجه شما را به مقدمه اى جلب مى نماييم:

وجود مبارك حضرت حق در وجود انسان غرايزى قرار داده است كه در چرخش چرخ زندگى شخصى و اجتماعى او نقش مهمى را ايفا مى كند. از آنجا كه انسان يك موجود اجتماعى است و زندگى روزمرّه اش بدون ارتباط با هم نوعان امكان پذير نيست، اين غرايز مورد نظر به طور معجزه آسايى او را در زندگى بهتر، يارى مى كند. بدون ترديد انسانِ بدون غريزه و تمايلات درونى در مسير زندگى خود به مشكلات و معضلات سختى دچار مى شود و هرگز به بهره ورى صحيح از زندگى موفق نمى شود.

يكى از نيرومندترين غرايز درونى انسان «غريزه جنسى» است كه در نوع زندگى بشر و چگونگى آن دخالت مستقيمى دارد. از آنجا كه انسان يك موجود لذّت گراست و به طور كلى نمى تواند از امور لذّت انگيز متنفر باشد، خداى متعال اين غريزه را در وجود او به امانت گذاشت. از ثمرات مهم اين غريزه بقاى نسل بشر، آرامش و آسايش و بهره بردارى از لذايذ صحيح انسانى است.

با توجه به آنچه ذكر شد اگر اين غريزه و غرايز ديگرى كه در وجود انسان نهفته شده است به تعديل در نيايد؛ به طور قطع او را دچار خسارت هاى جبران ناپذيرى مى نمايد. تحريك يا تعطيل اين غريزه و ساير غرايز درونى بشر، مايه ركود و سقوط حتمى او را فراهم مى آورد و زندگى شخصى و اجتماعيش را به جهنمى از اضطراب و وحشت تبديل مى نمايد. در روايات رسيده تصرح شده است كه پيروى بى چون و چراى از غرايز درونى و نفس اماره، ارزش و قيمت انسان را از بين مى برد. از وجود مبارك امير عارفان حضرت على عليه السلام پرسيدند كه: آيا انسان بهتر است يا ملائكه؟ حضرت فرمود:

إنَّ اللَّهَ عزّوجلّ ركَّبَ فىِ الْمَلائكةِ عَقْلًا بِلا شَهْوَةٍ وَركَّبَ فىِ الْبَهائِمِ شَهْوَةً بَلا عَقْلٍ وَرَكَّبَ فىِ بَنى آدَمَ كِلْتَيْهِما، فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ فَهُوَ خَيْرٌ مِنَ الْمَلائِكَةِ وَمَنْ غَلَبَ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ الْبَهائِمِ [بحار الانوار: 57/ 299، باب 39، حديث 5].

«خداى متعال در فرشتگان فقط عقل را نهاده است بدون شهوت و در حيوانات شهوات را بدون عقل و در فرزندان آدم هر دو را (عقل و شهوت) نهاده است. پس كسى كه عقلش بر شهوتش غالب شود از فرشتگان بهتر است، و كسى كه شهوتش بر عقلش چيره شود ازحيوانات بدتر است».

سركوب كردن غرايز

نكته مهم ديگرى كه لازم به ذكر است اين است كه اسلام هرگز با سركوب كردن غريزه جنسى موافق نيست و در راه استفاده صحيح از آن تأكيد كرده است. آنچه در مورد برخورد با اين غريزه نيرومند مطرح است و اسلام با آن مخالفت شديد خود را اعلام كرده است بهره بردارى غير مجاز از اين نعمت الهى است. اگر اسلام زنا، استمناء و لواط و... را حرام كرده است در مقابل، تمام دختران و پسران جوان را به ازدواج (دائم يا موقت) دعوت كرده است. اين همه تأكيد و پافشارى بر تشكيل خانواده و ازدواج نشانه اهميّتى است كه اسلام براى اين غريزه ارزشمند قايل شده است.

اسلام جوانى كه عذب است و تن به ازدواج نداده را از نظر دينى شخص ناقصى معرفى كرده و در مقابل، كسى را كه به امور مقدس ازدواج پرداخته از نظر دينى كامل دانسته است. اسلام نماز جوان مجرد را با نماز جوان متأهل برابر نمى داند و خلاصه اسلام احترامى را كه براى جوان متأهل قايل است هرگز براى شخص مجرد قايل نيست. اين همه، نشانه اهميّت و ارزش غريزه جنسى در نگاه اسلام مى باشد.

علل و عوامل تحريم مفاسد جنسى

مهمترين علت تحريم مفاسد جنسى، متلاشى شدن نقطه لذّت انسان است. توضيح اينكه براى هر انسانى در خور خواسته هاى درونى، نقطه اوجى براى لذت درونش قرار داده شده است، به عنوان مثال اگر كسى با يك منزل كوچك به اوج لذّت مى رسد و ديگرى با ساختمانى مرتفع، هر دو از نظر لذّت در يك سطح قرار دارند و نقطه اوج لذّتشان يكى است. با توجه به اين مثال در مورد غريزه جنسى اگر قرار باشد حد و مرزى در كار نباشد، شخصى كه با ازدواج با يك دختر متوسط از نظر زيبايى به اوج لذّت مى رسيد، با آزادى بى قيد و شرط نقطه لذّتش به هم مى خورد و ديگر از چنين همسرى به اوج لذّت نمى رسد. اين نكته داراى ريشه هاى عقلى و فلسفى است كه در اين مقال فرصت بررسى تمام جوانب آن نيست، بنابراين خوانندگان محترم را به فكر و مراجعه به تفاسير قرآن كريم ارجاع مى دهيم. تنها در اين قسمت به اين نكته اشاره مى كنيم كه به هم پاشيدن نقطه اوج لذّت انسان، داراى خسارات جبران ناپذيرى است كه مى توان مهمترين آن را با هرج و مرج و تبديل زندگى انسان به جنگل حيوانات برشمرد. شاهد نكته فوق زندگى غريبان و غرب گرايان است كه بر هيچ انسان با انصافى پوشيده نيست. با توجه به آنچه ذكر شد اينك توجه شما را به كيفر گناهان سه گانه مورد بحث جلب مى كنيم.

(2)- فرقان (25): 68- 69.

(3)- نكته مهمى كه در اين آيه شريفه مطرح است اين است كه خداى متعال مى فرمايد: كسانى كه مرتكب اين گناهان من جمله «زنا» شوند، در قيامت عذاب و مجازاتشان مضاعف است. در اينجا دو سؤال پيش مى آيد: نخست اينكه چرا عذاب اين گونه افراد مضاعف است؟ و چرا به اندازه گناهشان مجازات نمى شوند؟ و آيا اين با عدالت سازگار است؟ دوم اينكه در اينجا سخن از خلود و جاويدان ماندن در عذاب است، در حالى كه مى دانيم خلود تنها به كفار مربوط است و از سه گناهى كه در آيه شريفه مطرح است تنها گناه اول كفر است؛ اما درباره قتل نفس و زنا چرا خلود مطرح شده است؟.

مفسران در پاسخ سؤال اول مى فرمايند: گاه يك گناه سرچشمه گناهان ديگراست، مانند كفر كه سبب ترك واجبات و انجام محرمات مى گردد؛ اما در مورد زنا مضاعف بودن مجازات و عذاب فردى كه مرتكب آن شده است را مى توان به آثار اجتماعى آن سوق داد. گرچه شخص زناكار يك گناه مرتكب شده است؛ اما از آنجا كه اين گناه اثر مستقيمى در بروز آثار شوم و خطرناك اجتماعى دارد و زمينه بروز گناهان ديگر مى شود، مجازاتش دو برابر است. شاهد نكته فوق آيه 31 سوره اسراء است كه مى فرمايد:

«وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِيلًا».

«نزديك زنا نشويد كه كار بسيار زشت و بد بدراهى است».

خداى متعال در اين آيه نمى فرمايد «زنا نكنيد» بلكه مى فرمايد: «نزديك زنا نشويد» اين تعبير علاوه بر تأكيدى كه در عمق آن نسبت به خود عمل نهفته شده است اشاره لطيفى دارد كه آلودگى به زنا غالباً مقدماتى دارد كه انسان را به طور تدريجى به آن نزديك مى كند، به عنوان مثال: چشم چرانى يكى از مقدمات آن است و يا بدحجابى و برهنگى نيز مقدمه ديگر آن مى باشد.

نكته مورد نظر در آيه فوق اين است كه در جمله «إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِيلًا».

سه تأكيد نهفته شده است كه همه دليل بر عظمت گناه است (انَّ، و استفاده از فعل ماضى، و تعبير به فاحشة موارد تأكيد است.) و جمله «ساءَ سَبِيلًا» بيانگر اين واقعيت است كه عمل زنا راهى به مفاسد ديگر در جامعه مى باشد.

اما در پاسخ از سؤال دوم مى توان گفت كه بعضى از گناهان به قدرى شديد است كه سبب بى ايمان از دنيا رفتن مى شود. در مورد زنا مخصوصاً اگر زناى محصنه باشد نيز ممكن است چنين باشد.

اين احتمال نيز وجود دارد كه خلود در آيه مربوط به هر سه گناه (شرك، قتل و زنا) باشد.

فلسفه تحريم زنا:

1- پيدايش هرج و مرج در نظام خانواده و از ميان رفتن رابطه فرزندان و پدران.

امير مؤمنان عليه السلام در مورد فلسفه تحريم زنا فرموده است: «خداى متعال زنا را براى حفظ اصل و نسب و لواط را براى زياد شدن نسل حرام كرده است».

همچنين از امام رضا عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «علت تحريم زنا مفاسدى مانند: قتل نفس، از بين رفتن اصل و نسب، ترك تربيت كودكان، تباه شدن موضوع ارث و ميراث، كه در آن وجود دارد مى باشد».

2- اين عمل ننگين سبب انواع برخوردها و كشمكش هاى فردى و اجتماعى در ميان هوسبازان است.

3- علم و تجربه نشان داده است كه اين عمل زشت سبب بيمارى هاى فراوانى است.

4- شيوع عمل منافى با عفت مهمترين عامل و از موانع بزرگ ازدواج و تشكيل خانواده به شمار مى رود. نبايد فراموش كرد كه تنها فلسفه ازدواج اشباع غريزه جنسى نيست؛ بلكه اشتراك در تشكيل زندگى، انس روحى و آرامش روانى و تربيت فرزندان و همكارى در تمام زمينه هاى زندگى از آثار ازدواج است كه در صورت عدم تحريم زنا، انسان از اين مواهب الهى محروم مى ماند.

(4)- كافى: 5/ 541، باب الزانى، حديث 3؛ وسائل الشيعه 20/ 309، باب تحريم الزنا، حديث 25692.

(5)- وسائل الشيعه: 20/ 321، باب 9، حديث 25725؛ بحار الانوار: 72/ 389، باب 85، حديث 6.

(6)- ثواب الاعمال: 262؛ وسائل الشيعه: 20/ 322، باب 10، حديث 25725.

(7)- من لا يحضره الفقيه: 4/ 365، باب النوادر وهو آخر ابواب الكتاب؛ وسائل الشيعه: 20/ 311، باب 1، حديث 25700.

(8)- كافى: 2/ 447، باب تفسير الذنوب، حديث 1؛ بحار الانوار: 70/ 374، باب 138، حديث 11.

(9)- من لا يحضره الفقيه: 4/ 20، باب ما جاء فى الزنا، حديث 4978؛ الخصال: 2/ 504، حديث 2.

(10)- كافى: 5/ 553، باب من عف عن حرم الناس، حديث 1؛ روضة الواعظين: 2/ 463.

(11)- ثواب الاعمال: 264؛ وسائل الشيعه: 20/ 332، باب 17، حديث 25753.

(12)- علت تحريم همجنس گرايى

مهمترين علت تحريم اين عمل ننگين اين است كه: انسان به صورت طبيعى و سالم تمايل جنسى به جنس مخالف دارد و اين ميل از ريشه دارترين غرايز انسان است كه ضامن بقاى نسل اوست؛ بنابراين هر گونه كارى كه اين ميل را از مسير خود منحرف نمايد، يك نوع بيمارى و انحراف روانى در انسان ايجاد مى كند.

مردى كه تمايل به جنس موافق دارد و يا مردى كه تن به چنين عملى مى زند هرگز مرد كاملى نيست. در كتابهاى امور جنسى اين ميل زشت به عنوان يكى از مهمترين انحرافات انسانى شمرده شده است و ضمن آن به اين نكته نيز توجه شده است كه ادامه همجنس بازى، تمايلات جنسى را نسبت به جنس مخالف در انسان به صورت تدريجى از بين مى برد و در مورد كسى كه تن به اين كار مى دهد احساسات زنانه اى پيدا مى شود و كم كم هر دو گرفتار بيماريهاى جنسى مى شوند.

اسلام يكى از مجازاتهايى را كه براى چنين افرادى برشمرده آنست كه ازدواج خواهر، مادر و دختر شخص مفعول را بر فاعل حرام نموده است.

(13)- كافى: 5/ 543، باب اللواط، حديث 1؛ وسائل الشيعه: 20/ 329، باب 17، حديث 25745.

(14)- كافى: 5/ 544، باب اللواط، حديث 2؛ وسائل الشيعه: 20/ 329، باب 17، حديث 25744.

(14)- كافى: 5/ 544، باب اللواط، حديث 2.

(15)- كافى: 5/ 548، باب اللواط، حديث 9؛ وسائل الشيعه: 20/ 331، باب 17، حديث 25750.

(16)- فقه الرضا عليه السلام: 277، باب 44؛ بحار الانوار: 76/ 70، باب 71، حديث 21.

(17)- همجنس بازى زنان.

(18)- كافى: 3/ 91، باب معرفة دم الحيض، حديث؛ وسائل الشيعه 20/ 344، باب 24، حديث 25786.

(19)- تفسير قمى: 2/ 113؛ وسائل الشيعه: 20/ 347، باب 24، حديث 25794.

(20)- ثواب الاعمال: 286؛ وسائل الشيعه: 20/ 351، باب 27، حديث 25803.

(21)- كافى: 5/ 537، باب الغيره، حديث 7؛ وسائل الشيعه: 20/ 236، باب 133، حديث 25522.

(22)- در كتاب «حدود» بابى تحت عنوان «حد قذف» مطرح شده است. «قذف» (بر وزن حذف) در لغت به معناى پرتاب كردن به سوى نقطه دور دستى است؛ ولى در اين گونه موارد، مانند كلمه رَمْى، كنايه از متهم كردن كسى به يك اتهام ناموسى است.

هدف از قراردادن حدود قذف اولًا: حفظ آبروى انسان است و ثانياً: جلوگيرى از مفاسد فراوان اجتماعى و اخلاقى است كه در اين راستا دامان جامعه را لكه دار مى كند؛ چرا كه اگر افراد فاسد آزاد باشند و هر نسبت ناروايى را به هر كس كه بخواهند بدهند، آبرو و نواميس مردم همواره در معرض خطر قرار مى گيرد. و كانون گرم خانواده به جهنمى سوزان تبديل مى شود.

(23)- نور (24): 23- 24.

(24)- وسائل الشيعه: 18/ 431.

(25)- شراب خوارى و ميگسارى در زمان جاهليت و قبل از ظهور اسلام بسيار رواج داشت و به صورت يك بلاى عمومى در آمده بود. آنقدر گرايش مردم عرب به شراب زياد بود كه برخى از مورخان مى گويند: عشق عرب جاهلى در سه چيز خلاصه مى شد: شعر، شراب و جنگ.

هم چنين از روايات استفاده مى شود كه حتى بعد از تحريم شراب مسئله ممنوعيت آن براى بعضى از مسلمانان بسيار گران و مشكل بود، تا آنجا كه مى گفتند:

ما حَرَّمَ عَلَيْنا شَى ءٌ اشَدُّ مِنَ الْخَمْرِ

«ما هيچ حكمى بر ما سنگين تر از تحريم شراب نبود».

به هر تقدير خداى متعال با اين بلاى عمومى به مبارزه برخواست و نخست با ذكر زشتى و قباحت و پليدى شراب و سپس بايك حركت قاطع حرمت آن را از طريق رسول خدا صلى الله عليه و آله اعلام و عمومى نمود.

آثار شوم شراب خوارى

1- به موجب آمارى كه در انگلستان درباره جنون الكى انتشار يافته است چنين به دست آمده كه از 2249 ديوانه اى الكى تنها 53 نفر از آنها بر اثر حوادث ديگر به اين درد مبتلا شده اند. (سمپوزيوم الكل: 65)

2- به موجب آمار ديگرى كه از تيمارستان هاى آمريكا به دست آمده است 85% از بيماران روانى آنها را معتادان به الكل و شراب تشكيل مى دهند. (سمپوزيوم الكل: 65)

3- در فرانسه هر روز 440 نفر جان خود را براثر مصرف الكل از دست مى دهند. (بلاى اجتماعى قرن ما: 205)

4- به موجب آمارى كه توسط يكى از دانشمندان به نام «هوگر» به مناسبت بيستمين سالگرد جمله علوم ابراز شد 60% از قتل هاى عمدى، 75% ضرب و جرح، 30% جرايم ضد اخلاقى مانند زنا، 20% از جرايمى مانند سرقت مربوط به كسانى بوده كه شراب خوارى مى كردند. بنابر آمار همين مشخص 40% از كودكان مجرم، داراى سابقه شراب خوارى بوده اند. (سمپوزيوم الكل: 66)

(26)- «إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ» [مائده (5): 91].

(27)- وسائل الشيعه: 25/ 297، باب 9، حديث 31948.

(28)- كافى: 6/ 429، باب النوادر، حديث 4؛ وسائل الشيعه: 17/ 224، باب 55، حديث 32163.

(29)- كافى: 6/ 403، باب ان الخمر رأس كل اثم، حديث 4؛ وسائل الشيعه: 25/ 315، باب 12، حديث 31993.

(30)- كافى: 6/ 399، باب شارب الخمر، حديث 16؛ تهذيب الاحكام: 9/ 105، باب 2، حديث 191.

(31)- عيون اخبار الرضا عليه السلام: 2/ 126، باب 35 (باب ما كتبه الرضا للمامون...).

(32)- كافى: 2/ 281 باب الكبائر، حديث 16؛ من لا يحضره الفقيه 4/ 23، باب ما جاء فى الزنا، حديث 4978.

(33)- بحار الانوار: 100/ 16، باب 1، حديث 72؛ عدة الداعى: 153.

(34)- محجة البيضاء: 3/ 204، كتاب الحلال والحرام.

(35)- مستدرك الوسائل: 13/ 22، باب 7، حديث 14623- 6؛ اختصاص: 249.

(36)- مستدرك الوسائل: 13/ 332، باب 1، حديث 15509- 14؛ مجموعه ورّام: 1/ 61، باب العتاب.

(37)- محجة البيضاء: 3/ 205، كتاب الحلال والحرام.

(38)- كافى: 5/ 124، باب المكاسب الحرام، حديث 1؛ وسائل الشيعه: 17/ 81، باب 1، حديث 22041.

(39)- كافى: 5/ 124، باب المكاسب الحرام، حديث 4؛ وسائل الشيعه: 17/ 89، باب 4، حديث 28597.

(40)- كافى: 5/ 124، باب المكاسب الحرام، حديث 4؛ وسائل الشيعه: 17/ 18، باب 1، حديث 22043.

(41)- مائده (5): 33- 34.

(42)- كافى: 2/ 352، باب من آذى المسلمين، حديث 7؛ وسائل الشيعه 2/ 428، باب 19، حديث 2549.

(43)- ابراهيم (14): 2.

(44)- اسراء (17): 10.

(45)- حج (22): 57.

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

رمضان، ماه دعا و استغفار
دلهره های آخرالزمانی !
ایده‌هایی برای یاد مرگ!
آیا خدا بندگانش را به خودشان واگذار می کند؟
در مدح سیّد الساجدین علیه السّلام
آیت الله صافی گلپایپانی
قیام امام حسین علیه السلام از دیدگاه طبری
برداشتن موانع پیشرفت اسلام ازعلل قیام امام حسین
سلام امام زمان (ع) بر تربت امام حسين (ع)
حجاب مصونیت است نه محدودیّت

بیشترین بازدید این مجموعه

انتقام جوئی
رباخواری
به مناسبت ولادت پيامبر اكرم (ص)
كيفر گناهان‏
روز زن و مادر
رمضان، ماه دعا و استغفار
اسم اعظمی که خضر نبی به علی(ع) آموخت
حجاب مصونیت است نه محدودیّت
دعا و مناجات با خدا، برتر از تلاوت قرآن
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^