ذو القرنين پرسيد: ظهر تمام مغازه ها باز بود، ولى صاحبانشان نبودند؟
گفت: ما در شهرمان انسان فقير نداريم و نمى گذاريم فقيرى هم به وجود بيايد. لذا دزد هم نداريم. اين جواب سؤالات شما بود، حالا بگوييد شما براى چه به شهر ما آمده ايد؟ ذو القرنين گفت: هيچ! آمده بوديم اين درس ها را بگيريم و برويم.
اين روش و منش ذو القرنين بود كه روش هر انسان پاك و حقيقت جويى است و يكى از ويژگى هاى پيامبر اسلام نيز هست. پيغمبر آمده تا مردم را وادار به انجام امور پسنديده كند و جامعه اى پاك، بى اضطراب، بى دغدغه، بى رنج و ترس، و بى فساد و انحراف ايجاد كند.
متاسفانه، در حال حاضر، ما وضع خوبى نداريم و بى دغدغه و اضطراب نمى توانيم زندگى كنيم. چون به هم اعتماد نداريم.
كاسب هايمان مضطرب هستند، زيرا وقتى مى خواهند جنسى را بفروشند، با اين كه مى دانند خريدار نمازخوان است، باز مى ترسند از او چك بگيرند و اگر هم بگيرند تا روز وصول چك مضطرب اند كه نكند حساب خالى او باشد؛ پدرى كه مى خواهد دخترش را شوهر بدهد يا براى پسرش زن بگيرد، دائم در فكر است كه اين پسر واقعا خوب است و اذيتمان نمى كند؟ يا عروسى كه مى خواهيم بگيريم خوب است؟
خلاصه، همه در اضطراب به سر مى بريم.
حال، چه وقت اين اضطراب به آرامش مى رسد معلوم نيست. كم اتفاق مى افتد همه به هم اعتماد داشته باشند، همه به هم حسن ظن داشته باشند، همه تكيه گاه هم باشند. پيغمبر آمده بود تا اين اضطراب ها را بردارد و آرامش به انسان ها بدهد. آمده بود امر به معروف و نهى از منكر كند و مردم را از زشتى ها بازدارد تا آلوده نباشند، پليد نباشند، فكر بد در حق هم نكنند، به هم ظلم نكنند، مال يكديگر را نبرند، حق همديگر را پايمال نكنند و ... نيز آمده بود تا مردم را از زيربار سنگين فرهنگ هاى شيطانى درآورد و رسم ها و عادات دست وپاگير كه مثل زنجير به دست و پاى زندگى شان بسته شده را باز كند:
«و يضع عنهم إصرهم و الاغلال التى كانت عليهم».
خداوند در پايان آيه نيز مى فرمايد: آنان كه از اين پيغمبر و نورى كه بر او نازل شده پيروى كنند، او را بزرگ بدارند و يارى اش كنند، در دنيا و آخرت رستگار شده اند:
«فالذين آمنوا به و عزروه و نصروه و اتبعوا النور الذى أنزل معه أولئك هم المفلحون».
آرى، هدف همه آيات قرآن و هدف پيامبر بزرگ اسلام و ساير انبياى الهى، عليهم السلام، اين است كه مردم را به پاكى دعوت كنند و از زشتى ها دور نگه دارند. و اين همان چيزى است كه عقل آدمى بر درستى آن صحه مى گذارد و تبعيت از آن را بر خود واجب مى داند.
منبع : پایگاه عرفان