قرآن كه مبيّن قوانين فرهنگ خدا و آيين پروردگار عزيز عالم است، وقتى جهان را به صورت كلى و تحت عنوان خانه خلقت نظام مورد توجّه قرار مى دهد، بر پا بودن آن را مبتنى بر اصل عدل مى داند، و همين قرآن هنگامى كه اجزاى منفرد عالم را تحت طرح بندى و بحث قرار مى دهد، نظام و ادامه حيات آن را متكى بر عدل و بر هدايت مى داند:
سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى* الَّذى خَلَقَ فَسَوَّى* وَ الَّذى قَدَّرَ فَهَدى* وَ الَّذى أَخْرَجَ الْمَرْعى*. فَجَعَلَهُ غُثاءً أَحْوى*
ابتناى عالم هستى بر عدل، اصلى كلى است كه هم از طريق نبوت؛ يعنى عالى ترين طريقى كه در خور استعداد بشر بوده است، به او نمايانده شده، و هم از طريق دانش و علم نظرى كه بر روى مبانى براهين و استدلالات استوار هست، براى او اثبات گرديده و هم از طريق دانش تجربى و عملى كه بينايان و متفكران بنى آدم آن را در تجربه حسى به دست آورده اند.
منبع : پایگاه عرفان