حضرت مسيح عليه السلام روى تپه اى در بيابانهاى شهر ناصريه ، نيمه شب مشغول عبادت ، بندگى و مناجات بود . شب انبيا ، ائمه عليهم السلام و اولياى خدا به پر قيمت ترين شكل پايان مى گرفت . سعدى مى گويد :
شب مردان خدا روز جهان افروز است
روشنان را به حقيقت شب ظلمانى نيست
حاضر نشدند ساعتى از عمر خود را ضايع كنند . حضرت در حال مناجات بود ، حس كرد مادرش حضرت مريم عليها السلام به مشكل برخورده است . عبادتش را قطع كرد و از بالاى تپه سرازير شد . آمد ديد مادرش از دنيا رفته است .
منبع : پایگاه عرفان