نظام خانواده در اسلام - جلسه هجدهم – (متن کامل + عناوین)
- تاریخ انتشار: 17 اسفند 1391
- تعداد بازدید: 2941
مسئوليت عظيم سرپرست خانواده
خود و اهل بيت خود را از آتش قيامت حفظ كنيد
در يك آيه در سوره مباركه تحريم مسئوليت بسيار سنگينى را متوجه سرپرست خانواده مىكند، كه در عين سنگينى داراى منابع دنيائى و آخرتى است.
اگر تمام مردم بخصوص آنان كه عهدهدار مسئوليت زن و فرزند هستند به اين آيه شريفه توجه مىكردند، درصد عمدهاى از مشكلات خانواده ها حلمىشد، وبىنظمى واضطراب وناامنى از محيطخانه رخت مىبست، ونابسامانيها بهسامان مىرسيد.
يا ايّها الذين آمنوا قوا انفسكم واهليكم ناراً وقودها النّاس والحجاره عليها ملائكه غلاظ شداد لايعصون الله ماامرهم ويفعلون مايؤمرون.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد خود و خانواده خود را از آتش دوزخ نگاه داريد، آتشى كه آتشافروزش انسان و سنگ است، بر آن آتش ملائكه خشن و نيرومند و پرقدرت مأمورند، امر و دستور خدا را نافرمانى نكنند، آنچه به آنان حكم شود انجام دهند.
آرى، اين مسئوليت عظيم بر عهده سرپرست خانواده است، كه اهلبيت خود را با سوق دادن به توحيد، ايمان به قيامت، ترساندن از عذاب الهى، آراستن به تقوا، مؤدب نمودن آنان به آداب و اخلاق اسلامى، ايجاد زمينه رشد و كمال، و تربيت و تعليم، از عذاب روز قيامت حفظ كند.
اينكه آيه شريفه مىفرمايد آتشافروز آن آتش انسان است، مسئله بسيار بسيار ظريف و مهمى است.
از آيات قرآن مجيد به صراحت استفاده مىشود، كه عذاب روز قيامت مادّه و ريشهاش گناه و معصيت است، در حقيقت ماهيت جرم و جريمه يكى است.
بر خلاف جرم و جريمه در دنيا كه اختلاف ذاتى و ماهيتى دارند، اگر كسى خلاف دستورات راهنمائى و رانندگى جرمى مرتكب شود مثلًا از دست چپ خيابان براند، يا به خيابانى ورود ممنوع وارد شود، چند هزار تومان او را جريمه مىكنند، در اينجا جرم، عملى انسانى، ولى جريمه برنامهاى مالى است، بين عمل و مال اختلاف ماهيت وجود دارد، ولى در نظام هستى ماهيت جرم و جريمه يكى است به اين معنا كه جريمه قيامتى متخلّف همان تخلف است كه به صورت آتش از وجود خود او زبانه مىكشد.
هر گناهى چه عملى چه اخلاقى، چه رابطى، چه مادى، چه معنوى وقتى از انسان صادر شود به اين معناست كه انسان قبول آتش كرده، ولى ظهور اين آتش و سوزندگى آن مربوط به روز قيامت است.
بسيارى از مردم عمرى است مرتكب انواع گناهان مىشوند، عضو سالم از گناه براى خود باقى نگذاشتهاند، اينان در حقيقت آتش فراوانى در وجود خود انبار كردهاند، كه روز كنار رفتن پردهها و حجابها اين آتش به صورت آتش مادى ظهور مىكند، و صاحبش را براى ابد اسير خود مىكند.
در اين زمينه به دو آيه از قرآن مجيد توجه كنيد.
انَّ الَّذين يكتمون ماانزل الله من الكتاب ويشترون به ثمناً قليلًا اولئكَ مايأكلون فى بطونهم الَّا النّار ولايكلِّمهم الله يوم القيامه ولايزكّيهم ولهم عذاب اليم.
آنانى كه آياتى از كتاب نازلشده را كتمان كردند، تا نور هدايت به مردم نرسد، و آن را به بهاى اندك فروختند، تا شكمى سير كنند، بدانند كه اين خوراك آنان نيست مگر آتش، خداوند در قيامت با آنان سخن نگويد، و از پليدى پاكشان ننمايد، و براى آنان عذاب دردناك است.
انَّ الَّذين يأكلون اموال اليتامى ظلماً انَّما يأكلون فى بطونهم ناراً وسيصلون سعيراً.
آنان كه اموال يتيمان را به زور و ستم مىخورند، در حقيقت آتش مىخورند، به زودى آتش جهنم آنان را خواهد گرفت.
در هر دو آيه خوردن حرام را خوردن آتش دانست، گرچه امروز بصورت لقمه لذيذ است ولى فردا حقيقت ذاتى خود را به صورت آتش آشكار نشان مىدهد.
اين گفتار وجود مقدسى است كه هستى و آفرينش و جن و ملك و عرش و فرش و مرد و زن جلوه اراده او هستند.
اوست كه گناه و معصيت را آتش مىبيند، گرچه ما آن را عملى لذتبخش و لقمهاى لذيذ مىنگريم، او خوردن آتش را در همان زمان انجام معصيت مشاهده مىكند، گرچه ما آن را نبينيم، او براى اين آتش سوزندگى عجيبى مىبيند، گرچه ما اين سوزندگى را حس نكنيم.
فرداى قيامت است، كه از ديده مردم به خاطر ديدن نامحرم، از گوش مردم به خاطر شنيدن حرام، از زبان مردم به خاطر غيبت و تهمت و فحش و باطلگوئى، از شكم مردم به خاطر خوردن حرام، از شهوت مردم به خاطر زنا، لواط، استمناء از دست مردم به خاطر ظلم و ستم، تقلب و حيله، امضاى ناحق، نوشتار گمراهكننده، و از قدم مردم به خاطر رفتن در مجالس حرام آتش شعله مىكشد، و صاحب اين اعضا و جوارح بدكار دچار درد و رنج و ناراحتى مىگردد، و نجاتى براى او نيست.
اى سرپرست خانوادهها، خانواده خود وخود را از چنان آتشى كهمحصول گناه و معصيت است حفظ كنيد، وتقواى الهى را درتمام زمينههاى زندگى مراعات نمائيد، خود و اهل بيت خود را براى چند روزه دنيا و لذات تمامشدنى، و ثروت از دست رفتنى دچار عذاب ابد الهى كه آتشافروزش وجود خود انسان است ننمائيد.
از جمله از مواد آتشزا سنگ است، ذغال سنگ را همه مىشناسيد، مادّه سخت و محكمى است، حرارتش زياد و زمان سوختنش طولانى است.
در دل زمين ميليونها سال است ذغال سنگ و مواد مذاب و آتشين در كار است، فشار اين مواد مذاب گاهى به صورتى است كه از قله كوههاى آتشفشان ظاهر مىشود، و هرچه را در راه خود مىبيند مىسوزاند و نابود مىكند، آتش اين مواد تمامشدنى نيست، بلكه به فرموده قرآن مجيد در آينده نسبت به همه جاى زمين فراگير است، تا جائىكه تمام درياها شعلهور گردند:
واذا البحار سجِّرت.
اين حقيقتى است كه دانشمندان امروز هم پيشبينى كردهاند، كه در آينده زمين تبديل به يك گلوله آتشين مىشود.
يوم تبدِّل الأرض غير الأرضِ.
روزى كه زمين غير از اين زمين شود.
با توجه به وضع درون زمين كه دريائى شگفتآور از مواد مذاب و آتشزا است، و با توجه به آينده زمين كه گلولهاى آتشين است، به قبول رواياتى كه مىگويند جهنم و طبقاتش در همين زمين است تن مىدهيم.
آتش آن روز، آتشافروزش انسان و سنگ است، انسان مواد آتشزايش گناه و زمين ماده آتشزايش سنگ است، سنگهاى درون و برون زمين كه حجم و وزنش كم نيست علاوه بر آن دائمى و هميشگى است و ابدىشدن اين سنگ آتشزا به اراده حضرت اوست، چنانكه ابدى شدن انسان در جهان آينده به اراده وجود مبارك اوست.
بنابر اين واقعيات، سرپرست خانه و خانواده به اين نداى ملكوتى و آسمانى بيش از پيش گوش جان بسپارد كه:
يا ايُّها الَّذين آمنوا قوا انفسكم واهليكم ناراً.
دست و پنجه نرم كردن با سرپرستهاى آتش قيامت كه ملائكه غلاظ و شداد هستند كار احدى نيست، اهل جهنم ضعيف و ذليل و محكوم و راه فرارى براى آنان وجود ندارد.
مردم سبكوزن و ذليل و پست، جايگاه قيامتى آنها هم پست است، جهنم، جهنمى كه روى همين زمين است، جهنمى كه آتشافروزش انسان و سنگ است، جهنمى كه كارگردانانش خشن و سختگيرند، جهنمى كه عذابش فراگير، سنگين، سوزنده و دائمى است، و اهلش نه مرگ دارند نه حيات مطلوب.
ثمَّ لايموت فيها ولايحيى.
در آن جايگاه نه بميرد، و نه زنده برخوردار از زندگى باشد.
بهشت عنبرسرشت
سرپرست خانواده وقتى به حفظ خود و خانوادهاش از آتش جهنم اقدام كرد، يعنى آنان را از گناهان بدنى، مالى، اخلاقى بازداشت و به واجبات و انجام برنامههاى خير تشويق نمود، راه خود و خانوادهاش به بهشت هموار مىگردد، بهشتى كه در سدره المنتهى است و عرض آن همانند عرض تمام آسمانها و زمين است.
عند سدره المنتهى، عندها جنَّه المأوى.
معلوم مىشود سدرهالمنتهى جهانى وسيع است، در حدى كه بهشت الهى، كه همعرض همه آسمانها و زمين است در آن جاى دارد!!
قرآن به همه دستور مىدهد با آراستهشدن به ايمان و عمل صالح و اخلاق حسنه به سوى بهشت بشتابند:
سارعوا الى مغفره من ربّكم و جنَّه عرضها السموات والارض اعدَّت للمتَّقين.
به سوى مغفرت خدا بشتابيد، و بهشتى كه پهناى آن همه آسمانها و زمين است، و براى اهل تقوا مهيا شده.
عزيزان توشه جهنم گناه و معصيت، توشه بهشت ايمان و عبادت و خدمت به بندگان خدا است.
خود و اهلبيت خود را از جمع كردن توشه براى جهنم حفظ كنيد، و به جمعآورى زاد و راحله براى بهشت تشويق نمائيد، كه وظيفه شما اكنون كه عهدهدار مسئوليت خانواده هستيد بسيار عظيم است.
رسول خدا را در برخورد با اهل خانهاش، از زن و فرزند و خدمتكار سرمشق خود قرار دهيد، تا از عذاب قيامت ايمن شويد، و به نعمت ابد حق يعنى بهشت عنبرسرشت برسيد.
آن بزرگوار در رعايت حق زنان از تمام مردم روى زمين گوى سبقت برد، و در رعايت حق بچهها قيامت كرد.
او اهل افراط و تفريط نبود، در محبت و مهر و رأفت، نسبت به اهل خانه، و در اخلاق و عمل اعتدال و ميانهروى را پيشه خود كرده بود، و در عين رفيق بودن با اهل خانه و نرمخوبودن نسبت به آنان، از نصيحت به آنان، و تشويقشان به عبادت و بندگى، و ترساندنشان از عذاب قيامت غفلت نمىكرد.
با زنان در خانه در حد زن بودنشان رفتار داشت، و با بچهها بچه مىشد.
او براى همه نمونه ادب و سرمشق فضيلت، و الگوى اخلاق، و نشان توحيد، و شعار حقپرستى، و چراغ هدايت بود.
چهار وظيفه مهم
از طريق علامه مجلسى (ره) در كتاب شريف بحارالانوار ج 71، ص 86 در توضيح آيه شريفه:
قوا انفسكم و اهليكم ناراً.
به چند مسئله بسيار مهم به عنوان وظيفه و مسئوليت سرپرست خانه اشاره شده، كه از طريق اين چند مسئله حفظ خانواده و اهلبيت از آتش فردا ميسّر است.
1 بِدُعائِهِمْ الى طاعَهِ اللّهِ
بر سرپرست خانه است كه تا زنده است خانواده خود را به طاعت خدا، و فرمانبرى از دستورات حق كه به صلاح دنيا و آخرت انسان است دعوت كند، و دعوت به صورتى باشد كه اجابتش از جانب آنان سخت نباشد، دعوت توأم با مهر و محبت، زبان نرم، با خوشروئى و متانت و دعوت به زبان و عمل، به صورتى كه زن و فرزند عاشق و علاقهمند به طاعت حق شوند، و آن را بر تمام وظائف خود مقدّم بدانند.
من اين معنا را در خانه به امتحان گذاشتهام، سودمند بوده، شما هم به امتحان بگذاريد سودمند خواهد بود.
طفلان چون به طاعت خدا روى آورند، آنان را تشويق كنيد، جايزه بدهيد، ببوسيد، در آغوش بگيريد تا پاى طاعت در فضاى وجودشان ثابت و پابرجا شود.
زنان عنايت كنند، كه وقتى از جانب شوهرشان دعوت به طاعت رب شدند، با شوق و رغبت بپذيرند، تا اثر اين پذيرش از مشرق وجود فرزندان طلوع كند.
2 وَتَعْليمِهِمُ الْفَرائِضَ
تا جائى كه براى سرپرست خانواده امكان دارد، واجبات حق را كه قسمتى از آن در رسالههاى عمليه و قسمتى در كتب اخلاقى و فقهى آمده به خانوادهاش تعليم دهد.
اگر از عهدهاش برنيامد، زمينه فراگيرى آنان را با بردن به مساجد و مجالس مذهبى فراهم نمايد، يا عالمى ربانى را به خانه دعوت كند تا فرائض حق را به آنان آموزش دهد.
ممكن است خواندن متن رساله براى بعضى مشكل باشد و توضيح آن مشكلتر، به همين خاطر نوبت به واگذاشتن بچهها به كلاسهاى مربوطه مىرسد، تا دختران و پسران در نزديكى بلوغ و تكليف به وظائف شرعى خويش آگاه شوند.
3 وَنَهْيِهِمْ عَنِ الْقَبائِحِ
بر سرپرست خانواده فرض و واجب است اهل خانه را از زشتىها نهى كند، و از عواقب گناهان و معاصى بترساند، و زمينه توليد گناه را در خانه از بين ببرد.
4 وَحَثِّهِمْ عَلى افْعالِ الْخَيْرِ
بر سرپرست خانواده واجب است اهلبيت خود را به كليه كارهاى خير، از صدقه دادن در راه خدا، تواضع به افراد، احترام به بزرگتر، رعايت كوچكتر، ايجاد صلح و مسالمت بين افراد، حقگوئى، حقجوئى، حقخواهى و خلاصه آنچه كه خير است، تشويق و ترغيب كند.
بكارگيرى اين چهار حقيقت به فرموده علامه مجلسى (ره) تحقق قوا انفسكم و اهليكم ناراً است.
بدينصورت قدم برداشتن براى هدايت عباد خدا به اندازهاى ثواب دارد كه جز خدا كسى نمىداند.
رسول خدا اميرالمؤمنين را براى هدايت مردم يمن گسيل داشت قبل از سفر به او فرمود:
وَايْمُ اللّهِ لَانْ يَهْدِىَ اللّهُ عَلى يَدَيْكَ رَجُلًا خَيْرٌ لَكَ مِمّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَغَرَبَتْ ...
قسم به خدا اگر حضرت حق به دست تو يك نفر را هدايت كند براى تو از آنچه كه خورشيد بر آن طلوع و غروب مىكند بهتر است.
چه تجارت شگفتآورى، چه سود كلانى، به نظر من بايد گفت خوشا به حال آنان كه تشكيل زندگى داده و براى زن و فرزند خود معلّم خير و خوبىاند، كه با هدايت هر يك از آنان، ثوابى بسيار به صورتى كه رسول حق به اميرالمؤمنين فرمود نصيب آنان مىگردد، و اين غير ثواب رفتن به دنبال كسب حلال براى اداره امور زندگى است كه دنبال كردن امور مادى براى گذراندن زندگى زن و بچه ثوابى، و دنبال كردن امور معنوى، براى هدايت زن و بچه ثوابى ديگر است، كه وضع اينگونه سرپرستها ثواب اندر ثواب، و رحمت اندر رحمت است.
(تلك حدود اللّه و من يطع اللّه و رسوله يدخله جنات تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها وذلك الفوز العظيم)
«نساء/ 13»