فارسی
سه شنبه 02 مرداد 1403 - الثلاثاء 15 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

روایت دردهای زینب (س) - مصيبت تاسوعا

روایت دردهای زینب (س) - مصيبت تاسوعا

غروب در حال آمدن است. سيّد الشهداء قدري استراحت مي‌كند؛ بلكه خستگي از جان او به در رود. لحظاتي به خواب مي‌رود كه صداي عقيلة بني هاشم او را بيدار مي‌كند: «آيا صداي همهمة لشكر دشمن را نمي‌شنوي؟» امام مشاهده مي‌كند لشكري بر لشكر عمر سعد اضافه گشته و صداي هلهله آن ها بلند است. همه درحال خوشحالي و نشاط هستند، زيرا اضافه شدن لشكر جديد را علامت پيروزي كامل خويش بر حسين تلقي مي‌نمايند.

عقيلة بني هاشم كه صحنه را زير نگاه خويش دارد، از برادر مي‌شنود كه «خواهرم! الان جد پدرم و مادرم را درخواب ديدم. جدم مرا خطاب نمود كه: يا بُنَّي اَنْتَ شَهيدً هَذِهِ اًالمَّه وَ يَنْتًظ اهًلُ السَمواتِ لِقُدْومِكَ. عَعَجّلْ. "فرزندم! تو شهيد اين امت هستي و تو را مي‌كشند. پس در كار خود تعجيل نما كه اهل آسمان ها منتظر ورود تو هستند."
سيّدالشهداء سپس رو به علمدار لشكر نمود و فرمود: «برادرم عباس! برو امشب را برايمان مهلت بگير تا آن ها حمله و هجومشان را تأخير بيندازند، تا امشب را براي راز و نياز با خدا قرار دهيم. خدا مي‌داند چقدر دوست دارم راز و نياز نمايم و از او طلب غفران و بخشش نمايم.»


منبع : سایت عاشورا
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حضرت رقیه (س)؛ سفیر كوچك امام حسین (ع) در شام
حر بن یزید ریاحی آزاد مرد کربلا
شهادت حضرت رقيه(س)
حقایقی توحیدی از امام حسین(ع)    
محمّد بن عبداللّه بن عقيل‏
لایه‌های جنگ در کربلا
زينب كبرى (سلام الله علیها) الگوى صابران
عقبة بن صلت جهنى
يزيد بن مظاهر اسدى‏
یادگار غریب مدینه در کربلا

بیشترین بازدید این مجموعه

يزيد بن مظاهر اسدى‏
محمّد بن عبداللّه بن عقيل‏
عبداللَّه بن عقيل‏
حر بن یزید ریاحی آزاد مرد کربلا
شهادت قاسم بن الحسن بن علی بن ابيطالب عليه السلام
زينب كبرى (سلام الله علیها) الگوى صابران
توسل به حضرت زينب (س )
آنچه در روز میلاد زینب(س) گذشت
شهادت حضرت رقيه(س)
حقایقی توحیدی از امام حسین(ع)    

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^