امام صادق (ع) ميفرمايد: کسي که از عرفان به خدا و از معرفت به خدا پر است، دیگر راهي براي او وجود نخواهد داشت که دنيايي محض يا اهل تکاثر يا اسير پول شود، يا برای پول به بيماري طمع و حرص مبتلا گردد.
اينجا برخورد او با دنيا فقط از طريق رزّاقيت حضرت حق است. خداوند رزّاق براي بندهاش تهيهاي ديده است. تهيۀ خدا براي بندهاش در امور مادي، در سورۀ اسرا چنين آمده است:
(رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثير)
خداوند ابداً نعمت آلوده و حرام، روزي بندگانش نکرده است. خداوند متعال فقط تهيۀ سفرۀ پاک ديده است. اینها دنبال سفرۀ پاک ميروند؛ مقرری آنها تا آخر عمر به اندازۀ معاش ساده است؛ يا به اندازه است يا متوسط يا فراوان.
اگر قلم حضرت حق در رزّاقيّت او نوشته که به بندۀ من به اندازۀ او و خانواده او نصيب داده شود، او اين امر را زود درک ميکند که پروردگار زمينۀ مالي متوسط برايش فراهم نکرده است. ميفرمايد:
(أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْن)
اگر متوسط به دست بياورد، زندگي را مطابق اندازه ميچرخاند؛ او اضافهتر را با خود پروردگار معامله ميکند.
ولي حق، باطننگر و حقيقتنگر است. مصلحت عبد را در اين ديده که دايرۀ رزق مادي او به اندازه باشد. موحد اندازه را نگه ميدارد؛ اگر ببيند متوسط شد، اضافه را با خود او معامله ميکند. موحد، اسير دنیا نيست.
پيغمبر اكرم (ص) ميفرمايد: موحد اسير حق است:
«إن المؤمن قيده القرآن عن كثير من هواء نفسه و شهوته»
چون خدا با قرآنش او را مقيد ميکند. فکر ميکنيد اگر اين روش توحيدي در اقتصاد حاکم بود و ماديت به توحيد وصل بود، کسي مشکل مادي داشت؟! هر موحد ثروتمندي، حد را نگه ميداشت و با اضافه، حداقل مشکلات اقوامش را حل ميکرد.
(آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ السَّائِلينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ)
موحد اين اضافۀ ثروت را براي چه ميخواهد؟ او اسير نيست که در مال حبس شود. اين که امام صادق (ع) ميفرمايد موحّد به آن کيفيتي که دشمنان به دنيا دوختهاند چشم نميدوزد، از آثار توحيد است.
منبع : پایگاه عرفان