مسئله هجوم بلاها ومشکلات و سختیها به انسان قطعی است. امیرالمؤمنین علیه السلام برای مشکلات و بلاها و حوادثی که دردنیا پیش میآید، اوصافی را در دعای کمیل بیان میکنند که برای اهل ایمان آرامش بخش است.
حضرت به پروردگار عرض میکند: «وَأَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفِى»، ناتوانی من برای تو مشخص است، چون تو انسان را قوی و توانمند نیافریده ای، «خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعيفاً » بدن و جان انسان که در دریای تقدیرات آفرینش همیشه مغلوب و محکوم است، یعنی نمیتواند برسختیها وحوادث طبیعی پیروز شود .درکهنسالی که دردهای پیری، پوکیاستخوان، متعادل نبودن دستگاه گوارش،کم شدن نور چشم، حاکم بر انسان می شود. دراین زمینه راه فراری هم ندارد. بالاخره ساختمان بدن فرو میریزد و علاجی هم از طریق طبیب و دارو و نسخه و غذا و دعا ندارد و انسان عاقبت درکام مرگ فرو می رود، این معنی محکوم بودن است. یعنی پیری حاکم است و انسان درتصرف حکومت پیری است و نمیتواند خود را آزاد کند. در برابر گرما بیطاقت است، واز وسایل خنککننده طلب شفاعت میکند، در برابر سرما بیطاقت است. گاهی در سرما خونش منجمد میشود و میمیرد، در مقابل حیوانات موذی و موجودات جنگل ناتوان است. انسان از زمانی که در رحم مادر است ضعیف است وتا وقتی که از دنیا میرود بدن او سست می شود.
حضرت می فرماید: خدایا ضعف من درمقابل بلاهای اندک دنیا و مذیقههای اقتصادی و بداخلاقی و حسادت مردم روشن است که من را در فشار قرار میدهد.
منبع : پایگاه عرفان