«روح» در لغت در اصل به معنی «نفس» و «دویدن» است ، بعضی تصریح کردهاند که روح و ریح هر دو از یک معنی مشتق شدهاند همان طور که در روایتی[1] از امام صادق علیهالسلام آمده است : که اگر روح انسانی که گوهر مستقل و مجردی است به این نام نامیده شده است به خاطر آن است که از نظر تحرّک و حیات آفرینی و ناپیدا بودن همچون باد است .
خداوند در قرآن کریم در پاسخ بعضی از مشرکان میفرماید :
« وَیسْأَلُونَک عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً »[2] .
و از تو درباره روح میپرسند ، بگو : روح از امر پروردگار من است، و از دانش و علم جز اندکی به شما ندادهاند .
چهارده قرن قبل قرآن کریم درباره روح سخن گفته ، آن را از امور مربوط به خداوند معرّفی نموده است و صریحاً خاطر نشان ساخته است که آگاهی و اطّلاع بشر نسبت به این راز نهفته و حقیقت ناشناخته و مجهول کم و ناچیز است . در دنیای پیشرفته امروز نیز وضع دانشمندان از نظر شناخت عمق و ماهیت روح تغییر نکرده است و همه آن را جز مسائل پیچیدهای میدانند که هنوز حل نشده است .
اما نکاتی که از قرآن و روایات در مورد روح استفاده میشود این است که :
1 ـ آن چه که ما را از حیوانات جدا میسازد و مایه شرف ما است و تمام قدرت و فعّالیت ما از آن سرچشمه میگیرد و به کمک آن زمین و آسمان را جولانگاه خود قرار میدهیم و اسرار علوم را میشکافیم همین روح عظیمی است که در قرآن مطرح است .
2 ـ روح موجودی است از « عالم امر » و ساختمانی مغایر با ساختمان مادّه دارد از افق زمان و مکان بیرون میباشد و وجود آن دفعی است نه تدریجی و تغییری در آن راه ندارد .
با توجّه به این خصوصیات میتوان تجرّد روح را بر اساس آیات قرآن استنباط کرد[3] .
3 ـ روح منسوب به حضرت حق است[4] .
حقیقت روح هرچه باشد و فلاسفه مادّی و الهی در نفی و اثبات آن با هر بیان سخن بگویند اثری در جهان بینی مکتب پیامبران نمیگذارد و ایمان پیروان راستین آنان را متزلزل نمیکند ؛ زیرا تمام انبیای الهی در طول تاریخ به استناد وحی خداوند به مردم اعلام نمودهاند که حیات بشر با مرگ پایان نمییابد بلکه از عالمی به عالم دیگر منتقل میگردد و روحش در عالم غیب که ما نمیشناسیم باقی و جاودان است .
از امام صادق علیهالسلام سؤال شد که آیا روح پس از خروج از بدن متلاشی میگردد یا باقی میماند حضرت فرمودند :
« تا روزی که در صور دمیده شود همچنان باقی و پایدار خواهد بود »[5] .
بنابراین روح حقیقتی است مستقل از جسم ، و بعد از متلاشی شدن جسم باقی میماند اما این که روح مجرّد است یا نیمه مجرّد و بحثهایی از این قبیل در مباحث مربوط به معاد تأثیر چندانی ندارد و همان طور که گذشت از آیات قرآن تجرّد آن را میتوان استنباط کرد .
[1] اسراء 17 : 85 .
[2] معارف قرآن : 1/355 ـ 354 .
[3] « » مریم 19 : 17 .
[4] بحار الانوار : 6/216 ، باب 8 ، حدیث 8 .
[5] بحار الانوار : 6/268 ، باب 8 ، حدیث 117 ؛ الکافی : 3/243 ، باب فی ارواح
المؤمنین ، حدیث 1 .