فارسی
دوشنبه 05 شهريور 1403 - الاثنين 19 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حکایات عبرت آموز
ارسال پرسش جدید

حکایت همسايه‏ ابوبصير

  حکایت همسايه‏ ابوبصير
  همسايه بايد از هر جهت همسايه‏ى خود را رعايت كند، همچون برادرى مهربان با همسايه معامله نمايد، به درد همسايه برسد، مشكلاتش را حل كند، در امور زندگى به او كمك دهد، در حوادث روزگار به يارى او برخيزد، ولى همسايه‏ى ابوبصير اين گونه نبود، در دولت ...

روزهای پایانی عمر صاحب جواهر

روزهای پایانی عمر صاحب جواهر
مرحوم آیة‌الله محمدحسن نجفی[1]، مشهور به صاحب جواهر، در روزهای آخر زندگی و در بستر مرگ دستور داد تا جلسه‌ای تشکیل شود و همۀ علمای طراز اول نجف اشرف در آن شرکت کنند. بالاخره مجلس مزبور تشکیل شد، ولی شیخ انصاری[2] در آن مجلس حضور نداشت. صاحب جواهر به ...

در راه خدمت به خلق

  در راه خدمت به خلق
يكى از بزرگان داستان مهمى برايم نقل كرد از اوايل جنگ جهانى اوّل در تهران كه در آن درس و عبرت و پند براى همگان است .مردى بود متقى ، با فضيلت ، بزرگوار و آراسته به تربيت الهى و داراى روح ملكوتى كه در بازار تهران داراى يك مغازه بود .درآمد مالى خود را دو ...

حکایت گمراه کردن عابد از راه نماز

حکایت گمراه کردن عابد از راه نماز
ثقه الاسلام کلینى در کتاب شریف « روضه کافى » که آخرین بخش از کتاب باعظمت اوست از حضرت صادق (علیه السلام) روایت مى کند : عابدى از کثرت عبادت پشت ابلیس را شکست . روزى لشکرش را خواند و گفت : کدام یک از شما مى توانید این عابد را از گردونه عبادت خارج کنید ؟ ...

رفتار آموزنده ابوسعيد ابوالخير با شاگردان

رفتار آموزنده ابوسعيد ابوالخير با شاگردان
ابوسعيد ابوالخير سال‏ها در شهر نيشابور درس داشت. روزى در روستايى دعوتش كردند. گفتند: هر چند نفر كه مى‏خواهى، با خودت بياور. ده نفر از شاگردهايش را با خود برد. بعضى از شهرهاى ايران قديم را كه من ديده بودم، دستشويى آن آخر حياط بود. پشت بيشتر حياطها نيز ...

سلمان فارسى‏

سلمان فارسى‏
او انسان با كرامتى است كه از سرزمين ايران به عشق رسيدن به حقيقت به عنايت و هدايت حق به مدينه آمد و در آنجا به محضر منوّر رسول خدا صلى الله عليه و آله مشرّف و قلب الهى‏اش به نور اسلام منوّر و پس از مدتى اندك مراحل ايمان و منازل عرفان را طى كرد و به ...

رحمت و لطف خدا به جوان زمان داود

رحمت و لطف خدا به جوان زمان داود
شيخ صدوق روايت مى كند : داود (عليه السلام) مجلسى داشت كه جوانى در آن شركت مى كرد ، آن جوان بسيار ضعيف و لاغر بود و سكوتى زياد و طولانى داشت .روزى ملك الموت به محضر داود آمد در حالى كه نگاه ويژه اى به آن جوان داشت ، داود گفت : به او نظر دارى ؟ گفت : آرى ، ...

حكايت سلمان و ابو درداء

حكايت سلمان و ابو درداء
سلمان فارسى به ديدن ابودرداء رفت، همسر ابودرداء را در لباسى كهنه و حالتى دل مرده ديد، از او پرسيد: اين چه وضعى است؟ پاسخ داد: برادرت ابودرداء دل از دنيا برداشته و رابطه با غير عبادت بريده. سلمان منتظر ماند تا ابودرداء از بيرون آمد. به سلمان خوش آمد ...

حكايت فروش نخلستان و انفاق آن‏

حكايت فروش نخلستان و انفاق آن‏
در روايات آمده است كه روزى اميرالمؤمنين، عليه السلام، پس از سه روز توقف در صحرا و اشتغال به كار كشاورزى به خانه بازگشتند و در منزل را زدند. وقتى فاطمه زهرا، عليها السلام، در را باز كرد، حضرت با ديدن چهره همسرشان از سبب پريدگى رنگشان جويا شدند. فاطمه ...

حكايتى عجيب در حريّت‏

حكايتى عجيب در حريّت‏
در تاريخ آمده يزيد يا عامل او در راه سفر حج وارد مدينه شد، به دنبال شخصى از قريش فرستاد، چون به مجلس آن ستمگر آمد به او گفت، به بردگى و بندگيت نسبت به من اقرار كن. اگر خواستم ترا به عنوان غلام حلقه به گوش به فروش مى‏رسانم، اگر نخواستم به عنوان برده تو ...

تواضع در برابر حق

تواضع در برابر حق
در شب عرفات از فضيل پرسيدند : حال اين مردمان را چگونه مى‏بينى ؟ گفت : همه آمرزيده‏اند اگر من در ميان ايشان نبودمى !! از عجايبى كه ديده‏اى برايم بازگو كن استاد اخلاق ، مرحوم حاج شيخ محمود ياسرى رحمه‏اللهمى‏فرمود :پيامبر اسلام ...

سه مرد گنهكار!

سه مرد گنهكار!
سه نفر از مردم مدينه و از طايفه انصار به نام‌هاى : كعب بن مالك ، فزارة بن ربيع و هلال بن اميّه بودند . داستان آنان با كمى اختلاف كه در بعضى از تفاسير ديده مى‌‏شود بدين قرار است : جنگى به نام « تبوك » براى مسلمانان پيش آمد . در آن جنگ به مسلمانان خيلى سخت ...

چربى مقدارى گوشت مرا گرفتار كرده‏

چربى مقدارى گوشت مرا گرفتار كرده‏
در اكثر سخنرانى‏هاى مذهبى خود، پيرمرد سالخورده‏اى را مى‏ديدم كه چهره شكسته‏ او نشان دهنده مسائل بسيار مهمى بود!يك روز در كنار او نشستم و از او خواهش كردم قسمتى از حقايقى كه در مدت حيات خويش آموخته برايم بازگو كند.پاسخ داد نزديك به صد سال ...

طلب مقام از حضرت رضا(ع)

طلب مقام از حضرت رضا(ع)
يكى از شاگردان با معرفت عارف ربانى، الهى قمشه‏‌اى نقل كرد: آن جناب سفرى به آستان حضرت رضا عليه السلام به مشهد مشرّف شد.شبى در حرم حضرت رضا عرضه مى‏دارد: يابن رسول اللّه! شما داراى مقام رضاى كامل هستيد، از حضرت حق بخواهيد ذرّه‌‏اى از اين مقام به اين ...

حکایت عیدی روز عید غدیر

 حکایت عیدی روز عید غدیر
 یکی از مردان خود ساخته و خداخواه، و راضی بقضای الهی مرحوم حاج میرزا جواد آقای ملکی تبریزی را نام می‌برند که در عصر مرحوم آیت الله حائری از اساتید مهم اخلاق و تربیت اسلامی بود. روزهای هیجدهم ذی الحجه یعنی روز غدیر برای تهنیت گفتن باو بمحضرش ...

حکایت حال غافلان ‏

حکایت حال غافلان ‏
مرحوم ملا احمد نراقى در اشعارى پر محتوا با بيان تمثيلى، حال غافلان را بيان مى‏كند كه مضمون اشعار به اين صورت است: اى غافل بى‏خبر! داستان بى‏خبرى و غفلت داستان آن مردى را مى‏ماند كه در بيابانى هولناك شير درنده مستى به او حمله برد. آرى، كسى كه از خدا ...

حاجت بزرگ‏

حاجت بزرگ‏
  در حيات الحيوان دميرى نقل شده: روزى رسول خدا در سفرى كه داشتند به شخصى برخوردند و ميهمان او شدند، آن شخص به اندازه همتش از حضرت پذيرائى كرد، پيامبر هنگام رفتن به او فرمود: چنانچه خواسته‏اى از من داشته باشى، از خدا مى‏خواهم تو را به خواسته‏ات ...

نمى خواهد اشك بريزى تكبر نكن

نمى خواهد اشك بريزى تكبر نكن
امام صادق (عليه السلام) فرمود :مَن دَخَلَهُ العُجبُ هَلَكَ .« هركه دچار خودپسندى شود به هلاكت مى رسد » .و آن حضرت فرمود :مرد دانايى نزد عابدى آمد و به او گفت : چگونه نماز مى خوانى ؟ پاسخ داد : از چون منى مى پرسند كه چگونه نماز مى خوانى ؟ من از ابتدا چنين و ...

توبه مرد بادیه نشین از کفر و بت پرستی

توبه مرد بادیه نشین از کفر و بت پرستی
امام صادق (علیه السلام) مى فرمایند : رسول خدا (صلى الله علیه وآله) به سوى بعضى از جنگهایش در حرکت بود ، به یارانش فرمودند : از بعضى از راههاى میان دو گردنه ، مردى بر شما ظاهر مى گردد که سه روز است پیمانى از ابلیس بر عهده ندارد ، چیزى درنگ نکردند که مردى ...

حكايتى در اخلاص‏

حكايتى در اخلاص‏
  در اين زمينه حكايتى بس عالى نقل مى‏كنند كه در آن حكايت مسائلى است كه بدون شك به كار بستن آن، آدمى را به مرحله با ارزش اخلاص مى‏رساند: شخصى اراده سفر داشت به محضر حاتم اصم كه از عرفاى بزرگ بود رسيد و گفت: مرا وصيّتى كن، حاتم در پاسخ وى گفت: اگر يار و ...
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^