روزى حضرت داود عليهالسلام از منزل خود بيرون رفت و زبور مىخواند و چنان بود كه هرگاه آن حضرت زبور مىخواند از حسن صوت او جميع وحوش و طيور و جبال وصخور حاضر مىشدند و گوش مىكردند و هم چنان مىرفت تا به دامنه كوهى رسيد كه به بالاى آن كوه پيغمبرى ...
مردى به مردى كه نزد رسول حق نشسته بود خبر داد همسرت دختر آورد، رنگ آن مرد تغيير كرد، رسول اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: چه شده؟
عرضه داشت: خير است، فرمود: بگو چه اتفاقى افتاده؟ گفت: از خانه بيرون آمدم در حالى كه همسرم درد زائيدن داشت، اين مرد ...
بیدار شو دلا که جهان پر مزور است *** بر نخل روزگار نه برگ است و نه بر است جام بلاست آن که تو مى گویى اش دلى است *** دیگ هواست آنکه تومى خوانى اش سراست سیم حرام اگر چه سپید است هم چو شیر *** چندین مخور تو نیز که نى شیر مادر است طاووس را بدیدم مى کند پرّ خویش *** ...
معلم اخلاق، شهيد دستغيب در يكى از كتابهايش از جلد سيزده «بحار الأنوار» از كتاب «كشف الغمة» اربلى نقل مىكند:محى الدين اربلى گفت: روزى در خدمت پدرم بودم. مردى نزد او بود و چرت مىزد.در آن حال عمامه از سرش افتاد و جاى زخم بزرگى در سرش ...
نوشتهاند: وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله از امور دنيا بىنياز بود مىگفت: «الحمد للّه رب العالمين»و وقتى دچار تنگدستى سخت بود مىگفت: «الحمد للّه على كل حال».در هر حالى كه بود شاكر بود، خداى مهربان هم در هر حال نسبت به آنجناب، ...
عالم بزرگ ملا فتح اللّه كاشانى در تفسير «منهج» روايت مىكند: روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله در مسجد مشغول نماز شد، پس از قرائت حمد به خواندن سوره حجر پرداخت، چون به اين آيه رسيد:
«وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ* لَها سَبْعَةُ ...
حضرت موسى شخصى را در سايه عرش آرميده ديد، عرضه داشت: خدايا! اين عبد با كدام عمل به اين مقام رسيده؟جواب شنيد به دو عمل:1- مصونيت از عقوق پدر و مادر.2- نداشتن حسد.عرضه داشت: الهى! ثواب كسى كه عيادت مريض كند چيست؟ فرمود: بوقت بيرون آمدن از قبر ملكى را ...
حضرت آيت اللّه العظمى سيد ابوالحسن اصفهانى از مراجع بزرگ تقليد و مقيم نجف اشرف بود، از شاگردان آن جناب سه داستان در حلم و بردبارى و كرامت نفسش شنيدهام كه دانستنش براى همه سودمند است.1- از هندوستان از آن حضرت عالمى فقيه و دانشمندى بصير جهت سرپرستى ...
عبدالواحد بن زيد كه از زمره فسّاق و فجّار و بدكاران بود ، روزى به مجلس موعظه يوسف بن حسين كه از جمله عبّاد و زهّاد بود گذر كرد ، در حالى كه يوسف بن حسين اين كلام را براى مستمعان مى گفت :دَعَاهُم بِلُطْفِهِ كَأنَّهُ مُحتاجٌ إلِيْهِم .« خداى مهربان ...
در اكثر سخنرانىهاى مذهبى خود، پيرمرد سالخوردهاى را مىديدم كه چهره شكسته او نشان دهنده مسائل بسيار مهمى بود!يك روز در كنار او نشستم و از او خواهش كردم قسمتى از حقايقى كه در مدت حيات خويش آموخته برايم بازگو كند.پاسخ داد نزديك به صد سال ...
هنگامى كه يكى از تجار كه خود را از پيروان امام صادق (ع) مىدانست قصد سفر تجارتى داشت امام شايد براى اين كه او و تجار ديگر شيعه را به مسايل مربوط به تجارت آگاهتر سازد پيشنهاد كرد كه اگر راضى باشد سهم مختصرى نيز از جانب امام به او داده شود كه در اين ...
در زمان یکى از اولیاى حق، مردى بود که عمرش را به بطالت وهوسرانى ولهو و لعب گذرانده بود و براى آخرت آنچنان که باید ، اندوخته اى آماده نکرده بود .خوبان و نیکان ، پاکان و صالحان از او دورى جستند ، در حلقه نیک نامان راه نداشت ، نزدیک مرگ پرونده خود را ...
رسول گرامى اسلام صلىاللهعليهوآله به گوسفند مردهاى گذشت ، فرمود : مىبينيد كه اين گوسفند چگونه از نظر صاحبش افتاده و از شدت سبكى قيمتى برايش نيست . عرضه داشتند : آرى ، به همين خاطر هم هست كه صاحبش از آن دست برداشته .فرمود : به خدايى كه جانم در ...
از چهره هاى برجسته و مشهورى که مکارم اخلاقى و حسنات نفسانى و دارا بودن برخى از آداب شایستگان وى را از چنگال هوا و هوس و بندهاى خطرناک ابلیس و گمراهى و ضلالت رهانید ، و مُهر سعادت و نیک بختى دنیا و آخرت را بر پیشانى حیات او زد ، و وجودش را به عرصه ...
به دل ره ده تو مهر روى ماهى *** براى خویشتن جو خضر راهى
حال افتادگان در چاه محبت دنیا و غرق شدگان در تاریکى شهوات ، مانند حال آن پادشاه زاده اى است که پدرش در مقام داماد شدن او برآمد ، پرى چهره اى کم نظیر را از خاندانى شریف و نجیب به عقد او درآورد .چون ...
در عصر معتضد عباسى مأمور بيت المال از دنيا رفت و قرض بسيارى از خود به جا گذاشت، در حدى كه تمام ما ترك ميت به تمام قرضهايش فراگير نبود!معتضد، عبداللّه سليمان را نزد ابو حازم قاضى فرستاد كه خليفه چهل هزار دينار از مأمور طلبكار است، طلبش را از ماترك ...
پيامبر بزرگ صلى الله عليه و آله فرمود: دوستم جبرئيل گفت: مَثَل دين مانند درخت ثابت است، ايمان ريشه آن، نماز رگهاى آن، زكات آب آن، روزه شاخه آن، نيك خلقى برگ آن، خوددارى از گناه ميوه آن و درخت بدون ميوه درخت نيست، هم چنين ايمان، بدون خوددارى، از گناه ...
عارفى ابليسى را ديد پايش را داخل مسجد مىگذارد و سريع بيرون مىآيد پرسيد: چرا چنين مىكنى؟
گفت: يك عابد زاهد نماز مىخواند مىخواهم بروم نمازش را از آن حالت
معنوى بيندازم ولى يك نفر از اولياء خدا گوشه مسجد خواب است از ترس او كه در خواب است ...
برادرانم، خواهرانم! من پنجاهسال بیشتر است که با کتابها سروکار دارم و خیلی بهدنبال زندگی انبیا، اولیا، عرفا، حکما و فلاسفه بودهام؛ یعنی یک بخش از کتابهایم اصلاً این نوع کتاب است و مهمترین چیزی که در این کتابها -حالا در شیعه- دیدهام، در ...
عبداللّه بن حسن مىگويد :كنيزى رومى داشتم كه از حالات او تعجّب مىكردم ، بعضى از شبها نزديك من مىخوابيد ، چون بيدار مىشدم او را نمىيافتم ، به دنبالش مىگشتم ، مىديدم در جايى از خانه سر به سجده گذاشته و مىگويد : به محبّتى كه بر من دارى مرا ...