وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الرَّهْبَةِ
نيايش پنجاهم
دعاي آن حضرت است در خوف از خداي تعالي.
﴿1﴾
اللَّهُمَّ إِنَّكَ خَلَقْتَنِي سَوِيّاً ، وَ رَبَّيْتَنِي صَغِيراً ، وَ رَزَقْتَنِي مَكْفِيّاً
(1) اى خداوند، مرا درست اندام و كامل آفريدى و در خردى بپروردى و به كفايت روزىام دادى.
(2) اى خداوند، در كتابى كه نازل كردهاى و بندگانت را به آن بشارت دادهاى، يافتهام كه گفتهاى: بگو اى بندگان من كه بر زبان خويش اسراف كردهايد، از رحمت خداوند مايوس مشويد زيرا خدا همهى گناهان را مىآمرزد. و تو خود دانى و بهتر از من دانى كه چه گناهانى از من سر زده است و از آن همه گناهان كه براى من در طومار تو ثبت شده، چه رسوايى عظيمى است مرا.
﴿3﴾
فَلَوْ لَا الْمَوَاقِفُ الَّتِي أُؤَمِّلُ مِنْ عَفْوِكَ الَّذِي شَمِلَ كُلَّ شَيْءٍ لَأَلْقَيْتُ بِيَدِي ، وَ لَوْ أَنَّ أَحَداً اسْتَطَاعَ الْهَرَبَ مِنْ رَبِّهِ لَكُنْتُ أَنَا أَحَقَّ بِالْهَرَبِ مِنْكَ ، وَ أَنْتَ لَا تَخْفَى عَلَيْكَ خَافِيَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ لَا فِي السَّمَاءِ إِلَّا أَتَيْتَ بِهَا ، وَ كَفَى بِكَ جَازِياً ، وَ كَفَى بِكَ حَسِيباً .
(3) و اگر به عفو تو كه همه كس و همه چيز را در بر مىگيرد اميدم نبود، از دست مىرفتم. اگر كسى را ياراى آن بود كه از پروردگارش بگريزد من از هر كس ديگر سزاوارتر مىبودم كه از تو بگريزم. بار خدايا، تويى كه در آسمان و زمين هيچ رازى بر تو پوشيده نيست و آن را در روز رستاخيز آشكار مىكنى و در آن روز نه به جزا دهندهاى نيازيت هست و نه به حسابگرى.
﴿4﴾
اللَّهُمَّ إِنَّكَ طَالِبِي إِنْ أَنَا هَرَبْتُ ، وَ مُدْرِكِي إِنْ أَنَا فَرَرْتُ ، فَهَا أَنَا ذَا بَيْنَ يَدَيْكَ خَاضِعٌ ذَلِيلٌ رَاغِمٌ ، إِنْ تُعَذِّبْنِي فَإِنِّي لِذَلِكَ أَهْلٌ ، وَ هُوَ يَا رَبِّ مِنْكَ عَدْلٌ ، وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّي فَقَدِيماً شَمَلَنِي عَفْوُكَ ، وَ أَلْبَسْتَنِي عَافِيَتَكَ .
(4) بار خدايا، اگر بگريزم، مرا طلب كنى و مرا درخواهى يافت. پس اينك در برابر تو خاضع و ذليل و سرافكنده ايستادهام. اگر عذابم كنى شايستهى آنم و اين- اى پروردگار من- از سوى تو عدل است. و اگر عفو كنى، از دير باز مشمول عفو تو بودهام و تو جامهى عافيت خود بر پيكر من پوشيدى.
﴿5﴾
فَأَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ بِالَْمخْزُونِ مِنْ أَسْمَائِكَ ، وَ بِمَا وَارَتْهُ الْحُجُبُ مِنْ بَهَائِكَ ، إِلَّا رَحِمْتَ هَذِهِ النَّفْسَ الْجَزُوعَةَ ، وَ هَذِهِ الرِّمَّةَ الْهَلُوعَةَ ، الَّتِي لَا تَسْتَطِيعُ حَرَّ شَمْسِكَ ، فَكَيْفَ تَسْتَطِيعُ حَرَّ نَارِكَ ، وَ الَّتِي لَا تَسْتَطِيعُ صَوْتَ رَعْدِكَ ، فَكَيْفَ تَسْتَطِيعُ صَوْتَ غَضَبِكَ
(5) بار خدايا، تو را سوگند مىدهم به نامهاى نهانيت، نامهايى كه جز تو كس آنها را نداند و به شكوه و جلالت كه در پس پردههاى عزت پوشيده شده كه بر اين جان بىتاب و اين مشت استخوان ناتوان رحمت آورى: كسى كه طاقت تاب آفتابت را ندارد. پس چسان طاقت تاب آتش دوزخت را داشته باشد. كسى كه تحمل بانگ رعد تواش نيست. چگونه تحمل بانگ قهر تواش باشد.
﴿6﴾
فَارْحَمْنِي اللَّهُمَّ فَإِنِّي امْرُؤٌ حَقِيرٌ ، وَ خَطَرِي يَسِيرٌ ، وَ لَيْسَ عَذَابِي مِمَّا يَزِيدُ فِي مُلْكِكَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ ، وَ لَوْ أَنَّ عَذَابِي مِمَّا يَزِيدُ فِي مُلْكِكَ لَسَأَلْتُكَ الصَّبْرَ عَلَيْهِ ، وَ أَحْبَبْتُ أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ لَكَ ، وَ لَكِنْ سُلْطَانُكَ اللَّهُمَّ أَعْظَمُ ، وَ مُلْكُكَ أَدْوَمُ مِنْ أَنْ تَزِيدَ فِيهِ طَاعَةُ الْمُطِيعِينَ ، أَوْ تَنْقُصَ مِنْهُ مَعْصِيَةُ الْمُذْنِبِينَ .
(6) اى خداوند، بر من رحم كن، كه من مردى حقير و كم ارج. عذاب كردن من به قدر ذرهاى هم به عظمت پادشاهيت نخواهد افزود و اگر مىدانستم كه عذاب من به عظمت پادشاهيت خواهد افزود، از تو مىخواستم كه مرا به تحمل آن شكيبايى دهى و خودخواهان آن زيادت مىبودم. ولى نه اى خداوند، قدرت بيشتر و پادشاهى تو گستردهتر از آن است كه فرمانبردارى فرمانبرداران بر آن بيفزايد يا نافرمانى نافرمانان از آن بكاهد.
﴿7﴾
فَارْحَمْنِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ، وَ تَجَاوَزْ عَنِّي يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ ، وَ تُبْ عَلَيَّ ، إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ .
(7) بر من رحمت آور اى مهربانترين مهربانان. از گناه من درگذر اى صاحب جلالت و اكرام. توبهى من بپذير كه تو توبهپذيرنده و مهربانى.