اين كارت دعوت تو چيست؟ دعوت به چيست؟ مى گويد: بندگان من! سه تا برنامه در اين كارت دعوت من تجلى كرده است: اول: شما را به خدا باورى دعوت مى كنم؛ اول بياييد من را باور كنيد.
مولا جان! كسى كه اول راهش است، امشب تازه آمده و مى خواهد دعوت تو را اجابت كند، خدا باور بشود، خود تو چطورى دستش را مى گيرى كه خدا باور بشود؟
شناخت خدا از طريق آثار
خيلى ساده است، مى گويم: من خودم را معرفى مى كنم، اگر غير من كسى در اين عالم هستى هست، بنده من! تو آدرس او را بده، من مى گويم: دنبال او برو.
چطورى خودم را معرفى مى كنم؟ به چيزهايى كه در اختيار بنده ام هست، منم آن خدايى كه سطح زمين را براى زندگى شما آماده كرده ام:
« وَالسَّمَآءَ بِنَـآءً وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَتِ رِزْقًا لَّكُمْ فَلاَتَجْعَلُواْ لِلَّهِ أَندَادًا وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ »
عالم بالا را برافراشتم، از بالا براى شما باران فرستادم، از آب و خاك و دانه و نور و هوا، انواع حبوبات، سبزيجات، ميوه جات، براى شما ساختم، اگر سازنده اى غير از من در اين عالم هست و تو مى شناسى، بگو كيست؟
بنده من! من تابع دليل و برهان هستم:
« قُلْ هَاتُواْ بُرْهَـنَكُمْ إِن كُنتُمْ صَـدِقِينَ »
اگر اين خانه صاحبى غير از من دارد، كيست؟ آدرسش را بده، اسم و اوصافش را بگو، كيست؟ پس يكى اين كه به خدا باورى دعوتتان مى كنم، كه من را باور كنيد.
منبع : پایگاه عرفان