
دلالت اعضا بر اعمال
پوست تازگى و شادابى دارد ، مانند شادابى برگ گل به هنگام سحر . شادابى گل گواه چيست ؟ گواه صالحى ، پاكى ، صفا و متعادل بودن هوا . ولى در گرماى بعد از ظهر ديگر گل نمىتواند خود را روى ساقه نگهدارد .
روز قيامت عدهاى وارد قيامت مىشوند ، در حالى كه چهره آنها ناعم است:
» وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ «
ناعم يعنى شاد ، خرم و تازه . انسانى كه خداوند قبرش را تازه شكافته است و او از قبر بيرون آمده است ، طبيعتاً بايد گرفته ، خسته ، كسل ، ناهماهنگ و نامتعادل باشد ، ولى پروردگار مىفرمايد : چهره آنها شاد ، خرم و تازه است .
اين چهرهها گواهى مىدهند كه اعمال صاحبان آنها در دنيا اعمال و اخلاق خوبى بوده است .
عدهاى را نيز مىفرمايد :
» وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خَشِعَةٌ «
خشع يعنى افتاده ، نامتعادل و غير طبيعى . همين نامتعادل و غير طبيعى بودن ، گواه بر بدى اوست . خود چهره ، دست و پا پرونده است . اعمالى كه پاى ما مىنويسند ، اوراقى كه عمل در آن ثبت مىشود ، وجود خود انسان است .
كتاب قيامت خود انسان است . كتاب هر كسى را به دست خودش مىدهند ؛ يعنى شما را به خودتان ارائه مىدهند . تا چشم شما باز مىشود ، اعمال خود را مىبينيد .