فارسی
جمعه 09 شهريور 1403 - الجمعة 23 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

آفات حرص‏

امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

حريص دچار هفت آفت است كه نجاتش از هر يك از آن آفات در نهايت صعوبت و دشوارى است:

1- فكر وانديشه و نقشه و حيله براى جمع كردن اضافه تر از نياز و مقرّرى كه اين گونه فكر، آفت آخرت است و نسبت به دنياى انسان نفع و سودى ندارد، چرا كه زائد بر قسمت، آن هم از كسى كه با خدا معامله ندارد، قابل انتفاع نيست و غير زحمت و رياضت و بار سنگين آخرت، چيزى بر آن مترتب نيست!

2- همّ و غم و هيجان كه محصول حرص بر تحصيل دنياست و اين همّ و غم زاييده عدم رضايت انسان به قسمت الهى است و اين آفتى است كه از درون و برون هم چو خوره انسان را مى خورد!

3- رنج و زحمت كه جز به وسيله مرگ از آن راحت نمى شود.

4- ترس از دست رفتن جمع شده كه مورث ترس ديگر است. به اين صورت كه حريص مى ترسد چه شود و به كه بدهد و از كه بستاند، تا تلف نشود و در سرمايه قصورى راه نيابد و حاصل هر خوفى نيست، مگر افتادن در خوف ديگر، مثل طلبى كه از كسى دارد، تا وصول نشده است خوف دارد كه آن كس شايد بميرد و مالش بسوزد و بعد از وصول خوف آن دارد كه مبادا به چنگ سارقى افتد، يا آفتى به او رسد، غرض اين كه حريص مالدار، مانند ماردار هرگز از خوف و ترس فارغ نيست و از تشويش و اضطراب نسبت به ثروتى كه جمع كرده خالى نيست.

5- حزنى كه اكثر اوقات عيش را بر او مكدّر كند و در خوشى و راحت او نقص بيندازد.

6- حسابى كه هرگز از آن فارغ نيست، چنان كه ديگران در حساب عمر و طاعت و گناه و وضع آخرت خود هستند، او در حساب مال است و گرفتار غصه و عذاب كه چند شده و به كجا رسيده، يا حساب ماه و سال كى منقضى شود تا تن خواه و طلب ها وصول گردد و البته نتيجه اين حساب، عذاب درون و زحمت برون و محصولش حسرت وقت مرگ و زحمت در برزخ و آتش در قيامت است.

7- مفسده عظيمه ديگر حرص، عقاب الهى است كه حريص را از آن گريز و فرارى نيست، چرا كه حريص در به دست آوردن گناهكار و در نگاه داشتن مال، مجرم است و چه بسيار كه ثروت دنيا، حريص را به انواع محرمات و ارتكاب گناهان دچار كرده و اين محرّمات و معاصى، در قيامت مورث عذاب سخت الهى است.

راستى، چه بدبخت و بيچاره اند آنان كه دچار مرض حرص مال و جاهند و چه خوشبخت و سعادتمند آنان كه در حرص ملاقات و لقاى حضرت رب العزه هستند.

آنان ذكرشان مال مال و اينان گفتار قلب و جان و زبانشان يار يار است!

ما گدايان خيل سلطانيم

 

شهر بند هواى جانانيم

بنده را نام خويشتن نبود

 

هر چه ما را لقب نهند آنيم

گر برانند و گر ببخشايند

 

ره بجاى دگر نمى دانيم

چون دلارام مى زند شمشير

 

سر ببازيم و رخ نگردانيم

دوستان در هواى صبحت يار

 

زر فشانند و ما سر افشانيم

اى خداوند عقل و دانش و راى

 

عيب ما را مكن كه نادانيم

هر گلى نو كه در جهان آيد

 

ما به عشقش هزار دستانيم

     

تنگ چشمان نظر به ميوه كنند

 

ما تماشا كنان بستانيم

تو به سيماى شخص مى نگرى

 

ما در آثار صنع يزدانيم

هر چه گفتيم جز حكايت دوست

 

در همه عمر از آن پشيمانيم

سعديا بى وجود صحبت يار

 

همه عالم به هيچ نستانيم

ترك جان عزيز بتوان گفت

 

ترك يار عزيز نتوانيم

     

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

آفات حرص‏
گنهکار و مهلت توبه
شناخت معايب كلام‏
پژوهشى پيرامون مصباح الشريعه
فضيلت دعا
مهمانى دنيا
تقدیر و تشکر مدیر و محققین مرکز علمی تحقیقاتی ...
حكمتهايى از نهج البلاغه
استاد حسين انصاريان: هزاران نكته علمی در ادعيه ...
مراحل نماز باطنى‏

بیشترین بازدید این مجموعه

مهدى از دیدگاه علماى اهل سنّت
ظرفیت بندگان
خداوند مشترى جان انسان است
توبه ى دو برادر در آخرین ساعات عاشورا
گنهکار و مهلت توبه
قدردانی استاد انصاریان از خادمین سیدالشهدا علیه ...
فضيلت دعا
شناخت معايب كلام‏
آفات حرص‏
مهمانى دنيا

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^