خيلى عجيب است كه تمام نعمت هاى لازم به اراده حضرت حق، از تمام جوانب خلقت، بدون كم ترين بخل و امساكى به انسان برسد و بر انسان لازم اخلاقى و شرعى و طبيعى باشد كه از آنچه به او مى رسد، به نيازمندان برساند، ولى در رساندن نعمت هاى مادى و معنوى حق- كه مالك واقعى اش خداست- به نيازمندان، آدمى گرفتار امساك و بخل باشد!!
چه عجيب است كه انسان بگويد: چون نيازمند به نعم مادى و معنوى هستم بايد به من برسد، ولى وقتى خودش با اين قضاوتى كه نسبت به خود دارد در برابر نيازمندان به امور مادى و معنوى برسد، از علاج نياز آنان امساك كند، بايد به بخيل گفت: اگر به هنگام نيازمنديت به امور مادى و معنوى تمام عوامل پرداخت كننده نعم، از عنايت و لطف به تو باز بايستند در چه وضعى قرار مى گيرى و آيا متوقع اين هستى كه به وقت احتياج به فريادت نرسند؟
پس از بخل و امساك بپرهيز و خدا را در تمام امور مادى و معنوى محور قرار ده و چنگ به ريسمان محكم عبادت و اطاعت زن و باعث زحمت و رنج خود و افتضاح و رسواييت در دنيا و آخرت مباش.
منبع : پایگاه عرفان