فارسی
دوشنبه 28 خرداد 1403 - الاثنين 9 ذي الحجة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

فضل و رحمت الهی - جلسه سیزدهم (1) - (متن کامل + عناوین)

  

جلسه سیزدهم: رحمت الهی و حیات طیبه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی جمیع الانبیاء و المرسلین و صلّی الله علی محمّد و آله الطیبین الطاهرین

 

دارندگان حیات طیّبه

مجموعه راهنمایی‌هایی که خداوند متعال و انبیاء و ائمه (ع) به مردم داشته‌اند عین رحمت است. به فرموده قرآن مجید، سود اتصال به این رحمت در دنیا، حیات طیبه است:[1] معنای حیات طیبه هم با توجه به قرآن و روایات روشن است. دارنده حیات طیبه، وجود مبارکی است که به فرموده امیرمؤمنان (ع) همه از شر او در امان، و از خیر او برخوردارند.[2] از شر چنین کسی نه فقط همنوعان او، که همه موجودات و حتی حیوانات و گیاهان نیز در امانند. در روایات ما نهی شده که انسان حتی گیاهی را بدون علت از زمین بکند یا شاخه درختی را بدون دلیل بشکند یا حیوانی را بدون آب و دانه نگه دارد و همه این موارد، شر است.

در امان بودن مردم از شر مؤمن

رسول خدا (ص) در شرح اوصاف انسان مؤمن می‌فرماید: «أَلْخَیرُ مِنْهُ مَأمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ». این دو جمله در بیشتر جوامع حدیثی ما مانند کافی، من لایحضره الفقیه، اثنی عشریه، تحف العقول، محجه البیضاء، وافی و بحارالانوار آمده است.

مصداق این حدیث شدن، خواسته خدا و همه انبیاء و ائمه (ع) است و منظور آن، این است که به گونه‌ای زندگی کنید که همه از خیر شما بهره ببرند و هیچ کسی هم از شما شر نبیند. این‌گونه زندگی کردن، بسیار ظریف است. بسیاری از کارها هست که خیلی‌ها نمی‌دانند شر است و مرتکب می‌شوند. مثلاً تند نگاه کردن به مردم، با ابرو به کسی اشاره کردن و یا ادای فرد محترمی را درآوردن که دیگران بخندند این‌ها شر است. همچنین اگر کلمه‌ای از دهان انسان خارج شود که بی‌علت کسی را ناراحت کند این نیز شر است.

البته مواردی وجود دارد که ناراحت کردن دیگری، علت شرعی دارد. مثلاً شخصی دیگری را امر به معروف و نهی از منکر می‌کند و او ناراحت می‌شود، یا کسی را پس از اثبات شرابخواری، حد بر او جاری می‌کنند، این‌ها دیگر شر نیست و ارتباطی با آن حدیث ندارد. امیرمؤمنان (ع) نیز می‌فرماید: «وَلایحِلُّ اَذَی الْمُسْلِمِ اِلاّ بِما یجِبُ»[3] ایشان این موارد را استثناء نموده و از این جهت اگر طرف اذیت شود اشکالی ندارد.

امان بودن زکریا بن آدم برای اهل قم

زندگی انسان باید به‌گونه‌ای باشد که شرش به کسی نرسد و چه بهتر که علاوه بر اینکه شرش به کسی نمی‌رسد، وسیله امان دیگران از شرِها هم بشود.

مردی به نام زکریا بن آدم در گذشته در قم می‌زیسته و الآن هم مقبره‌اش در قبرستان شیخان همان شهر است. بیشتر اهل قم او را می‌شناسند و وقتی اهل دل به قم می‌روند او را زیارت می‌کنند. این بزرگوار، زمان موسی بن جعفر و حضرت رضا و حضرت جواد (ع) را درک کرده و مورد محبت فراوان ایشان بوده است.

 زکریا بن آدم از آن دسته آدم‌ها بود که هیچ کس از او شری نمی‌دید. بیداران راه خدا در همه چیز مواظبت می‌کردند و مراقب بودند که شرشان به کسی نرسد. البته آن کسی که شر ندارد می‌تواند شر داشته باشد، ولی خودش را نگه می‌دارد تا همه از شر او در امان باشند، نه اینکه اصلاً شر در وجودش نباشد. همه ما تا زنده هستیم شر داریم، ولی نباید بگذاریم این شر ما پخش بشود و دیگران را اذیت کند. جناب زکریا بن آدم وکیل همه‌جانبه امام رضا (ع) در شهر قم بود. عدّه‌ای از وکلای اهل بیت (ع) وکیل تام بودند مانند مفضل بن عمر از طرف حضرت صادق (ع) در کوفه و وجود مقدس مسلم بن عقیل از طرف حضرت سید الشهدا (ع) در همان شهر و وجود مقدس زرارة ابن اعین در مدینه، که با بودن حضرت صادق (ع)، او وکیل تام آن حضرت در دین و دنیای مردم بود. حضرت صادق (ع) صریحاً به زراره می‌فرمود که برو در مسجد پیامبر بنشین و برای مردم فتوا بده.

زکریا بن آدم نامه‌ای به حضرت رضا (ع) نوشت و گفت که می‌خواهم با زن و بچه و با اثاث زندگی‌ام از قم به طوس بیایم و در خدمت شما باشم. علت آن را هم اینطور نوشت که من بر دینم و بر دین زن و بچه‌ام در این شهر قم می‌ترسم.[4] وی درباره علت ترسش نیز می‌گوید: با چشم خود دیده‌ام که صبح‌ها که مردم می‌خواهند گاو و گوسفند را از آغل‌ها در بیاورند و به صحرا ببرند به خودشان زحمت نمی‌دهند که بروند در آنجا و گوسفندها را جمع کنند و بیرون بیاورند، بلکه علف سبز صبح‌چین در دستشان می‌گیرند و نشان گاو و گوسفندها می‌دهند تا این‌ها به هوس این علف‌ها بیرون بیایند و این‌ها را اینطور فریب می‌دهند. مردمی که سر حیوانات خدا کلاه می‌گذارند اگر انسان میان این‌ها زندگی کند بی‌دین می‌شود و من نمی‌خواهم در بین آنان بمانم. البته الان جایش خالی است که بیاید و زندگی در دوران ما را ببیند. حضرت جواب داد که شما از قم بیرون نیا و در آنجا باش. موقعیتت شما در شهر قم در پیشگاه پروردگار به مانند موقعیت پدرم موسی بن جعفر (ع) در بغداد است و همان گونه که خدا به احترام پدرم بلاها را از آن مردم دفع می‌کند امروز هم به احترام تو بلاها را از شهر قم دفع می‌کند.[5]

بنابراین، مؤمن باید این‌گونه باشد و اصلاً شر و گناه و انحراف نداشته باشد و اصلاً ما دلیلی برای اشتباه زندگی کردن نداریم. انسان گناهکار، به فرموده حضرت امیر (ع) در دعای کمیل هیچ حجتی ندارد که بگوید من به این دلیل خطا و گناه کردم.

روایتی ارزنده

 از امام صادق (ع) روایتی در اصول کافی نقل شده است که می‌فرماید: وقتی حضرت آدم می‌خواست زندگی‌اش را بر روی کره زمین آغاز کند اولین دستوری که پروردگار بزرگ عالم به او داد این بود که آنچه را از خیر و خوبی برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه را از شر و بدی برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم مخواه.

 اگر این کلام نورانی عملی بشود بیشتر مراکز رسیدگی به شکایات و دعواها تعطیل می‌شود. پس تکلیف ما این است که دست به کار خیر باشیم و خیر را برای دیگران هم بخواهیم، همچنین از شر دوری کنیم و شر را به دیگران هم نرسانیم.

گوهرشاد و رعایت حق دیگران

 هنگامی که گوهرشاد می‌خواست مسجد خود را در کنار حرم امام رضا (ع) در 700 سال پیش بسازد اولین دقتی که داشت این بود که در کارش شری به کسی نرسد و بلکه به دیگران خیر هم برسد. ابتدا خانه‌های اطراف حرم را به قیمت درست و با رضایت کامل از صاحبانش خرید، غیر از خانه پیرزنی که به هیچ وجه راضی به فروش نشد که می‌گویند تا سی سال پیش هم وسط حیاط مسجد گوهرشاد یک مسجد کوچک به نام مسجد پیرزن بوده است. البته کار آن پیرزن هم درست نبود، چراکه انسان مؤمن نباید اینقدر سختگیر باشد، بلکه باید مطابق روایات، آسان‌گیر باشد.

رسول خدا (ص) می‌فرماید: «المؤمن، هیّن، لیّن، سهل، مؤتمن»[6] و نیز می‌فرماید: «مثل المؤمن الخالص کمثل الماء»[7] و امیرمؤمنان (ع) می‌فرماید: «المؤمن سهل الخلیقه، لیِّن العریکه».[8]بنابراین، مؤمن سخت‌گیر نیست. بعد آن خانم گفت که به هنگام آوردن مصالح ساختمان مانند سنگ و گچ و خاک و آجر، هر‌پنجاه قدم یک ظرف آب و علف بگذارید تا این حیوان‌ها که می‌خواهند بار بیاورند تشنگی نخورند و این ظلم است که این حیوانات با گرسنگی کار کنند. بعد هم به معمار مسجد گفت که به کارگران در حد توانشان کار بدهد. ساعت هم معین کنند که هشت ساعت کار کنند و نه بیشتر، و مزدشان را نیز به مقدار واقعی بدهند.

 

 

پی نوشت ها:


[1]. نحل (16): 97؛ از مرد و زن، هر‌کس کار شایسته انجام دهد در حالی که مؤمن باشد، مسلماً او را به زندگی پاک و پاکیزه‌ای زنده می‌داریم و پاداششان را بر پایه بهترین عملی که همواره انجام می‌داده‌اند می‌دهیم.

[2]. امالی، صدوق: 570؛ بحارالانوار: 64/315؛ امالی، شیخ طوسی: 153؛ نهج البلاغه، خطبه 193.

[3]. نهج البلاغه، خطبه 176.

[4]. بحار الانوار: 47/278.

[5]. عن زکریا بن آدم قالک قلت للرضا (ع) إنی أرید الخروج عن أهل بیتی فقد کثر السفهاء. فقال: لا تفعل، فإن أهل قم یدفع عنهم بک کما یدفع عن أهل بغداد بأبی الحسن (ع).

 

[6]. نهج الفصاحه.

[7]. مصباح الشریعه: 9؛ بحار الانوار: 80/ 340.

[8]. نهج البلاغه، خطبه 193.

 

 

ادامه دارد . . .


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

نظريه دانشمندان كمونيست درباره وجود خدا
تهران/ حسینیهٔ نیاوران/ دههٔ دوم صفر/ ...
قلب اميرالمؤمنين (علیه السلام)
دنيازدگان و توجيه فعاليت‏ها
عجايبي از ستارگان
شادى مؤمن در رضايت پروردگار
پيغمبر صلى‏الله‏عليه‏ وآله سومين معمار وجود ...
انسان، باارزش‌ترین شاخهٔ درخت هستی
آثار مثبت عمل - جلسه بیست و یکم (2)- (متن کامل + ...
تجارت مادی و معنوی- جلسه دوم

بیشترین بازدید این مجموعه

عزیمت حضرت مسلم ابن عقیل به شهر کوفه و شهادت ایشان
بهره خدايى جوان متدين‏
حرمت مؤمن از كعبه بالاتر است‏
آمار ثانيه‏اى فحشا و منكرات در مغرب زمين‏
سِرِّ نديدن مرده خود در خواب‏
قلب اميرالمؤمنين (علیه السلام)
شناخت خدا به وجود علي (علیه السلام)
ارزش كتاب جامع السعادات
تهران/ حسینیهٔ نیاوران/ دههٔ دوم صفر/ ...
انسان، باارزش‌ترین شاخهٔ درخت هستی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^